خجالت او را تشدید نکنید!

خجالت به معنی دوری‌گزینی و عدم تمایل به ایجاد ارتباط با دیگران، می‌تواند امری موقتی یا نسبتا دائمی باشد. بچه‌های خجالتی، مطمئناً دوست ندارند مركز توجهات يک جمع باشند. بنابر اين شما نبايد كاری كنيد كه ناگهان همه متوجه كودکتان بشوند. اين‌كه از پسرتان بخواهيد جلوی يک جمع كه برای نخستين بار آن‌ها را میبيند، […]

خجالت به معنی دوری‌گزینی و عدم تمایل به ایجاد ارتباط با دیگران، می‌تواند امری موقتی یا نسبتا دائمی باشد.

بچه‌های خجالتی، مطمئناً دوست ندارند مركز توجهات يک جمع باشند. بنابر اين شما نبايد كاری كنيد كه ناگهان همه متوجه كودکتان بشوند. اين‌كه از پسرتان بخواهيد جلوی يک جمع كه برای نخستين بار آن‌ها را میبيند، سنتور بزند يا برای آن‌ها شعر بخواند، كار نادرستی است.

كودكان فقط برای كسانی اين كار را می كنند كه به آن‌ها اعتماد داشته باشند. اين‌كه شما به‌طور غيرمنتظره و بدون اطلاع قبلی به فرزندتان، از او چنين كارهايی را بخواهيد، باعث سرخوردگی كودک می شود به‌ويژه در دوران پيش‌دبستانی كه زمان ساخته شدن اعتماد به نفس كودک است. بد نيست بدانيد سخنرانی و اجرا در جمع ترس شماره يک بزرگسالان است، چه برسد به بچه‌ها!

 

عنوان کردن خجالتی بودن کودک نزد ديگران موجب به وجود آمدن يک باور و تلقين غير منطقی و افزايش اين مشکل می شود در عوض بايد اين مشکل را نزد کودک بسيار کوچک و معمولی نشان داد و آرام ارام و به طور غير مستقيم او را به ميان جمع برد. واگذاری مسئوليت های کوچک و در حد توان در بين جمع، مقايسه نکردن کودک با ديگران، عدم حمايت افراطی از کودک، عدم ترحم و پشتيبانی زياد از او و …می تواند هر چه سريع تر کودک يا فرد کمرو را در کاهش اين اختلال ياری دهد.

 

کودک کمرو را، با ویژگی های مثبت وی به دیگران معرفی کنید. برای مثال کودکی که پشت مادرش پنهان می شود، بهتر است توسط مادر، به دیگران این طور معرفی شود که فرزندم یکی از بچه های هنرمند است. یا یکی از بچه های خوب و نمونه مدرسه شان است. بازگو کردن توانمندی ها و خوبی های کودک در او حسی از اطمینان و اعتماد ایجاد می کند و موجب می شود کمتر از حضور در جمع احساس ناراحتی کند.

 

باید به کودک کمرو فرصت حرف زدن بدهید، او را خاطر جمع کنید که شنیدن حرف های او برایتان مهم است. هر قدر کودک اطمینان خاطر بیشتری از جانب جمع یا گروه پیدا کند، راحت تر می تواند حرف بزند و توانمندی های خود را نشان بدهد. برای شنیدن حرف های او صبوری به خرج دهید. هر گونه واکنش منفی پدر، مادر یا مربی می تواند ترمزی باشد برای حرف زدن کودک.

 

با کودک خود ارتباط برقرار کنید و همواره او را مورد تشویق قرار دهید. بچه ها معمولاً احساسات خود را نمی شناسند، کلماتی را برایشان معرفی کنید و دربارهٔ ترس هایشان صحبت کنید. به عنوان مثال اگر دختر شما از بازی با پسربچه ها می ترسد، شما علت آن را جویا شوید و دربارهٔ آن با او صحبت کنید بدون اینکه کلمهٔ ”چرا“ را به کار برید.

 

مثلاً بگویید: ”فکر می کنی چه اتفاقی می افتد اگر با آن پسرکوچولو بازی کنی؟“ صحبت کردن درباره موقعیت ها، امکان ارزیابی شرایط را به فرزندتان می دهد تا متوجه شود هیچ چیز وحشتناک نیست و او باید با ترس هایش مواجه شود و شما نیز از شدت ترس های او آگاه می شوید و او را به ارتباطات بیشتر تشویق می کنید.

 

شما به عنوان والد می توانید همیشه کودک را تشویق کنید اما وارد کردن فشار و سخت گیری بر کودک روندی بی فایده و فرسایشی برای هر دو طرف (کودک و والد) است.

نویسنده این مطلب :

فرزند پرتال

به اشتراک بگذارید :

دیدگاه شما