اکتبر 17
بازدید : 2305
نظرات : بدون دیدگاه
تاثیر رفتار اسلامی و مناسب بر کودک

شیوه‌های تربیت فرزند در سه دوره / «تربیت غیرمستقیم» قبل از هفت سال تربیت کودک به ویژه در سنین قبل از دبستان از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. بسیاری از والدین نسبت به لجبازی یا عدم حرف شنوی فرزند خود در این سن گلایه‌مند هستند و گاه روش‌های به کار گرفته شده برای تربیت کودک […]

شیوه‌های تربیت فرزند در سه دوره / «تربیت غیرمستقیم» قبل از هفت سال

تربیت کودک به ویژه در سنین قبل از دبستان از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. بسیاری از والدین نسبت به لجبازی یا عدم حرف شنوی فرزند خود در این سن گلایه‌مند هستند و گاه روش‌های به کار گرفته شده برای تربیت کودک نامناسب است و عمدتاً والدین با پرخاش تلاش می‌کنند تا کودک را از انجام کاری که نامناسب است، بازدارند.

برای آگاهی از روش‌های تربیت کودک، سن طلایی تربیت و نگاه اسلام به تربیت فرزند با حجت الاسلام ابراهیم اخوی مشاور کودک و نوجوان و مدیر مرکز مشاوره و راهنمایی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) گفت‌وگو کردیم.

 ممکن است والدین اطلاع کافی از روش‌های تربیتی کودک در سنین مختلف نداشته باشند به ویژه اطلاع آنها از نگاه اسلام به تربیت کودک ممکن است بسیار کم باشد، دین اسلام به تربیت کودک چه نگاهی دارد.

** حجةالاسلام اخوی:‌  از نگاه دین اسلام برای تربیت فرزند تا 20 سالگی فرصت وجود دارد و سن تربیت به سه دوره تقسیم می‌شود در حقیقت پروسه تربیت طولانی مدت و در سه دوره هفت ساله تعریف شده است و یک پرونده 20 ساله دارد.

آموزه‌های دینی مطابق با رشد کودک و نوجوان و تحول روانی او برنامه‌هایی را پیشنهاد داده‌ است به عنوان مثال در هفت سال اول کودک باید آقایی کند و والدین موظفند زمینه‌هایی را فراهم کنند که تربیت پذیری در کودک ایجاد و آمادگی برای طی مسیر تربیت فراهم شود و برهمین اساس آموزش مستقیم جدی در این دوره وجود ندارد.

برخی والدین می‌گویند کودک سه یا چهار ساله آنها لجباز است اما باید توجه داشت که لجبازی از خصلت‌های طبیعی در این سن است که نتیجه آن رسیدن به خودباروی است به عنوان مثال اگر کودک اصرار دارد خودش به داخل لیوان آب بریزد اما والدین مانع شوند در حقیقت مانع توانمندی او شده‌اند.

در هفت سال اول زندگی زمینه‌سازی برای تربیت شکل می‌گیرد در هفت سال دوم تربیت به شکل جدی‌تر پیش می‌رود اما در این دوره خانواده‌ها تمرکز جدی بر مسائل تحصیلی دارند در حالیکه رشد فرزند همه جانبه است.اگر هفت سال دوم به خوبی پیش برود توصیه زیبای دین را در هفت سال سوم شاهد خواهیم بود که می‌گوید از نوجوان به عنوان مشاور استفاده کنید یعنی والدین آنچه را به او آموزش داده‌اند در این دوره مشاهده خواهند کرد، اگر ادب یا مدیریت خویشتن را به او آموخته باشند در این دوران آن را مشاهده خواهند کرد.

 برخی والدین برای تربیت فرزند خود عجله دارند و تصور می‌کنند در سن چهار یا پنج سالگی باید به او نکات تربیت را بیاموزند و اگر این زمان را از دست بدهند شخصیت کودک شکل گرفته است و نمی‌توان کاری انجام داد.

** حجت الاسلام اخوی: عجله در تربیت یا تأخیر در آن صحیح نیست. در هر دوره تربیتی سهمی را شاهد هستیم. سهم والدین در اثرگذاری در دوره سنی قبل از بلوغ 80 درصد است چون کودک وضعیت دیگرپیروی را دارد و اگر این فرصت را از دست بدهند اثر بخشی والدین در دوران بعد از بلوغ بسیار اندک است.

در برخی موارد شاهد هستیم که والدین برای تربیت کودک عجله می‌کنند و می‌خواهند تمام موارد را در سنین سه یا چهار سالگی به او آموزش دهند و در دوره نوجوانی تربیت را بیخیال می‌شوند یا اینکه هفت سال نخست زندگی بی‌تفاوت هستند و می‌خواهند از دوران نوجوانی برای تربیت اقدام کنند که هر دو مورد اشتباهی بزرگ است.

** تربیت در سنین قبل از هفت سال غیر مستقیم است

 از دیدگاه اسلام دوران طلایی تربیت از چه سنی شروع می‌شود؟

** حجةالاسلام اخوی:‌ فاز نخست تربیت کودک، دوران مقدمه چینی و گذراندن پیش‌نیازهایی است که والدین و فرزندان در کنار هم آن را طی می‌کنند در این دوره که هفت سال نخست زندگی را شامل می‌شود، روش‌های غیرمستقیم برای تربیت کودک به کار گرفته می‌شود و والدین در رفتار، گفتار و مدیریت هیجانات، الگویی کامل برای کودک هستند.

والدین باید توجه داشتند باشند که تا قبل از هفت سالگی تربیت با ابزارها و روش‌های غیرمستقیم مانند بازی یا قصه انجام شود و آموزش‌های مستقیم مانند ادب اجتماعی و آموختن قواعد و قوانین باید محدود باشد.

در هفت سال نخست،‌ باید به شیوه‌ای با کودک رفتار شود که به مربیان تربیتی یعنی والدین اعتماد کند تا مسائلی که به او آموزش داده شده است در آینده تکمیل شود. به عنوان مثال والدین در مواجهه با کودکی که رفتارهای بی‌ادبانه دارد از طریق آموزش‌های غیرمستقیم مانند قصه‌گویی برای تقبیح رفتار زشت اقدام کنند از سوی دیگر در نحوه رفتار خود نیز دقت فراوان داشته باشند چرا که کودک در این سن به شدت، تحت تأثیر رفتار والدین است و اگر مشاهده کند پدر و مادرش به بزرگترها احترام می‌گذارند، این رفتار در او نهادینه می‌شود.

هفت سال نخست زندگی همانند حرکت هواپیما بر روی باند برای پرواز است. بازی، قصه و اعتماد سازی، روش‌های غیرمستقیم  برای تربیت کودک است وقتی این مرحله با موفقیت طی شد در مرحله بعد نیزمی‌توان شاهد موفقیت در تربیت کودک بود.

** شخصیت دهی به کودک در کنار قاطعیت والدین در هفت سال دوم

هفت سال دوم زندگی مرحله دوم یا دوران تعدی و تربیت است، در این مرحله رشد ذهنی و روانشناختی کودک کاملتر می‌شود و رسانه، مدرسه و جامعه نیز در رفتار او تأثیرگذار خواهند بود و تاکید براین است پدرو مادر با قاطعیت و در کنار محبت برای اصلاح شخصیت کودک اقدام کنند.

مؤلفه‌های قاطعیت، اقتدار، محبت و صمیمت و کرامت در هفت سال دوم زندگی برای تربیت مدنظر است یعنی والدین علاوه بر شخصیت‌دهی به کودک باید قوانین و آموزه‌هایی را برای او تعریف کنند قوانینی همچون تعیین ساعت خواب و بازی.

در کنار قاطعیت، والدین باید در اوج صمیمیت همراه فرزند خود باشند و استفاده از این روش منجر می‌شود تا شخصیت کودک به شیوه‌ای مناسب شکل بگیرد واگر مزاحم‌هایی مانند رسانه‌ها، محیط‌های نامناسب، ناهمانگی والدین و ناسازگاری آنها کنترل شود دردوره سوم  تربیت انتظار می‌رود محصول اولیه برداشت شود و به اصطلاح دین فرزند به درجه وزارت و مشاور برسد.

** فرزند ماکتی از والدین در هفت سال سوم تربیت

اگر فاز اول و دوم تربیت به خوبی طی شود و فرزند آموزه‌ها را به خوبی فرابگیرد در فاز سوم یعنی نوجوانی ماکتی از پدر و مادر است و همانند آنها مسئولیت‌ها را قبول و شخصیت اولیه‌ای را برای خود احساس می‌کند در حقیقت در این دوران فرزند مصداق کوچکی از والدین است و از جهت رشد فکری و شناختی به حدی رسیده که بتوان با او مشورت کرد.

تربیت مناسب فرزند این نتیجه را به همراه دارد که او می‌داند با چه استانداردها و معیارهایی باید زندگی کند،‌ پیوندهای معنوی چه جایگاهی در زندگی دارند و ضعف‌ها و قوت‌های خود را شناسایی می‌کند. اگر والدین در سه دوره هفت ساله تربیت فرزند موفق باشند می‌توانند ثمره آن را مشاهده کنند و پس از این دوران دیگر نمی‌توان تأثیری بر روی شخصیت فرزند داشت.

جوانی که از جهت سنی مستقل شده نمی‌تواند تحت تاثیر والدین باشد و تاثیرپذیری نوجوانان بسیار کمتر از والدین است اما در هفت سال نخست هر حرفی که پدر و مادرمی‌گویند را می پذیرد.

 برای آموزش نکات دینی و حریم میان محرم و نامحرم از چه سنی باید کودک را آموزش داد؟

** حجت الاسلام اخوی: یکی از تکنیک‌های خوب تربیت دینی این است که دو سال قبل از رسیدن به سن تکلیف،‌فرزند را برای ورود به این مرحله آماده کرد. بنابراین والدین توجه داشته باشند که پسربچه 10 ساله نمی‌تواند به آسانی در مجالس زنانه رفت‌وآمد کند و باید این مسائل را به او آموزش داد. حریم سازی برای کودک در هفت سال نخست زندگی بسیار مهم است و نتیجه آن را می‌توان در آینده مشاهده کرد.

مرز میان ترسیدن و حساب بردن کودک از والدین چیست؟

** حجةالاسلام اخوی: با ترساندن موافق نیستیم تنبیه بدنی مدت‌هاست از روانشناسی یادگیری حذف شده است اما حساب بردن به این معنا که قواعد و ضوابطی باشد که فرزند با پیامد رفتار نامناسب آشنا شود، ضروری است. کودک به جای ترسیدن باید از پدر حساب ببرد و این موقعی است که پدر از اقتدار و منطق در کنار هم استفاده می‌کند.

والدین باید توجه داشته باشند حاضر جوابی کودک یکی از شاخه‌های پرخاشگری است و اگر هر مسئله‌ای به صورت افراطی مورد توجه والدین باشد رفتار ضد آن را در کودک شاهدخواهیم بود ظرفیت پذیرش یک کودک 10 ساله مشخص است به عنوان مثال در طول روز سه بار باید دررابطه با بی نظمی به او تذکر داد اگر تعداد تذکرات و امر و نهی‌ها زیاد شود شاهد کندی رفتار در کودک خواهیم بود.

بنابراین والدین از برجسته کردن یک رفتار کودک اجتناب کنند و او را زیاد سرزنش نکنند. باید  به او گفت من از تو انتظار بیشتری دارم و  همان‌گونه که رفتارهای منفی را می‌بینند خصلت‌های مثبت را او را نیز در نظر بگیرند.

منبع :تسنیم

نویسنده این مطلب :

فرزند پرتال

به اشتراک بگذارید :

دیدگاه شما