تحقق ارزش های اخلاقی در مدرسه در صورتی میسر است که معلمان و کارکنان مدرسه به این ارزش ها معتقد بوده، مهارت های لازم را برای تبدیل آن ها به هدف های رفتاری کسب کرده باشند. بسیاری از مدیران و معلمان از این شکایت دارند که به رغم اندرزهای اخلاقی که در کتب درسی دانش […]
تحقق ارزش های اخلاقی در مدرسه در صورتی میسر است که معلمان و کارکنان مدرسه به این ارزش ها معتقد بوده، مهارت های لازم را برای تبدیل آن ها به هدف های رفتاری کسب کرده باشند. بسیاری از مدیران و معلمان از این شکایت دارند که به رغم اندرزهای اخلاقی که در کتب درسی دانش آموزان گنجانیده شده است و سخنانی که در خلال برنامه های صبحگاهی یا سایر مراسم مدرسه برای آنان ایراد می شود و وجود اشعار و جملات زیبایی که با خط خوش بر در و دیوار مدرسه برای جلب توجه شاگردان نوشته می شود، رفتارهایی مانند تقلب، دروغگویی، بی اعتنایی به مقررات، خشنونت و پرخاشگری در بسیاری از مدارس مشاهده می شود. گاهی اوقات پاسخ سوالات دانش آموز را به همراه او در کتاب جستجو کنید. تا هم فرهنگ مطالعه و کتابخوانی را به دانش آموز یاد دهیم و هم نشان دهیم چقدر برای او ارزش قائل هستیم.
معلم دانش مىآموزد، تفکّر مىآموزد، اخلاق و رفتار هم مىآموزد؛ آموختن رفتار و اخلاق از قبیل آموختن دانش نیست که فقط انسان از روى کتاب بخواند؛ درس اخلاق را با کتاب نمی شود منتقل کرد، بیش از کتاب و بیش از زبان، رفتار مؤثّر است؛ یعنى شما در داخل اتاق درس و میان دانشآموزان، با رفتار خودتان به آنها درس میدهید. البتّه با زبان هم باید گفت، باید نصیحت کرد، امّا رفتار تأثیر عمیقترى دارد، تأثیر همهگیرترى دارد. صادقانه بودن سخن را رفتار انسان روشن میکند؛ این عرض ما به معلمین [است]. این بچّهها امانتند در دست جامعهى معلم؛ بایستى به معنا توجّه کرد.
أ یَحْسَبُ أَنْ لَنْ یَقْدِرَ عَلَیْهِ أَحَدٌ (سوره مبارکه بلد، آیه۵)
گاه برخی افراد وقتی در تنگناها قرار میگیرند، میگویند خدا از ما روی گردانده است. در حالی که چنین سختیهایی لازمه رشد انسان است؛ و اگر از همان کودکی این را باور نکنیم، در بزرگسالی با گوچکترین فشاری خرد میشویم. این آیه و نیز آیه قبل (لَقَدْ خَلَقْنَا الإنْسَانَ فِی کَبَدٍ: که ما انسان را به حقیقت در رنج و مشقّت آفریدیم) پاسخی به آن هاست: «خدا انسان را در سختی آفریده است. آیا انسان چنین حساب کرده که خدا بر او سخت نمیگیرد؟!»
- نکته تخصصی تربیتی
از تلقیهای نادرستی که متاسفانه در فضای فرزندسالاری کنونی در حال گسترش است این است که همه امکانات راحتی فرزندمان را در خانه و مدرسه مهیا کنیم که مبادا کمترین رنجی ببیند. در حالی که اگر کسی نظام عالم را درست بشناسد میداند چنین تربیت کردنی در آینده به ضرر خود بچه است. کسی که نداند زندگی در دنیا با رنج گره خورده و از کودکی برای مواجهه با سختیها آماده نشود، در بزرگسالی با کوچکترین فشاری خواهد شکست.
به نظر میرسد یکی از علل شیوع طلاق در جامعه ما همین است که از بچگی تحمل کردن سختیها (از جمله تحمل کردن دیگران) را ارزش نمینهیم. بچهای که از ابتدای تولد هرچه میخواسته برایش مهیا کردهاند طبیعی است که ظرفیت یک زندگی مشترک را – که گاه باید سلیقه و خواست دیگری را بر دلخواه خود ترجیح دهد – نخواهد داشت.