بهانه گیری هایش نشانه اختلال است؟

بهانه گیری یکی از گرفتاری هایی است که بچه ها دارند . کوچک ترین موضوعی را بهانه ای قرار می دهند برای ابراز ناراحتی و خشم خودشان .قرار و آرام ندارند و دائما در حال حرکت هستند و اگر در جایی نشستند ، بدن خودشان را حرکت می دهند. هنگام نوشتن تکلیف مدرسه ( مثلا […]

بهانه گیری یکی از گرفتاری هایی است که بچه ها دارند . کوچک ترین موضوعی را بهانه ای قرار می دهند برای ابراز ناراحتی و خشم خودشان .قرار و آرام ندارند و دائما در حال حرکت هستند و اگر در جایی نشستند ، بدن خودشان را حرکت می دهند.
هنگام نوشتن تکلیف مدرسه ( مثلا در خانه ) به محض این که چند ثانیه یا چند دقیقه ای کتابی را می خوانند یا مطلبی را می نویسند با اولین صدا ، با اولین حرکت و یا اگر چنگالی در آشپزخانه از دست پدر و مادر بر روی زمین بیفتد ، آنها از سر جای خودشان بلند می شوند یا به یک باره یادشان می آید که باید لیوانی را یک جایی بگذارند یا کاغذی را از یک جایی بردارند و یا دنبال اسباب بازیشان بگردند!.
بنابراین غالب اوقات پدر و مادر مجبور هستند که کنار آن ها بنشیننند و از آنها بخواهند کار را انجام بدهند ، ولی هر چند ثانیه ای یا چند دقیقه ای این نظم و ترتیب را برهم میزنند.
حالت تحریک پذیری آن ها به صورتی است که نسبت به صدا واکنش تند نشان می دهند. برخی از این بچه ها اگر سر کلاس درس باشند و در بیرون کسی حرفی بزند و یا کار ساختمانی دارد انجام می شود و صدایی از آن می رسد ، با هر صدا کاملا خودشان را آزار می دهند و حتی وقتی که از آنها میخواهید که به صدا توجه و اعتنایی نکنند و مانند بقیه خودشان را با آن صدا همراه کنند ، وقتی که در این زمینه کوشش میکنند شما می بینید که پلک می زنند ، مژه می زنند و حتی اگر آن صدا نظمی داشته باشد ، قبل از این که آن صدا بیاید ، آنها برای این که واکنش بدنی از خود نشان بدهند ، آمادگی دارند و دقیقا ما را متوجه این مطلب می کند ، خبری که از بیرون می رسد را مجبور هستند به نوعی با واکنش برای آن جوابی تهیه کنند.
در نتیجه حجم خبری که از بیرون می رسد و اطلاعاتی که از بیرون به ذهن آنها وارد می شود ، برای آنها آنقدر زیاد است که با بیرون ریختن آنها و واکنش نسبت به آنها ، ظاهرا می خواهند که نظمی را در درون به وجود بیاورند ؛ و همین موضوع است که سبب میشود انرژی آنها صرف نه تنها انتخاب موضوع هایی در خارج ، بلکه به نوعی واکنش نسبت به خبرهای بیرون نیز باشد ؛ لذا برای نظم داخلی خودشان دچار اشکال می شوند و یا انرژی لازم را به جهت توجه و تمرکزی که باید در خصوص موضوع ها و مطالب داشته باشند ، پیدا نمی کنند.
به همین علت برخی اوقات برای مصرف کم انرژی ، به دنبال خیال پردازی می روند و در دنیای ذهنی و فکری خودشان غوطه ور می شوند و هم چنان لب آنها با حرکت کردن نشان می دهد که با خودشان گفت و گویی را دارند و از محیط و از آنچه که در اطرافشان می گذرد برای کوتاه مدت ، خودشان را دور نگه داشته اند.
بنابراین نه تنها با خیال پردازی بلکه حتی به دلیل تخیلات و تصوراتی که داشتند ،به دروغ هایی نیز می پردازند و بعدا محکم پای آن می ایستند که این اتفاقات افتاده است.
حساسیت دیگر آنها نسبت به نور است. تغییرات نور آنها را اذیت می کند و نسبت به بو نیز حساسیتی بیش از حد معمول دارند. به همین دلیل است که برای خوردن غذا بهانه های بسیار می گیرند و سردی و یا گرمی غذا موضوعی برای ناراحتی کامل آنها میتواند باشد.
این بچه ها از نظر توانایی ها هم گرفتاری هایی دارند . معمولا برای مدت طولانی مانند بچه های هم سن و سال خود نمی توانند روی یک پای خود بایستند و یا در خصوص دست چپ و راست خودشان دچار اشکال میشوند و مطلبی به این سادگی را با وجودی که از نظر سنی سال هاست که آن را پشت سر گذاشته اند ، هم چنان اشتباه می کنند.
به دلیل تکراری که در بیرون اتفاق می افتد و عصبانی می شوند ، کوشش میکنند تا در درون برای خودشان توجه و تمرکز فوق العاده ای را به وجود بیاورند.
پدران و مادرانی هستند که گزارش می دهند : (( فرزند من برای تماشای تلویزیون برخی اوقات نیم ساعت یا یک ساعت تقریبا آرام می نشیند یا بعضی از اوقات بازیهایی که کمی پیچیده هستند را میتواند دقایق یا حتی ساعتی انجام بدهد )).

واقعیت مسئله این است که در چنین مواردی هم چنان خود این توجه بیش از حد ، نشانه ی این است که راهی یافته اند که تمام سیستم عصبی و یا مغز خودشان را در جدی که مرتبط به آنها است متوقف کنند و خبر را از هیچ جا نگیرند و در خوابی فرو بروند و از طریق توجه و تمرکز بیش از حد ، برای خودشان آرامش موقتی را موجب شوند.
بنابراین با وجود آن که توانایی برای توجه و تمرکز ، نشان دهنده ی این است که مسئله و مشکل کمبود توجه و تمرکز و فعالیت بیش از حد را ندارد ، اگر در این زمینه بیش از حد ، توجه و تمرکز می کند متاسفانه علامت دیگری است که خود او در حقیقت یاد گرفته که در موارد استثنایی ، چگونه دنیای خودش را از نظر گرفتن و یا فرستادن خبر خاموش کند. به همین دلیل اگر شما چند بار او را صدا کنید یا صدا بزنید ، به شما پاسخی نمی دهد و واقعا آن را نمی شنود.
این کودک توانایی این را ندارد که از هجوم خبر بیرون و یا افکار درونی خودش جلوگیری کند. انتخاب موضوع ها برای توجه و اندیشیدن درباره ی آن برایش بسیار مشکل است و به همین علت خیلی زود احساس ناتوانی می کند و احساس می کند که از عهده ی انجام کارهای عادی و معمولی برنمی آید و چون خودش را مسئول و مقصر می داند احساس بد او سبب می شود که از حرمت نفس و عزت نفس بسیار کمی برخوردار باشد.
خشم و عصبانیت او نسبت به خودش و دیگران گرفتاری هایی را در روابط به وجود می آورند. حتی می دانیم زمانی که با تمام وجودش کوشش میکند تا توجه و تمرکز خودش را به موضوعی جلب کند ، افزایش ضربان قلب او نشان می دهد که گرفتاری های دیگری را هم پیدا کرده است.
نکته : اگر فرزند من و شما از نظر سیستم عصبی دچار اشکال است ، فعالیت بیش از حد او را با این مثال بیشتر میتوان فهمید که بچه های عادی و معمولی درست مانند کسانی هستند که سوار موتورسیکلت هستند و با کمی حرکت دست ، میتوانند سرعت موتورسیکلت را کم یا زیاد کنند.
حال آن که فرزندی که گرفتار مشکل (ADD ) و (ADHD ) است مانند دوچرخه سواری است که دائما باید پا بزند ، زیرا اگر پا نزند بعد از مدت کوتاهی خواهد افتاد. بنابراین فعالیت بیش از حد او به خاطر این است که بتواند راه خودش را ادامه دهد . اما متاسفانه در دوره ی جوانی و بزرگسالی از پا زدن می افتد و به خاطر این افتادن از پا زدن هست که بر زمین خواهد افتاد و مشکل و مسئله ی افسردگی خودش را نشان می دهد.
می دانیم که این کودکان هنگام تغییر و دگرگونی و یا مرحله ی انتقالی یعنی از یک حال به حال دیگر وضعیت بدتری پیدا میکنند. وقتی که وارد اتاق شلوغی شوند و یا به میهمانی وارد شوند و یا در آغاز وقتی که به مدرسه می روند ، اگر بتوانند خودشان را برای چند دقیقه ای کنترل کنند و اگر ما در این زمینه بتوانیم آن ها را کمک کنیم ، حال بهتری پیدا میکنند.
در حالی که در شرایط عادی و معمولی بچه ای با مشکل (( کمبود توجه و تمرکز و فعالیت بیش از حد )) وقتی که وارد محیط میشود بعد از چند ثانیه بدحالی خودش را کاملا نشان می دهد . به همین علت میتواند از همان آغاز موجب سرزنش و یا مورد تهدید و تنبیه و یا تحقیر قرار بگیرد و این حال بد است که او را برای کار بدتر آماده می کند.
احساس شکست و احساس ناامیدی و یاس که برخی از اوقات به دلیل وعده ای که به خودش داده و یا تشویقی که ما کرده ایم ، در او پیدا میشود و خیلی از اوقات این بچه ها را بعد از چند تجربه واقعا برهم میریزد.
متاسفانه اشکال این است که حتی در یکی دو مورد هم توفیقی پیدا نکرده اند ، به دلیل این که این افراد توانایی آموختن را آن گونه که معمول بچه ها است و از تجربیات قبلی ندارند ، متاسفانه نمیتوانند از راه و روشی که در میهمانی قبلی استفاده کردند و برای مدتی توانستند خودشان را در آغاز آرام نگه دارند و بعدا هم مشکل و مسأله ی جدی به وجود نیاورند ، استفاده کنند.
بنابراین احساس می کند که حتی موفقیت های کوچک و یا گذشته ی آنها تاثیری در توفیق امروز آنها ندارد. وقتی که موضوع نوعی معالجه مطرح می شود ، غالب اوقات این بچه ها بعد از مدتی از همکاری دست بر می دارند ؛ در حالی که احتمالا نتیجه ی کار در بلند مدت معمولا به وجود خواهد آمد.

نویسنده این مطلب :

خانم خوش بیانی

به اشتراک بگذارید :

دیدگاه شما