کودکان زیر شش سال بیشتر مورد کودکآزاری قرار میگیرند؛ بنابراین پسران در این رده سنی بیشتر مورد کودکآزاری قرار میگیرند، چرا که این کودکان به خاطر شرایط سنیشان که در جستوجوی تجربه کنجکاوی و جنب و جوش هستند و دوست دارند با محیط بیرون از خانه آشنا شوند، ناخواسته گرفتار کودکآزاری میشوند. خانوادهها باید […]
کودکان زیر شش سال بیشتر مورد کودکآزاری قرار میگیرند؛ بنابراین پسران در این رده سنی بیشتر مورد کودکآزاری قرار میگیرند، چرا که این کودکان به خاطر شرایط سنیشان که در جستوجوی تجربه کنجکاوی و جنب و جوش هستند و دوست دارند با محیط بیرون از خانه آشنا شوند، ناخواسته گرفتار کودکآزاری میشوند.
خانوادهها باید کنترل بیشتری روی فرزندان خود در سنین پایین داشته باشند تا آن ها قربانی کودکآزاری در بیرون از خانه نشوند. اما دختران بیشتر در سنین گذر از کودکی به نوجوانی قربانی کودکآزاری میشوند؛ چرا که در این سن کودکان دختر، زیاد به قید و بندهای اجتماعی آگاهی ندارند و خانواده ارتباط عاطفی با آنها برقرار نمیکنند و گمان میکنند فرزندانشان باید خودشان براحتی راه خوب و بد را تشخیص دهند. خانواده علاوه بر این که خودشان باید آموزشهای لازم را در ارتباط با فرزندانشان داشته باشند، باید آموزشهای مناسب را نیز به فرزندانشان هنگام حضورشان در محیط اجتماعی بدهند.
گاهی دیده میشود برخی خانوادهها وقتی کودکی مرتکب اشتباه کودکانه میشود او را کتک میزنند و تنبیه میکنند تا او راه درست را پیش بگیرد که دیگر مرتکب اشتباه نشود؛ اما غافل از این که همان تنبیه، نوعی اعمال خشونت است و میتوان از آن به عنوان کودکآزاری نام برد. این به آن علت رخ میدهدکه خانوادهها دوران کودکی و دنیای فرزندان خود را نمیشناسند و همین باعث میشود آن ها در فرزندپروری و تربیت آن ها دچار مشکل شوند.
نظام آموزشی باید درباره برخورد با کودکان علاوه براین که آموزش لازم به مربیان و معلمان میدهد، با دعوت خانوادهها به مراکز آموزشی درباره نوع ارتباط والدین با فرزندانشان آموزشهایی نیز به آن ها بدهد تا آن ها بتوانند رابطه خوبی با هم داشته باشند. بیشتر خانوادهها آموزشهای کمی درباره نوع ارتباط و تربیت فرزندانشان دارند که همین نبود آموزشهای لازم به خانواده ها میتواند آن ها را به سمت و سوی کودکآزاری سوق دهدکه عواقب خطرناکی برای فرزندانشان رقم خواهد زد.
آموزش و پرورش یکی از سازمانهایی است که خانواده و خود دانشآموزان با آن در ارتباط هستند؛ بنابراین آموزش وپرورش باید برنامههای مختلفی برای آموزش به کودکان و خانواده هایشان داشته باشد. قطعا همین امر باعث میشود خانوادهها بدانند در هر شرایطی با کودکان خود چگونه برخورد کنند تا کودکآزاری شکل نگیرد. همچنین کودکان نیز وقتی در مدارس به آن ها آموزشهای لازم درارتباط با حفظ و نگهداری از خود و نیز مقابله با کودکآزاری داده شود، به راحتی در دام آزارگران گرفتار نمیشوند و اگر برایشان حادثهای نیز رخ داد به مسئولان مدارس اطلاع دهند.
گام دیگر برای کاهش کودکآزاری را باید خانوادهها بردارند؛ چرا که والدین و کودکان دو نسل مجزا و متفاوت هستند ؛ بنابراین باید شکاف میان نسلها برداشته شود تا آن ها همدیگر را بهتر درک کنند و شاهد بروز درگیری و حتی کودکآزاری از سوی والدین نسبت به کودکان نباشیم.
رسانه ملی میتواند با تهیه فیلمهای آموزشی و نشستهای تخصصی و کارشناسانه در برنامههای تلویزیونی آموزشهای لازم درباره حقوق کودکان، خانوادهها و نیز شیوه برخورد و ارتباط والدین و کودکان را به آنها آموزش دهد. همچنین آسیبهای اجتماعی از جمله کودکآزاری را اطلاعرسانی کند تا افراد از عواقب اینگونه آسیبها و نیز نوع مجازاتهایی که برای مرتکبان آن مرجع قضایی در نظر گرفته است، آگاهی یابند و مرتکب چنین جرایمی نشوند.