نوامبر 2
بازدید : 575
نظرات : بدون دیدگاه
سهم ورزش در زندگی کودک چقدر است؟

ورزش پدیده ای تقریباً صد ساله است. زیرا در طول تاریخ به دلایل بسیار از جمله خستگی و بردگی انسان، فرصتی جهت ورزش نبود و به خصوص زنان از آن بسیار دور بوده اند. کودکی که از حدود ۳ تا ۴ ماهگی با دستان خودش بازی می کند و سپس با اشیاء و دیگران ارتباط […]

ورزش پدیده ای تقریباً صد ساله است. زیرا در طول تاریخ به دلایل بسیار از جمله خستگی و بردگی انسان، فرصتی جهت ورزش نبود و به خصوص زنان از آن بسیار دور بوده اند.
کودکی که از حدود ۳ تا ۴ ماهگی با دستان خودش بازی می کند و سپس با اشیاء و دیگران ارتباط پیدا می کند آهسته آهسته دیگران را به عنوان اسباب بازی و وسیله ای به جهت بازی و بعداً همبازی می بیند.
اما تا پنج سالگی آنچه که کودک انسان انجام می دهد بازی است که نظم و ترتیب خاصی ندارد و غالب اوقات قواعد و قوانینش را، خودش به وجود آورده است و یا از دیگران به نوعی آموخته، ولی همچنان رعایت آن را ضروری نمی داند.
بنابراین play که به معنی بازی است فقط فعالیت های بدنی است که تا حدودی جهت و معنی دارد. اما آنچه که به نام ورزش یا sport بر آن گذاشته ایم، به معنی مجموع فعالیت های جهت دار و هدف داری است که برخی از اوقات با دقت و ظرافت خاصی باید اتفاق بیفتد.
فرزندان من و شما باید به دلایل بسیاری از حدود ۵ ، ۶ و ۷ سالگی به بعد درگیر ورزش شوند و به همین دلیل است که باید شرایطی را برای آنها فراهم کنیم.
بهترین کار این است که از حدود ۵ سالگی به بعد آنها را به محیط ورزشی ببریم و آنها را با آنچه که اتفاق می افتد آشنا کنیم و میل و هیجان و رغبت شرکت در این ورزش ها را در آنها به وجود بیاوریم.
ورزش نقش بسیار مهمی در زندگی فرزندان ما دارد که به چند مورد آن اشاره می کنیم:

  • بدون تردید رشد متعادل و متوازن فیزیکی از طریق ورزش تحقق پیدا می کند و هم سبب رشد او می شود و بدون تردید موجب سلامتی و حتی افزایش مصونیت بدن در مقابل بیماری ها می گردد. بنابراین می توانیم از این طریق شرایطی را برای آنها فراهم کنیم که توان مقابله با بیماری ها و گرفتاری هایی از این قبیل را داشته باشند.
  • ورزش موجب افزایش انرژی می شود به طوری که حتی افرادی که حوصله و انرژی ندارند وقتی درگیر فعالیت ورزشی و یا اصولاً حرکت مداوم بدن برای مدتی که در بزرگسالان حدود ۴۰ دقیقه و برای بچه ها حدود ۲۰ دقیقه است می شوند، احساس می کنند که انرژی را در اختیار دارند که قبلاً نداشتند و با وجود اینکه قبلاً احساس رخوت، کسالت و خستگی می کردند از آن بیرون می آیند.
  • همچنین ورزش موجب رشد هوشی و رشد عقل انسانی می شوند و دلیل اصلی به این علت است که وقتی فرزند ما درگیر فعالیت های ورزشی می شود بیش از هر زمان دیگری با طبیعت و با اشیاء و با اشخاص ارتباط پیدا می کند و مخصوصاً با قوانین قطعی و قاطع طبیعت روبه رو می شود.
    یعنی با انجام بسیاری از فعالیت های ورزشی دقیقاً متوجه می شود که نه به صورت دلخواه بلکه با رعایت اصول و قواعدی می تواند به هدف های خودش نائل شود. در نتیجه علاوه بر اینکه او با قواعد و قوانین طبیعت آشنا می شود به او این فرصت را می دهد که درک درست تری از رابطه خودش با طبیعت و با اشیاء و دیگران پیدا کند.
  • اصولاً ورزش سبب تجربیاتی می شود که بسیار دلپذیر و جالب است. اگر ورزش در حداکثر توان فیزیکی فرزند ما باشد و او به راحتی آن را انجام دهد به این واسطه در مرزها و سر حد وجود خودش حرکت می کند و وجود خود را رشد می دهد و تکامل را موجب می شود.
  • هماهنگی بین مغز و بدن و آنچه که به عنوان ضمیر و ذهن است اتفاق بیفتد و نوعی همکاری و هماهنگی را در این زمینه به راحتی ما می توانیم مشاهده کنیم و موجب افزایش اعتماد به نفس مثبت و موجب افزایش حرمت نفس او خواهد شد و به این نتیجه می رسد که از عهدۀ کارها بر می آید که بسیار با ارزش و با اهمیت و قابل ستایش است.
  • ورزش سبب دوستی ها و آشنایی ها می شود و انسان را با افراد و انواع مختلف رفتار آشنا می کند و در بسیاری از موارد دوستی های عمیقی به واسطه ورزشی که بچه ها با هم می کنند به وجود می آید.
  • ورزش باعث می شود که فرزند ما از حالت فردی، انزوا، دوری و وحشت از دیگران بیرون بیاید و به گونه ای خودش را با دیگران در ارتباط بگذارد. مخصوصاً وقتی که به صورت تیم در مقابل تیم دیگری می ایستد، احساس می کند توان مقابله و رویارویی با مسائل و مشکلات زندگی و افرادی که در مقابل او ایستاده اند و مانع تحقق هدف های او می شوند را پیدا می کند و از آن بهرۀ بسیار می برد.
  • به همین علت است که هیچ پدر و مادری نباید موضوع ورزش را به عنوان بازی یا فعالیت اضافی تلقی کند بلکه آن جزء اصلی و اساسی رشد و تکامل فرزند من و شماست. به نظر ما بین ۵ تا ۱۰ ساعت در هفته باید فرزندمان درگیر فعالیت سازندۀ ورزشی باشد. در این مورد مخصوصاً ورزش دختران اهمیت بیشتری از پسران دارد.
  • مهم این است که در ورزش مسئلۀ برد و باخت اهمیت بسیار کمی داشته باشد. هدف این است که بچه ها بهترین و بیشترین خودشان را در صحنه ورزشی نشان دهند و مهم این است که تجربه جالب و لذت بخشی داشته باشند تا اینکه احتمالاً برنده شده باشند و یا نمایشی داده باشند.
    متاسفانه در بسیاری از موارد پدران و مادران آنگونه درگیر ورزش فرزندانشان می شوند که نه به تجربه او نه به لذت و رضایت او و نه به محدودیت ها و نگرانی های او توجه دارند بلکه فقط و فقط بردن فرزندشان هم اکنون برایشان نوعی افتخار و به گونه ای جبران کمبودها و گرفتاری های خودشان است.
    بنابراین پدر و مادر می توانند مشوق فرزندشان باشند اما هرگز، نباید از آنها متوقع باشند. آنچه به دست می آید و نتیجه می شود باید از نظر پدر و مادر همیشه قابل قبول باشد و تاکید و توجه بر بازی است که اتفاق افتاده و ورزشی است که صورت گرفته نه اینکه مسئله برد و باخت باشد.
  • برنامه های ورزشی باید جهت و هدفی داشته باشند و توانایی ها و مهارت های بچه ها را افزایش دهند و به آنها فرصت دهند که بتوانند در این ایام با خودشان با طبیعت و دیگران ارتباط نزدیکی داشته باشند. ولی ورزش های فردی مانند شنا، دو و میدانی یا موضوع فعالیت فردی دیگر، ارزش و اهمیت خودش را دارد.

فراموش نشود هرگز به بهانه درس اضافی و توجهی که فرزند ما به کتاب و مطالعه دارند نباید سهم ورزش کم شود. حتی به راحتی می توان گفت بسیاری از موارد اهمیت و اعتبار ورزش در رشد و سلامت فرزندان به اندازه مطالعه کتاب و درس خواهد بود.

نویسنده این مطلب :

خانم خوش بیانی

به اشتراک بگذارید :

دیدگاه شما