امام صادق (ع) فرمود: «خود را به وسیله لباس زیبا کنید، زیرا خدا زیبا است و زیبایی را دوست دارد.»
لباس دست کم پاسخگوی سه نیاز آدمی است؛ یکی این که او را از سرما و گرما حفظ می کند، دیگر این که در جهت حفظ عفت و شرم به او کمک می کند و سوم این که به او آراستگی و زیبایی و وقار می بخشد. بنابراین نه تنها کیفیت لباس پوشیدن حاکی از شخصیت انسان است بلکه در شکل گیری و تحول شخصیت او نقش دارد.
پوشیدن لباس آراسته و پرهیز از هر نوع آشفتگی و پریشانی، نشانه ای از وجود نظام فکری و ذوق فطری در انسان است. بنابراین میتوان گفت آشفتگی برونی حکایت از آشفتگی درونی می کند. زیرا انسان اگر دارای شخصیت طبیعی و سالم باشد از آشفتگی و بهم ریختگی گریزان است و نظم و ترتیب و تمیزی را بر ژولیدگی و پریشانی ترجیح می دهد.
آراستگی ظاهری اگر با خود آرایی درونی همراه شود، تنها رمز موفقیت انسان در جلب محبت و راه یافتن در دل هاست، به طوری که بدون برخورداری از چنان شرایط ظاهری و باطنی، انتظار محبوبیت پیدا کردن، انتظاری بیجا خواهد بود. پرهیز از خودآرایی و پذیرفتن آشفتگی و ژولیدگی در لباس به جهت تعارضی که با خواسته های فطری انسان دارد اثرات سویی در زمینه روانی بر انسان به جای می گذارد به طوری که به تدریج سبب بروز افسردگی روحی و انهدام ذوق فطری در انسان شده و منجر به بی اعتدالی روانی می شود، تا آنجا که علائق انسان را به زندگی و مواهب موجود در آن از حد اعتدال کاهش می دهد و او را به شخصی منزوی و گوشه گیر تبدیل می کند.
یکی از عوامل نشاط و شادابی روانی پوشیدن لباس تمیز است. لباس تمیز باعث ذلت و خواری دشمنان می شود و انسان را در مقابل آنان سربلند می کند. لباس مناسب انسان را در میان مردم عزیز می کند. لباس انسان باید معرف جنس او نیز باشد بنابراین لباس مردان باید با لباس زنان تفاوت داشته باشد و هر کدام لباس مخصوص خود را بپوشند. استفاده از رنگ های شاد در لباس اثرات غیر مستقیمی در افزایش حرکت و فعالیت و پیشرفت کار افراد می شود و بالطبع در سلامت روانی و شخصیتی افراد مؤثر خواهد بود.