پرورش هوش هيجاني ضامن موفقيت كودك

به گزارش کارگروه تربیتی فرزندپرتال : به طور كلي مشكلات زندگي امروزي  موجب گرديده كه فرصت كمتري را به كودكان خود اختصاص دهيم . حتي زماني كه كنار آن ها  هستيم نيز  بخشي از ذهن ما در حال فكر كردن به مسائلي است كه قبلا انجام داده ايم و بخشي ديگر درگير اقداماتي مي باشد […]

به گزارش کارگروه تربیتی فرزندپرتال : به طور كلي مشكلات زندگي امروزي  موجب گرديده كه فرصت كمتري را به كودكان خود اختصاص دهيم . حتي زماني كه كنار آن ها  هستيم نيز  بخشي از ذهن ما در حال فكر كردن به مسائلي است كه قبلا انجام داده ايم و بخشي ديگر درگير اقداماتي مي باشد كه بايد در آينده انجام دهيم  . به اين ترتيب حضور كامل در كنار كودك ، كاري بس دشوار است .لذا كودكان غالبا به اين باور رسيده اند كه در فهرست اولويت هاي والدين خود جايگاهي مطلوب ندارند، از طرفي كودكان ما تحت تأثير عوامل مختلفي هم چون شبكه هاي تلويزيوني ، اينترنت ، گروه همسالان و ساير عواملي كه ما از آن ها بي اطلاع هستيم ، قرار دارند . لذا مهم ترين كاري كه در اين دنياي پر از مشغله و با موانع بسيار از دست ما بر مي آيد ، پرورش هوش هيجاني آن ها  است تا موجبات موفقيت آن ها در اين دوران مهم را  فراهم نماييم .

كودكاني كه از هوش هيجاني بالايي  برخوردار مي باشند، در برقراري ارتباط سالم با با والد ، هم سن و سالان و ديگران موفق ترمي باشند موجب بهبود عملكرد شان  در زمينه هاي تحصيلي ، حرفه اي  و خانوادگي در بزرگسالي مي گردد . لذا والدين زيرك و باهوش در تربيت فرزند خود از مواردي كه موجب پرورش هوش هيجاني آن ها مي شود كمك مي گيرند . با توجه به اهميت مقوله هوش هيجاني و بيان موارد تأثير گذار بر آن، تا كنون مقالات بسياري در اين زمينه به چاپ رسيده است . با توجه به آن چه تا كنون بيان گرديده ، اينجانب تمام تلاش خود را مصروف بر آن نموده ام تا از زاويه اي كه تا كنون كمتر به اين مقوله پرداخته شده ،به بررسي و تحليل مقوله هوش هيجاني بپردازم  تا والدين عزيزي كه هم اكنون اين مقاله را مطالعه مي كنند ، به آگاهي بيش از آن چه تصور مي كرده اند دست يابند . در ادامه به بررسي هر يك از عوامل تأثير گذار در حوزه هوش هيجاني  مي پردازم :

1– محبت :

والدين مي بايست با روش هاي آشكار و واضح ، عشق و توجه خود را به كودك خود نشان دهند ، چرا كه فرزند پروري بدون وجود روابط محبت آميز ، منبع استرس و ناكامي خواهد بود . امروزه بسياري از افراد از جمله معلمان ، مربيان ، آگهي هاي تلويزيوني و برنامه هاي كودك توليد شده به كودكان اهميت داده و توجه مي كنند ، ليكن  اهميتي كه والدين و احتمالاً پدربزرگ ها و مادربزرگ ها براي آن ها قائل مي باشند ، هر گاه با عشق و محبت همراه باشد ، ارزش ويژه اي پيدا مي كند . لذا شما والدين عزيز مي بايست گاه بدون دليل ، دستان كودك  خود را در دستان خود گرفته ، روبروي او نشسته و به طور مستقيم به چشمانش نگاه كنيد و با تمام وجود به او بگوئيد كه چه قدر دوستش داريد و از داشتن او احساس افتخار مي كنيد . ذكر اين نكته حائز اهميت است كه عشق خود را بدون اين كه كودك شما سزاوار دريافتش باشد اهداء كنيد ، چرا كه شما به آن ها زندگي داده ايد و فردي منحصر به فرد به دنيا آورده ايد . لذا شايسته دريافت اين عشق مي شوند پس هم اكنون دست از مطالعه كشيده و فرزندتان را در آغوش بگيريد .

2- خنده :

با ارزش ترين موردي كه مي توانيمبيان كنيم آن  است كه به خودتان اجازه خنديدن بدهيد و بدانيد خنديدن كار سبك و احمقانه اي نيست . خنديدن ابزاري قدرت مند در دست والدين براي حل مشكلات و سختي هاي تربيت فرزند بر اساس پرورش هوش هيجاني اوست . به طور مثال وقتي كودك كاسه ي ماست را بر روي زمين مي ريزد ، دو راه پيش روي والدين مي باشد يا عصباني شوند و با احساساتي كه اكنون درگير هيجان و خشم مي باشد احساسات و روح كودك خود را جريحه دار نمايند  و يا  با تغيير نگرش خود به موضوع  و با خنديدن و شوخ طبعي ،كودك خود را به طور غير مستقيم و با شعف و خوشحالي مجبور نمايند تا  محلي را كه ماست ريخته شده تميز نمايد . مي دانيم كه زندگي جدي است و خطرات و بحران هاي تربيت فرزند موضوعي جدي تر ، ليكن در فرزند پروري جديت بيش از حد به اين مي باشد كه جاده بپيچد ولي شما به حركت مستقيم خود ادامه دهيد . لذا شوخي كردن ، لبخند ، انعطاف پذيري و شوخ طبعي در راه تربيت فرزند از اهميت ويژه اي برخوردار مي باشد .

3- تكيه بر نقاط قوت و ارزش هاي كودك :

روش فرزند پروري بر اساس هوش هيجاني از والدين مي خواهد كه بر نقاط قوت و توانمندي كودك خود تمركز كنند و مهارت هايي را كه  كودكان براي كنترل رفتار هاي تكانشي خود و برقراري ارتباط سازنده و مثبت بين فردي و گروهي به آن ها نياز دارند ، بياموزند. بنابراين بياييد وقتي به فرزندمان نگاه مي كنيم با عشق و لبخند بنگريم .به گونه اي با آن ها صحبت نكنيم كه نسبت به توانمندي ها  و نقاط قوتشان بي اعتماد شوند ، چرا كه ممكن است هرگز آن ها تحقق پيدا نكنند . زمان خستگيمان را بشناسيم و تلافي آن را بر سر كودك خود در نياوريم ، كودكاني كه حرف هاي آزاردهنده از مراقبانشان مي شنوند ، كم تر مي توانند بر مسئوليت هايشان در خانه ، مهد ، مدرسه و … فائق آيند . ما مي توانيم با آشنا كردن كودكانمان با توانمندي ها و نقاط قوتشان ، رنجش ها و صدماتي را كه  تا كنون متحمل شده اند  از اين طريق جبران نماييم .

 

 

نویسنده این مطلب :

فرزند پرتال

به اشتراک بگذارید :

دیدگاه شما