پذیرش سخن حقی که کودک بیان میکند، مساوی با القای حـقایق به اوست و این کار، از شیوه های زمینه ای برای جذب او به تمامی فرایض دینی است.
ابن مسعود گفت: به پیامبر (ص) عرض کردم که به من جملاتی جامع و سودمند آموزش بدهید. پیامبر (ص) فرمود: «حق را از هر کس چه کودک، چه بزرگسال بپذیر، اگر چه به ذهن تو خیلی بعید مینماید و تو از آن ناراحتی و باطل را از هر کس، چه کودک و چه بزرگسال رد کن، اگر چه دوست داری به ذهن تو نزدیک آید.»
پذیرش سخن حقی که کودک بیان میکند، مساوی با القای حـقایق به اوست و این کار، از شیوه های زمینه ای برای جذب او به تمامی فرایض دینی است؛ زیرا انـجام فریضه ای مانند نماز، ادای حقی اسـت کـه بزرگترها از کودکان توقع دارند. چند دلیل وجود دارد که باعث میشود بچّه ها نتوانند از خود دفاع کنند.
الف. نوع برخورد والدین
اوّلین دلیل ممکن است نوع برخورد والدین با فرزند باشد. پدر و مادرهایی که خیلی مراقب فرزندان خود هستند، باعث بروز این مشکل میشوند؛ مثلاً اگر مادر مدام در رابطه با خطرات بازی کردن به فرزندش تذکّر دهد و بگوید: «اگر به بازی رفتی، مواظب باش تو را هل ندهند یا تو آنها را هل نده!» بچّه این تذکّرات را مانند نواری در ذهن خود ضبط میکند و هرجا که رفت آن را با خود مرور میکند؛ لذا وقتی در کنار هم سالان خود قرار میگیرد، در گوشه ای مینشیند و فقط به بچّه ها نگاه میکند. پرخاشگری یک امر ذاتی است.
والدین باید توجّه داشته باشند که پرخاشگری یک امر ذاتی است و در برخی از مواقع برای انسان مفید است؛ زیرا همیشه افراد نمیتوانند با آرامش موضوع را حلّ و فصل کنند؛ مثلاً اگر کسی تصادف کرد و طرف مقابل قصد زدنش را داشت، در اینجا باید او بتواند از خود دفاع کند. دین مبین اسلام نه اجازه میدهد که کسی ظلم کند و نه اجازه میدهد که کسی مورد ظلم واقع شود؛ لذا باید روحیهی دفاع کردن در انسان ها وجود داشته باشد.
البته منظور این نیست که اگر فرزند ما کتک خورد، ما او را به دعوا کردن تشویق کنیم؛ بلکه منظور این است که پرخاشگری یک امر ذاتی است؛ یعنی طبیعت انسان این است که از خود دفاع کند؛ مگر اینکه ما با همان جملات، او را از طبیعتش دور کرده باشیم.
ب. بازی کردن با بزرگ ترها
دلیل دیگری که ممکن است این زمینه را فراهم کند، بازی کردن کودکان با بچّههای بزرگ تر است؛ زیرا وقتی کودک با بزرگتر از خود بازی میکند، در زمان دعوا قدرت دفاع از خود را ندارد و در صورت دفاع کردن ممکن است بیشتر آسیب ببیند. لذا پدر و مادر ها باید سعی کنند که هم بازی فرزندشان را از هم سن و سالهای خودش قرار دهند.
ج. تعامل کم با دوستان
دلیل سوّم تعامل کم بچّهها با همسالان خود است. به نظر میرسد که این کودک نیز تعامل کمی با دوستان و هم بازی های خود دارد و همین امر باعث میشود که او تنها بزرگ شود؛ بچّههایی که تنها بزرگ میشوند، تعاملات ضعیفی در جامعه دارند.
د. کم بودن سن اجتماعی
همچنین به نظر میرسد که سنّ اجتماعی این کودک، کمتر از سنّ واقعیاش باشد؛ مثلاً اگر کودک شش سال سن دارد، سن اجتماعی او دو سال است؛ لذا بچّهای که دوسال سن دارد، نمیتواند از خود دفاع کند و در ارتباطات اجتماعی خود ضعیف است.
مثلا خانواده ای که در یک مجتمع آپارتمانی زندگی میکنند. این محیط ها ممکن است محدودیت هایی برای کودک به وجود آورد و همچنین به دلیل این که دوستانش با او خوب نیستند، حتماً مادر محدودیت هایی برای ارتباط با آنها قرار داده است. توصیهی ما به این مادران بزرگوار این است که یک دوست برای فرزندشان پیدا کنند که از لحاظ سن، جنس و فرهنگ متناسب با آنها باشد. با این کار بچّه روش تعامل کردن با دیگران را میآموزد.