مشکلات نوجوانان را بشناسید

به گزارش کارگروه تربیتی فرزند پرتال:نوجوانی از مهم ترین و حساس ترین دوران زندگی انسان به حساب می آید.دورانی که به دوران اضطراب و تنش معروف است و شخصیت پایه ریزی شده دوران کودکی، بهتر و عیان تر شکل گرفته و بروز می کند. والدین باید قابلیت ها و ظرفیت های نوجوان خود را بشناسند […]

به گزارش کارگروه تربیتی فرزند پرتال:نوجوانی از مهم ترین و حساس ترین دوران زندگی انسان به حساب می آید.دورانی که به دوران اضطراب و تنش معروف است و شخصیت پایه ریزی شده دوران کودکی، بهتر و عیان تر شکل گرفته و بروز می کند. والدین باید قابلیت ها و ظرفیت های نوجوان خود را بشناسند و بر اساس آن با او رفتار کنند.

والدین تمایل دارند به تربیت صحیح نوجوان خود بپردازند اما به علت کمبود شناخت و آگاهی از مسائل تربیتی در رفتار با نوجوان دچار مشکل هستند. حضرت علی (ع) نیز می فرماید: (( فرزندان خود را به آداب خود تربیت نکنید چرا که آنها برای آینده و زمانی غیر از زمان شما آفریده شده است.)) از فرمایش امام علی (ع) می توان فهمید که کودکان و نوجوانان امروز با کودکان و نوجوانان گذشته کاملا تفاوت داشته و شیوه های قدیمی گذشته برای تربیت نسل امروز هیچ کارایی نخواهند داشت.

متأسفانه گاهی اوقات به علت برداشت غلط و نادرست، والدین فکر می کنند فرزند آنها خیلی خوب و حرف گوش کن بود اما ناگهان در او تغییراتی اتفاق افتاد سپس به دنبال این تغییرات هستند تا آن را به چیزی نسبت بدهند. به عنوان مثال به نوجوان می گویند: از وقتی این کتاب را خواندی. از وقتی این فیلم را دیدی این طور شدی و از وقتی دوست پیدا کردی این گونه شدی. بسیاری از والدین به دنبال این هستند عاملی را پیدا کنند تا این تغییرات طبیعی را با آن توجیه کنند. به همین جهت تعجب کرده و می گویند: من که این طور نیستم. مادرش هم این طور نیست. نمی دانم چرا از وقتی به سن 13 سالگی رسیده این طور شده است، در حالی که متأسفانه نوعی بی اطلاعی از نوجوانی وجود دارد.

در نوجوان بدون اختیار خودش چند مشکل اساسی در او به وجود می آید که در این نوشتار به مهمترین آنها خواهیم پرداخت.

1) بحران هویت:

 در ابتدا باید گفت که در شرایطی از کلمه بحران استفاده می شود که هیچ چیزی در اختیار نیست و همه چیز دچار نوعی آشفتگی و درهم ریختگی است. بسیاری از روان شناسان معتقدند که بحران هویت عبارت است از: (( عدم توانایی فرد در قبول نقشی که جامعه از او انتظار دارد.)) مهم ترین چیزی که برای نوجوان مهم بوده و اهمیت دارد این است که او تشخیص دهد چه چیزها و کارهایی ارزشمند است تا وی بر اساس آنها رفتار خود و دیگران را هدایت و ارزیابی کند. احساس هویت فردی در نوجوان بر اساس همانند سازی های مختلف و با گذشت زمان شکل می گیرد. یکی از راه هایی که نوجوانان تلاش می کنند تا خود را مانند افراد بزرگسال نشان دهند این است که از موقعیت های نمادین نظیر ماشین ها، لباس ها و سایر وضعیت های قابل مشاهده بهره گیرند. نوجوانان امیدوارند از این طریق افرادی قابل توجه و جذاب به نظر برسند. اریک اریکسون روان شناس آلمانی که تحقیقات بسیار خوبی در رابطه با بحران هویت نوجوان به دست آورده است می گوید: (( هویتی را که نوجوان تلاش می کند تا به طور روشن با آن مواجه شود این است که او کیست.؟ نقشی را که باید در جامعه ایفا کند چیست؟ آیا او یک کودک است یا بزرگسال.؟ آیا توانایی آن را دارد تا روزی یک همسر یا پدر باشد.؟ آیا علی رغم نژاد مذهب یا زمینه های ملی که او را از نظر مردم کم ارزش جلوه می دهد، احساس اعتماد به نفس دارد.؟ او درادامه می گوید: اگر هویت شخصی نوجوان بر اساس تجربیات صحیح اجتماعی به تدریج در طی زمان حاصل شود و نوجوان قادر به شناخت خود شود و از دیگران چدا سازد در این صورت تعادل روانی او حاصل می شود اما اگر سرخوردگی و بی اعتمادی جایگزین اعتماد شود و به جای اجتماعی بودن و فعالیت، نوجوان گوشه گیر و انزوا طلب شود  نه تنها به خودآگاهی و هویت مثبت دست نمی یابد بلکه دچار نوعی سردرگمی در نقش خود شده و تعادل روانی اش بهم می خورد در نتیجه به بحران هویت دچار می شود.   از مهمترین وظایف والدین در مقابل بحران هویت نوجوان این است که با یکدیگر هماهنگ و خوشبخت باشند. اگر والدین باهم خوب و هماهنگ نباشند نوجوان دچار تعرض شده و سردرگم می شود منظور از ناهماهنگی این است که اگر پدر سخت گیر و بی گذشت اما مادر عطفی و انعطاف پذیر یا اگر پدر اجتماعی و مردم دار اما مادر منزوی و مردم گریز باشد در این صورت نوجوان سرگردان و بلاتکلیف است. یعنی نمی داند از کدام یک پیروی کند. نوجوان از یک سو احساس وابستگی به مادر دارد و نمی تواند محبت های او را از دست بدهد اما از سویی دیگر به پدر نیز علاقه مند است و تصور ازدست دادن پشتیبانی و حمایت او نیز برایش دشوار است در حالی که نپذیرفتن توصیه های یکی از آنها به مفهوم نپذیرفتن حرف دیگری و از دست دادن حمایت اوست. به همین جهت در روانشناسی تعارض یکی از بدترین حالات و موقعیت هایی می دانند که به کودک یا نوجوان دست می دهد.

در جامعه اسلانی نوجوانی که در این جامعه بزرگ شده است، این سوال در ذهنش به وجود   می آید که هدف از آفرینش چیست؟ چرا باید نماز بخوانم؟ چرا باید حجاب داشته باشم؟ یا به چه اموری باید معتقد بود؟

بسیاری ازوالدین این پرسش های نوجوان را مطابق سن او ندانسته و احساس خطر می کنند. یعنی فکر می کنند نوجوانی که این سوالات را می پرسد یعنی فرایض دینی مانند نماز یا حجاب را ترک می کند در صورتی که اصلا این طور نیست. بسیار مهم است  والدین در مواجه با این پرسش ها با اطلاعاتی صحیح به نوجوان پاسخ دهند. چرا که این پرسش ها طبیعی بوده و لازمه رشد نوجوان می باشد. بدیهی است اگر پاسخ های مناسبی به این پرسش های اعتقادی و مذهبی او داده شود نوجوان تا حد زیادی هویت خود را می یابد اما در غیر این صورت ممکن است نقش نماز، حجاب و دیگر مسائل اعتقادی کم رنگ تر شوند. بنابراین بحران هویت اساس شکل گیری فرد است یعنی اگر نباشد انسان از دوران کودکی خارج نمی شود. هرچند در دوره نوجوانی بحران های دیگری هم وجود دارد اما مهم ترین بحران بحران هویت است.

2- بحران بلوغ:

بحران بلوغ مشکل دیگری است که گریبانگیر نوجوان شده و او باید این امر طبیعی رابپذیرد. بسیاری از والدین گله می کنند فرزندان ما تغییر کرده است و خواستار بازگشت آنها به حالت پیشین هستند. والدین گله می کنند فرزندانشان گاهی سرحال و گاهی بی حوصله هستند و بیشتر آنها گوشه گیری می کنند.

این حالت ها از نشانه های بلوغ است. اگر تلاش کنید این حالت ها را در او از بین ببرید و او را به دوران کودکی اش بازگردانید در این صورت فاصله خود را با نوجوان بیشتر کرده و بر مشکلاتتان افزوده اید. معیارهایی که معمولاً آغاز بلوغ را نشان می دهند در دختران قاعدگی و در پسران احتلام می باشد. در سالهای اولیه بلوغ تعادل جسمی و روانی نوجوان بر هم می خورد به همین جهت بلوغ هم آثار جسمی و نیز آثار روانی دارد.

در این دوره اختلافات جنسی توسعه می یابند و پسر برای مرد شدن و دختر برای زن شدن آماده می شوند. آنچه که فرد می آموزد بیشتر جنبه عاطفی و اجتماعی دارد تا جنبه عقلانی. یعنی دختران و پسران می آموزند چگونه نظر یکدیگر را جلب کنند. در دوره بلوغ نوجوان توجه زیادی به جنس مخالف خود دارد. در این مورد این کار والدین است که با نوجوان به درستی ارتباط برقرار کرده و او را هدایت کند. متأسفانه در این زمینه بسیاری از والدین نه تنها از از نوجوان حمایت نمی کنند بلکه شخصیت او را نیز تخریب می کنند. به عنوان مثال به نوجوان می گویند:(( تا تحصیلت را تمام نکردی. تا وقتی سربازی ات را تمام نکردی و تا وقتی شغل مناسبی پیدا نکردی حق ازدواج نداری! نوجوان نیز تصور می کند: تحصیل، سربازی و شغل مناسب سر جمع ده یا پانزده سال طول می کشد. در نتیجه با خود می گوید: فعلا با این تمایل جنسی که دارم سرگرم بشوم حالا کو تا ازدواج.)) به این ترتیب به انحرافات جنسی کشیده می شود. با توجه به اینکه متأسفانه سن ازدواج هم افزایش یافته است، نوجوان با این تمایل چگونه کنار بیاید؟ شکی نیست که به سمت انحرافات جنسی تمایل بیشتری دارد. بسیار مهم است والدین در این دوره از نوجوان پشتیبانی کنند یعنی پدر یا مادر با آرامش بگویند که در این سنین برای تشکیل خانواده زود است و این تمایلات به جنس مخالف طبیعی بوده و حتی در نوجوانی خوشان نیز وجود داشته است البته بهتر است به نوجوان بگویید که اگر این تمایلات به شکل منفی باشد خطرات زیادی به دنبال دارد.

برخی از نوجوان به دلیل عدم آگاهی از تغییرو تحولات جسمی غافلگیر می شوند و از داشتن پاهای دراز و بلند و دست هایی که تناسبی با بدن او ندارند و همچنین دورگه شدن صدا او را دچار شرم و خجلت می کند به طوری که نوجوان را از محیط اجتماعی دور می کند که این امر او را در روابط با اطرافیان به ویژه والدین دچار مشکل می کند. ژان ژاک روسو می گوید: (( بلوغ یک نوتولد دوباره است . چرا که در این مرحله یک سری تغییرات در جسم و روان ظاهر می شوند و فرد را نه می توان کودک به شمار آورد و نه بزرگسال. پس بلوغ، خود سرآغازی است برای زندگی بهتر.))

به علت فعل و انفعالات هورمونی و آثاری که در دوره بلوغ وجود دارد تحریک پذیری نوجوان بسیار زیاد است. به همین جهت بسیاری از والدین به نوجوان تحریک وارد می کنند منظور از تحریک پذیری این است که نوجوان با کوچکترین انتقاد یا نصیحتی به هم می ریزد. بنابراین بسیار مهم است که دوره بلوغ را بشناسید و با نوجوان به شکل صحیح برخورد نمایید.

3 – بحران شخصیت:

   بحران شخصیت مشکل دیگری است که در نوجوان به وجود می اید. در این دوره نوجوان احساس می کند  بزرگ شده و دیگر آن کودک دیروز نیست. یکی از عواملی که نوجوان را بسیار می رنجاند این است که والدین او را با دیگری مقایسه کرده و او را بچه خطاب کنند. والدین باید بپذیند نوجوان دیگر بزرگ شده است و با او در امور خانه مشورت نمود  وقتی والدین در امور خانه یا دیگر مسائل با نوجوان مشورت کند، نوجوان احساس می کند به حساب می آید و احساس اعتماد به نفس بیشتری می کند. متأسفانه بیشتر اوقات والدین  یا سایر بزرگسالان به او می گویند: تو هنوز کوچک هستی و از کارهایی که بزرگتران به آن مبادرت می کنند نوجوان را باز می دارند اما لحظه ای دیگر او را سرزنش می کنند که تو دیگر بزرگ شده ای، تو دیگر کودک نیستی که چنین رفتار کودکانه ای از خود ظاهر می سازی. این کار والدین باعث ایجاد تعارض شدید در نوجوان می شود یعنی نمی داند که آیا بزرگ شده،یا هنوز کودک است.

برخی از نوجوانان به علت اینکه استقلال را از محیط خانه به دست نمی آورند، خواستار ازدواج هستند. بدین ترتیب بسیاری از نوجوانان چون به بلوغ فکری کافی نرسیده اند خواستار ازدواج زود هنگام هستند درنتیجه هنگام ورود به زندگی جدید و مستقل دچار حیرت و سردرگمی می شوند. بسیار مهم است که والدین از همین دوره زمینه سازی را شروع کرده و به نوجوان استقلال و حق رأی بدهند و شخصیت او را تکریم کنند. این کار والدین باعث می شود وقتی فرزندش وارد زندگی مستقل شد دچار حیرت و سردرگمی نشود.

یکی از دلایلی که بسیاری از نوجوانان پر توقع هستند این است که در محیط خانه تبعیض وجود دارد یعنی اگر نوجوان با استبداد و تبعیض والدین روبرو شود، فردی ناسازگار، بی انگیزه و پر توقع می شود در نتیجه انگیزی برای زندگی کردن نیز ندارد به این ترتیب به سمت انحرافات جنسی، مشکلات تحصیلی و بزهکاری تمایل بیشتری دارد.                                            والدین باید بدانند در چه شرایطی نوجوان نصیحت پذیر است و در چه موقعی نصیحت پذیر نیست. به عنوان مثال: موقعی که نوجوان از مدرسه می آید معمولا خسته و گرسنه است و حوصله هیچ کاری را ندارد

در این شرایط اصلا فرصت مناسبی برای نصیحت کردن نیست  و نوجوان مقاومت روانی نشان می دهد اما در شرایط دیگری که آرامش و نشاط دارد می توانید توصیه های خود را به او بگویید. هیچ وقت نوجوان را تحقیر نکنید. به نوجوان اجازه دهید با شما مخالفت کند. به جای اینکه متوسل به زور شوید سعی کنید با مهربانی او را متقاعد کنید. به عنوان مثال: اگر نوجوان اشتباه کرد به او بگویید: به نظر من این کار اشتباه است. به نظر من این کار را انجام بدهی بهتر است ولی تو بزرگ شده ای خودت تصمیم  بگیر. وقتی به نوجوان بگویید تو بزرگ شده ای و خودت تصمیم بگیر، دراین صورت اعتماد به نفسش بیشتر شده و اشتباهاتش  کمتر خواهد شد. در خانواده های استبدادی و در خانواده هایی که تنبیه بدنی رواج دارد پرخاشگری نوجوان بیشتر دیده می شود. پس خوب است دوره نوجوانی را بهتر بشناسید.  زمانی که نوجوان شروع به ابراز استقلال و جستجوی هویت خود می کند تغییرات رفتاری را تجربه می کنند که ممکن است برای والدین عجیب و غیر قابل پیش بینی به نظر برسد. کودک شیرین و فرمانبردار شما که تا پیش از این نمی توانست از شما جدا شود، اکنون تبدیل به نوجوانی شده که بیشتر اوقات از شما نافرمانی می کند.

بنابراین با توجه به اهمیت این نوشتار توصیه می شود دوره نوجوانی را بشناسید و با آن به شکل صحیح برخورد نمایید. سعی کیند زندگی تان را به خاطره تبدیل کنید. زندگی یعنی خاطرات خوش. جـنگ را تـمام کـنید  تا وقـتـی کـه به او بگـویـید: تو نمی فهـمی، من می فهـمـم  و بایـد آنـچه می گـویـم گـوش کنی. می ‌خواهد ثابت کند که دیگر بزرگ شده و خودش می ‌فهمد. بچۀ ما تا آخر عمر بچۀ ماست. ولی باید بپذیریم این بچه ها روزی بزرگ می‌شوند و اگر همچنان مثل بچه ها رفتار کنیم مجبورند بزرگ شدن ‌شان را با لجبازی و پرخاشگری به شما ثابت کنند.

 

 

نویسنده این مطلب :

فرزند پرتال

به اشتراک بگذارید :

دیدگاه شما