ژانویه 15
بازدید : 1119
نظرات : بدون دیدگاه
رشد ذهنی کودکمان را تقویت کنیم!

کودکان در سنین ورود به دبستان، در درک مفاهیم، تفاوت‌های زیادی از خود نشان می‌دهند. علت این اختلافات در درجه اول  ارثی است. اما در بسیاری از توانایی های انسان، تاثیر محیط بیشتر از خصوصیات ژنتیکی افراد است. در واقع اغلب توانایی ها اکتسابی هستند و با آموزش می توان آنها را آموخت و گسترش […]

کودکان در سنین ورود به دبستان، در درک مفاهیم، تفاوت‌های زیادی از خود نشان می‌دهند. علت این اختلافات در درجه اول  ارثی است. اما در بسیاری از توانایی های انسان، تاثیر محیط بیشتر از خصوصیات ژنتیکی افراد است. در واقع اغلب توانایی ها اکتسابی هستند و با آموزش می توان آنها را آموخت و گسترش داد.

از آنجایی که رشد ذهنی کودکان نیز از این قاعده مستثنا نیست؛ با آموزش های اصولی میتوان پیشرفت کودکان و انتقال آنها از یک مرحله رشدی به مرحله دیگر را تسریع نمود. کودکانی که قبل از سن دبستان، آموزش دیده و تجارب خوبی در خصوص محیط اطراف، ارتباط اشیاء، مفهوم موضوعات مختلف و … کسب کرده‌اند، از نظر تفکر تحلیلی پرورش یافته و زمینه مناسبی در یادگیری مفاهیم مربوط به علوم و ریاضی به دست می‌آورند و این رودر درک مطالب و مفاهیم مطرح شده در دوره دبستان موفق‌تر از بقیه دانش آموزان خواهند بود.

 

پیاژه، روانشناس سوییسی، معتقد است چهار مرحله رشد شناختی برای کودکان وجود دارد و برای رشد هر مفهوم زمان مناسبی وجود دارد و در آموزش‌ها باید به این زمان‌ها توجه نمود. هرچند طی این زمان‌ها در افراد مختلف، متفاوت است؛ اما تحقق دوره های چهارگانه در همه کودکان ثابت است، و زمان هر یک از این دوره ها براساس میزان رشد و پیشرفت کودک می تواند متغیر باشد.  او با تحت فشار قرار دادن کودکان برای رشد شناختی مخالف است و اعتقاد دارد که کودک، خودش، مانند یک دانشمند کوچک باید به کشف و یادگیری بپردازد .

 

  • مرحله اول

از بدو تولد تا حدود دو سالگی است، دوره «حسی-حرکتی» نام دارد. در این سنین کودک نمی‌تواند در مورد چیزهایی که در معرض دیدش  نیست، فکر کند.

وی در این دوره درکی از مفهوم دائمی بودن اشیاء را ندارد. در این مرحله با ترتیب دادن بازی‌های مختلف، می‌توان کودک را برای پشت سر گذاشتن این دوره و ورود به مرحله بعدی آماده کرد. در واقع این بازی‌ها باعث رشد ذهنی و در نتیجه کوتاه شدن طول دوره «حسی-حرکتی» می‌شود.

بازی هایی از قبیل پنهان و آشکار کردن اشیا از معرض دید کودک باشد. در این بازی کودک به تدریج به مفهوم دائمی بودن چیزها پی می‌برد و بنابراین می‌تواند با کنار زدن پارچه، شی پنهان شده را بیابد. پنهان کردن صورت با دستان و سپس آشکار کردن آن و یا پنهان شدن در پشت اشیاء و آشکار شدن همراه با ادای کلمه «دالی»  نیز درک این مفهوم را برای کودک آسان می‌کند.

 

  • مرحله دوم

این مرحله به «پیش عملیاتی» معروف است؛ تا سن ۶ یا ۷ سالگی کودک دیده می‌شود. یعنی هنوز کودک قادر به فعالیت‌های پیچیده ذهنی نیست. وی خصوصیات اشیاء را کاملا از روی ظاهر آنها قضاوت می‌کند. هرچند که ممکن است ظاهر اشیاء از لحاظ منطقی با واقعیت منطبق نباشد .کودکان در این سنین هنوز مفهوم ابقای کمّیت را نمی‌دانند.

آنها نمی‌دانند وقتی ظاهر چیزی عوض می‌شود، مقدار آن تغییری نمی‌کند. از آنجاییکه نمی‌توانند تغییرات طول و عرض را هم زمان مورد تفکر و قضاوت قرار دهند. بنابراین قضاوت آنها بستگی به بعدی خواهد داشت که نظر آنها را بیشتر جلب کرده است. با این نوع استدلال کودک، چون ارتفاع مایع در لیوان باریک بیشتر از لیوان پهن است، پس مقدار مایع در لیوان باریک بیشتر است.

 

بازی هایی را میتوان برای رشد سریعتر این مرحله انجام داد، بازی هایی که صورت عینی به ابقای کمّیت اشیا با وجود تغییرات طول و عرض اشاره کند.

مثلا با دو تکه خمیر و یک ترازو به کودک نشان داد که با وجود تغییر شکل خمیر، وزن آن ثابت است، یا مقدار آب موجود در یک لیوان را به دو لیوان باریک و بلند  و کوتاه و پهن  به طور پیاپی منتقل کرد تا کودک ببیند که یک حجم یکسان آب صرفا به اشکال مختلف در می آید.

 

  • مرحله سوم

این روند که از ۷ تا ۱۱ سالگی اتفاق می‌افتد، مرحله «عملیات عینی» نام دارد. در این مرحله کودک توانایی انجام اعمال منطقی را کسب می‌کند. البته صرفا با امور محسوس و عینی و نه با امور فرضی و غیرملموس. کودکان در این مرحله در دنیای واقعی و زمان حال زندگی می کنند. وی به درک مفهوم بقاء ماده، عدد، وزن و حجم می‌رسد. همچنین کودک در این مرحله نیاز به آزمون و خطا ندارد و از طریق تفکر می‌تواند درباره اعمال مختلف و نتایج حاصل از آنها اندیشه کند.

وی در این مرحله می‌تواند اعمال را پیش بینی نموده و نتایج حاصل از آنها را از قبل حدس بزند. رشد توانایی‌های کودک برای تفکر و یادگیری الگوهای منطقی، از طریق تجربه کودک با اشیاء واقعی حاصل می‌شود. از آنجایی که کودک فهم و درک را از طریق فعالیت‌هایش با اشیاء گوناگون کسب می‌کند، نه از طریق خود اشیاء و یا چیزهایی که راجع به اشیاء به آنها گفته می‌شود.

پس باید مسائل و ابزارهایی برای حل آن مسائل در اختیار وی گذاشت تا با فکر خود به حل مسئله بپردازد.

 

  • مرحله چهارم

رشد شناختی که از ۱۱ تا ۱۴ سالگی رخ می دهد و مرحله «عملیات صوری» نام دارد. کودک به تدریج توانایی تفکر در مورد امور انتزاعی و غیر عینی را کسب می کند. در این مرحله وی می تواند در مورد موضوعات احتمالی و فرضی نیز فکر کند.

او میتواند به طرح فرضیه بپردازد، بدون مراجعه به اشیاء محسوس، فرضیه خود را مورد بررسی قرار دهد. تفکر نوجوان در مرحله دنیای فرضیات و امکانات آینده را نیز دربر می گیرد. به همین دلیل نوجوانان با تصور دنیایی بهتر از آنچه هست، به انتقاد از وضع موجود می پردازند و با اندیشه ها و تخیلات بلندپروازانه به ماجراجویی می پردازند.

 

توجه:

آموزش در مورد کودکان (بخصوص در سنین پایین) متفاوت از آموزش بزرگسالان است. آموزش اصولی و موثر در کودکان می تواند اشتیاق به یادگیری را در آنها تحریک کند. بهتر است آموزشها در قالب داستان های جذاب، شعرهای کودکانه و بازی های سرگرم کننده، ارائه  شود.

بهترین روش آموزش برای کودکان در سنین قبل از دبستان ( ۲تا ۶ سالگی)، بازی است. بازی زبان کودکان است. همچنین باید  از قوه تخیل و تجسم کودکان کمک گرفت  تا مفاهیم ارائه شده را بهتر درک کنند. تکرار نیز  نقشی اساسی بازی کرده  و یادگیری را تضمین می نماید. معمولا کودکان از شنیدن قصه های تکراری یا دیدن یک انیمیشن خسته نمی شوند و هر بار با اشتیاق و دقت بیشتری به آنها توجه می کنند .

 

… به امید پرورش کودکانی سالم و متفکر ….

نویسنده این مطلب :

فرزند پرتال

به اشتراک بگذارید :

دیدگاه شما