آیا مادر دانشجو، مادر خوبیست!؟

متأسفانه علیرغم پدر و مادران عاشق و فداکاری که داریم، بسیاری از بچه های ما به خصوص در قشر تحصیل کرده و مرفه، دارند یتیم بزرگ می شوند.

مادران شاغل بیش از پدران، استرس و تنش را تجربه می کنند. نگرانی های شغلی حتی در زمان های غیر کاری و وقت آزاد وجود دارد و فکر کردن به مسائل و مشکلات خانواده، سلامت عاطفی مادران شاغل را خدشه دار کرده و منجر به استرس آن ها می شود. مادران دانشجو هم با استرس و نگرانی خود، آسیب بزرگی به کودکشان وارد می کنند.

 

والدین شاغلی که ساعت‌های طولانی در طول روز از فرزندشان جدا هستند، باید بدانند کیفیت مهم‌تر از کمیت زمانی است. گاهی والدین ۱۲- ۱۰ ساعت کنار فرزندشان هستند اما حتی نیم‌ساعت حوصله فرزندشان را ندارند. والدینی هم ۲ ساعت با فرزندشان هستند اما در این ۲ ساعت با فرزندشان رابطه برقرار می‌کنند، حرف می‌زنند و با هم وقت می‌گذرانند. برخی والدین نه‌ تنها برای فرزندشان وقت نمی‌گذارند بلکه الگوی نادرست رفتاری می‌شوند.

 

متاسفانه کودک آن ها کمی که بزرگ‌تر شد، با والدین ارتباط برقرار نمی‌کند و مرتب در حال کار با تلفن‌همراه، رایانه و تلویزیون است. البته این توضیحات برای والدین دانشجو معمولا صدق نمی کند، چون والدین دانشجو وقتی در کنار فرزندشان هم هستند در استرس و فکر دانشگاه و درسشان به سر می برند، که این اوضاع و شرایط بدتر از هرچیزی است.

 

مادر دانشجو مادرخوبی نیست. مادر کارمند مادر خوبی است. مادر کارمند سر کارش که هست، حواسش پیش بچه است نه پیش کار. مادر دانشجو، اگر کنار بچه اش است، حواسش پیش واحدهایش و نمره هایش است. بچه هایتان آسیب می بینند بچه بیست و هفت ماهه است اجازه دهید این بچه هفت ساله شود مدرسه برود، شما بروید دکترا بگیرید.

 

هیچ مانعی ندارد ولی نه این زمان که بچه، مادر احتیاج دارد. بچه های ایران به مادر بیشتر احتیاج دارند تا جامعه ی ایران به کارشناس ارشد، به دکترا. اجازه دهید همین تعدادی که هستند، بمانند اضافه نشوند ولی بچه های ما، مادر داشته باشند.

 

متأسفانه، متأسفانه علیرغم پدر و مادران عاشق و فداکاری که داریم، بسیاری از بچه های ما بخصوص در قشر تحصیل کرده و مرفه، دارند یتیم بزرگ می شوند. تمام عوارض این ها را دارند نشان می دهند ولی من سرزنشتان نمی کنم چون مادر نامهربانی نیستید. اصلا این را به مخیله تان نیاورید، شما مادر مهربان، عالی ولی کمی مدرک گرایید. و این هم که یک وقت مد جامعه است. در سنین نوزادی مادر به هیچ وجه نباید از کودک خود جدا شود.

 

از آنجا که سه ماهه اول بارداری سن پایه ای و حساس برای شکل گیری ارگان های حیاتی جنین است (از مغز تا کلیه، قلب و …) بنابراین استرس مادر در این ماه ها می تواند جنین را در معرض مشکلات زیادی قرار بدهد. استرس ها به طور معمول به دو صورت مزمن و حاد اعمال می شوند. استرس های مزمن و مداوم با رشد جنین تداخل دارند.

 

به نظر می رسد استرس های کوتاه مدت و گذرا تاثیر پایداری بر جنین ندارند. تاثیرات استرس های کوتاه مدت بارداری پس از تولد و قطع ارتباط خونی جنین و مادر به تدریج از بین می رود، یعنی تابع ژنتیک و سازمان روانی –ادراکی خود نوزاد و کودک قرارمی گیرد. ولی استرس های طولانی مدت موجب تخریب و نارسایی های اساسی در رشد جنین می شوند.

 

استرس های طولانی مدت می توانند موجب سقط زودهنگام، مرده زایی، وزن بسیار پایین هنگام تولد و زایمان های زودرس شوند. ضمن این که در کودک زمینه ابتلا به بیماری های روانی چون افسردگی، ناآرامی و بیش فعالی را فراهم می کند. برخی تحقیقات از افزایش جنب و جوش جنین در شکم مادر خبر داده اند. این مسئله شاخص مهمی است که نشان می دهد استرس مادر موجب درک تجربه ناخوشایند در جنین می شود و از نظر فیزیولوژیک وی را ناآرام می کند.

 

زنانی که در دوران بارداری استرس داشته‌اند، مستعد مشکلات رفتاری و روانی مانند بیش‌فعالی و کم توجهی (ADHD) هستند. علاوه بر این کودکانی که در دوران تکامل در معرض کورتیزول فراوان قرار بگیرند، در ۱۸‌ماهگی IQ وهوش کمتری خواهند داشت. این کودکان بچه‌هایی بسیار ترسو و مضطرب هستند. بد نیست بدانید حدود یک میلیون کودک در انگلیس از مشکلات ناشی از عدم تکامل عصبی مانند تاخیر شناختی، ADHD و اضطراب رنج می‌برند که محققان معتقدند ۱۵ درصدشان ممکن است در اثر استرس قبل از تولد باشد.

 

عوامل استرس مادر در بارداری را بررسی کرده و متوجه شدند اثر این استرس در تکامل آینده کودک در زنانی که همسرشان در بارداری نسبت به آن ها بی‌رحم بوده و خشونت کرده‌اند، بسیار واضح است. بنابر این شوهران نقش مهمی در کاهش استرس زن باردار دارند. عوامل ژنتیکی و محیط زندگی کودک بعد از تولد هم عوامل دیگری هستند که در تکامل کودک نقش دارند.

 

 

نویسنده این مطلب :

فرزند پرتال

به اشتراک بگذارید :

دیدگاه شما