دانشآموز کمتوان ذهنی در برنامه تربیتبدنی به توجه ویژهای نیازمند است. زیرا محدودیتهای جسمی و اجتماعی وی موجب میشود که او نتواند به خوبی در بازیهای گروهی شرکت کند. در یادگیری مهارتهای حرکتی، این دانشآموزان خطاهای خود را بارها و بارها تکرار میکنند. راهنمایی مداوم از طرف معلم در فعالیتهای گوناگون در کمک به آموزش […]
دانشآموز کمتوان ذهنی در برنامه تربیتبدنی به توجه ویژهای نیازمند است. زیرا محدودیتهای جسمی و اجتماعی وی موجب میشود که او نتواند به خوبی در بازیهای گروهی شرکت کند. در یادگیری مهارتهای حرکتی، این دانشآموزان خطاهای خود را بارها و بارها تکرار میکنند. راهنمایی مداوم از طرف معلم در فعالیتهای گوناگون در کمک به آموزش مؤثر است و تکرار خطاها را از میان میبرد.
.
دانش آموزان کمتوان ذهنی با شور و شوق فراوان به کلاسهای تربیت بدنی وارد میشوند، زیرا تغییر نوع فعالیت کلاس به خودی خود برای آنان جالب است. اگر علاقه اولیه به صورت طبیعی در آنان وجود ندارد، میتوان آن را به طرق مختلف ایجاد کرد. میتوان با نشان دادن تصاویر ساده و جالب، یک بازی را معرفی کرد. میتوان داستان کوتاهی نقل کرد که به فعالیتی که قرار است ارائه شود،. اگر فعالیتها همراه با شعر و آواز و آهنگ باشند، علاقه او را برمیانگیزاند.
.
بهتر است معلم تمام آنان را تشویق کند، فعالانه در فعالیتها شرکت کنند. بدون شک نباید در این راه به فشار متوسل شد. کودک کمتوان ذهنی به تأیید نیاز دارد و در پی آن است و اگر بداند این همان چیزی است که معلم از او میخواهد و آن را تایید میکند به سوی همکاری و شرکت در فعالیتها هدایت خواهد شد.
.
باید از فعالیتهای این کودکان سخاوتمندانه تقدیر به عمل آید. امکان دارد نتیجه تلاش موفقیت آمیز نباشد، اما معلم باید به کوشش به عمل آمده ارج نهد. تقدیر بیشائبه معلم میتواند برای دانشآموز موثرترین انگیزه باشد و کمک کند برای یادگیری و پیشرفت و محیطی مناسبتر به وجود آید. در صورت امکان، شرکت معلم در بازی و فعالیتهای آمادهسازی نیز بسیار مناسب است. هنگامی که دانشآموزان کمتوان ذهنی میبینند آنچه از آنان خواسته شده برای همه، از جمله معلم مفید است، واکنش مناسبتری نسبت به فعالیت خواهند داشت.
.
در حقیقت آگاهی و نحوه روش تدریس معلم است که میتواند ذوق و شوق لازم را در شاگردان ایجاد کرده و محیط تدریس را از هرگونه کسالت و سستی که موجب بیزاری از حرکات بدنی است دور گرداند. در ساعات تربیتبدنی گاهی مشاهده میشود که بعضی از دانشآموزان در بازی شرکت نکرده و گوشهگیری اختیار میکند. معلم خوب باید با کنجکاوی انگیزه این شرکت را بفهمد که آیا ناشی از تنبلی است یا علت خاص دیگری دارد. چنانچه علت عدم شرکت سستی و تنبلی باشد، معلم باید با شناخت حالات روانی کودک که جزو ملزومات فنی معلمی است و با ایجاد رغبت و تمایل، کسالت او را به شادی و نشاط تبدیل کند و اگر عارضه تنبلی ناشی از عوارض روانی دانشآموز است به مشاورین مربوط مراجعه کند.
.
این کودکان در اثر محرکهای بیشتر دچار حواس پرتی میشوند. آنها در هنگام بازی کردن توجهشان به چیزهای دیگری که در اطراف زمین بازی است جلب و موجب میشود علاقه اول را رها و به سوی جاذبه دوم بروند. بنابراین معلم باید محرکهای اطراف زمین را حذف کند. همچنین توجه و تذکرهای معلم برای خنثی کردن این حواس پرتی لازم است و به کودکان در تمام کردن وظیفهشان کمک میکند.