نماز خواندن کلاغ

نماز ستون دین و یکی از مهم ترین واجبات است. نماز گفت و گو با خدا و ارتباط مستقیم با پروردگار مهربان است. انسان مسلمان، در خواندن نماز عجله نمی کند.

نماز ستون دین و یکی از مهم ترین واجبات است. نماز گفت و گو با خدا و ارتباط مستقیم با پروردگار مهربان است. انسان مسلمان، در خواندن نماز عجله نمی کند و رکوع و سجود نماز را تندتند به جا نمی آورد. او قدر نماز را می داند و با شتاب زدگی نماز نمی خواند. ما هم اگر بخواهیم یک مسلمان واقعی باشیم، از عجله در نماز باید بپرهیزیم.

در زمان پیامبر(ص)، یک روز مردی وارد مسجد شد و با عجله به خواندن نماز پرداخت. او سجده هایش را آنقدر سریع به جا آورد که انگار نه انگار به سجده می رفت. رسول خدا(ص) که سجده های او را می دید، فرمود: «سجده های او مانند نوک زدن کلاغ بود. اگر با این حال بمیرد، بر آیین محمد نمرده است.»

حالا اگر نماز می خواندیم و کسی آمد کنار ما نشست و با ما کار داشت، باید چه کنیم؟ آیا باید همان طور آهسته و آرام به نمازمان ادامه دهیم یا بهتر است نمازمان را کمی سریع تر بخوانیم تا هر چه زودتر به کار آن بنده ی خدا رسیدگی کنیم؟

پیامبر(ص) در چنین شرایطی، نمازش را کمی تندتر می خواند. بعد از نماز هم بلافاصله به کسی رو می کرد که با او کار داشت و مهربانانه به وی می فرمود: «آیا کاری داری؟» پیامبر عزیز ما، بیش از هر کسی از ارزش نماز آگاه بود؛ اما می دانست که خدا مهربانی با مردم و رسیدگی به کار آنان را نیز دوست دارد.

در یک حالت دیگر نیز پیامبر(ص) نمازش را تندتر می خواند و زودتر تمام می کرد. اگر در زمان نماز جماعت حضرت، کودکی گریه می کرد، پیامبر(ص) نماز را تندتر می خواند. پیامبر(ص) نماز را تندتر می خواند تا مادر کودک بتواند به آرام کردن او بپردازد. یک بار که پیامبر(ص) با شنیدن گریه ی کودکی نماز را سریع تر خواند، یاران حضرت پس از نماز گفتند: «ای رسول خدا! آیا هنگام نماز، اتفاقی افتاد؟»
پیامبر(ص) فرمود: «چطور مگر؟» آنها گفتند: «چون دو رکعت آخر را خیلی سریع خواندید؟» حضرت فرمود: «آیا شما فریاد آن کودک را نشنیدید!؟»

نویسنده این مطلب :

مائده نصر

به اشتراک بگذارید :

دیدگاه شما