ژانویه 16
بازدید : 817
نظرات : بدون دیدگاه
هنجارها و ناهنجارها در مهدکودک

در رفتارهای ناهنجار کودکان در محیط مهد، همواره این مسئله مطرح است که، چرا باید این نوع رفتارها در محیطی شاد مهد کودک وجود داشته باشد. گفتن این نکته ضروری است که مجموعه ی کادر فرهنگی اگر هماهنگ و با توجه به نیاز یکدیگر عمل نکند، در کاهش برخوردهای نامناسب هم مؤثر نخواهند بود و […]

در رفتارهای ناهنجار کودکان در محیط مهد، همواره این مسئله مطرح است که، چرا باید این نوع رفتارها در محیطی شاد مهد کودک وجود داشته باشد. گفتن این نکته ضروری است که مجموعه ی کادر فرهنگی اگر هماهنگ و با توجه به نیاز یکدیگر عمل نکند، در کاهش برخوردهای نامناسب هم مؤثر نخواهند بود و اگر این رفتارها، نگران کننده ارزیابی شود، فقط باعث تشدید برخوردها خواهد شد.

 

در مواردی که مربیان رفتارهای ناپسند کودکان مثل: بی ادبانه صحبت کردن، دروغ گفتن، ریاست طلبی، خشونت، عدم رعایت نکات بهداشتی و در آخر، بد غذا خوردن را مطرح می کنند، باید بررسی کرد که آیا بعضی از کودکان قابلیت پایداری در مراحل رشد و تحول را دارند یا نه؛ که به نوبه ی خود مشارکت والدین را در این مسائل، با این مجموعه می طلبد.

 

امروزه از مربیان آموزش دیده، کارشناسان سلامتی و روانی و نیز تشکیل جلسات برای مادران در بهتر شدن کیفیت کار، آن هم در شکلی وسیع استفاده می شود. در این راستا، مشارکت والدین به طور خاص، به لحاظ اجتماعی، عاطفی، مالی و… به همکاری متقابل و افزایش انگیزه ی مسئولان منجر خواهد شد.

 

ارتباط دو سویه نونهال با خانواده نیز در مسائل عاطفی نهفته است به طوری که محیط خانه در ارتباط متقابل با محیط بیرون و کودک است، در نتیجه حال بد او بر روی مربی، دوستان و خانواده اثر دارد. پدر و مادر باید توجه داشته باشند که به جای یکدیگر ایفای نقش نکنند و یا یکی از آن ها به تنهایی هر دو نقش را نپذیرد، زیرا اگر یکی از آن ها نتواند به خوبی از عهده ی این وظیفه براید، قربانی این نقش مضاعف خواهد شد.

 

قصد مادر اگر فقط نگهداری کودک در مهد باشد، برای وی بیشتر مایه ی عذاب است، چون دیگر راحتی ندارد، ولی اگر قصدش پیشرفت کودک باشد، در صورت نرفتن هم آن قدر نگران کننده نخواهد بود. توجه به کاردستی هایی که درست می کنند و بازی با آن ها، در بالا رفتن علاقه خردسال و بازگشت دوباره به مهد یاری می کند.

 

بعضی از مادران مدعی اند که هر کاری از دستشان برآمده کرده اند ولی نتیجه نگرفته اند! چنین ادعایی شاید به این خاطر است که برای برخی مادران فقط ماندن کودک در مهد مهم است در حالی که اگر قصد ما پیشرفت فرزندمان باشد در صورت نماندن در مهد هم نگران و کلافه نمی شویم.

 

گاهی دوری از یک محیط تکراری و ماندن در خانه حتی با بدخلقی و لجبازی، بهتر است از رفتن به مهد همراه با برخوردهایی نامناسب. ناگفته نماند منظم بودن والدین در آوردن و بردن کودک، کمک زیادی از لحاظ روحی، به او می کند، چرا که به هم خوردن خواب روزانه از دیگر مواردی است که موجب نارضایتی فرزندانمان می شود.

 

کودک معمولاً تا اواسط روز می خوابد، ولی حالا باید اول صبح بیدار شود. این مسئله نیاز به هماهنگ شدن با محیط جدید دارد و زمان می برد. صبر و تحمل فراوان، لازمه ی این تغییر است. والدینی که شاغل اند در زود بیدار شدن نونهال خود مشکل دارند. حتماً در مرحله ی شکل دهی عادت خواب، باید با روانشناس بالینی مشورت کنند. این مورد می تواند نشانه ای برای بیماری های روحی مثل: اضطراب جدایی و یا یک بیماری باشد.

 

به هر حال توجه به این نیاز ضروری است چون اگر نگوییم افسردگی، حداقل به منزله ی یک خلق و عاطفه ی نامتغیر در این سنین بروز می کند. به نظر می رسد که مدیران مهدکودک ها بایستی برای پایمال نشدن حق کودکان و پاسخ به سؤالات رفتاری آن ها، از کارشناسان تجربی و مشاوره ای استفاده کنند. نقش و همکاری صحیح و مناسب بین مربیان و مدیران هم تأثیر مطلوبی دارد. مدیرانی که با مربیان خود دوستانه و ارزشمند برخورد می کنند و نظراتشان را جویا می شوند، درواقع در امر آموزش و کمک به آن ها همکاری لازم را به عمل می آورند.

 

برپایی برنامه های شاد و اجرای خوب که با کوشش پدر و مادرها – خصوصاً مادران – میسر است، درک بالایی را می طلبد؛ چون یک مادر می داند سروکله زدن با یک کودک چقدر وقت گیر است، چه برسد به مراقبت از ده ها کودک که به وسیله ی چند نفر صورت می گیرد، و این کار به حوصله و زمان نیاز دارد. سلامتی و ایمنی نونهالان نیز باید مدنظر قرار گیرد؛ گزارش از روند ناامنی فیزیکی و جانی دلبندان شرایط سختی را برای کودک و والدین او ایجاد می کند.

 

لذا نقش مربی و مراقبین نیز درخور توجه است. مراقبین چون نقش محافظت، تغذیه و بهداشت را برعهده دارند، در نتیجه سلامتی جسمی و تندرستی کودک از وظایف آن هاست. کار با یک جمعیت – خصوصاً کودک -نیرو و توان بیشتری را می طلبد که بی توجهی به شرایط کاری و نادیده گرفتن حقوق آن ها، سبب دلسردی و بی رغبتی این افراد نسبت به محافظت و مراقبت از کودکان می شود. نقش ارزشمند مربی و مراقب و همکاری بین آنان، در پویایی نهاد فرهنگی، تأثیر به سزایی دارد. در واقع ترکیب درست مربی و مراقب و مدیر، همچنین استفاده ی درست از امکانات باید در مسیر جهت دار شدن هدایت کودک باشد.

 

نویسنده این مطلب :

فرزند پرتال

به اشتراک بگذارید :

دیدگاه شما