تربیت عاطفی مقدمه ای برای شکوفایی

آموزش به کودکان از سنین خاصی آغاز نمی‌شود، منشأ تربیت را مرتبط به پیش از تولد و زمان جنینی است. اندیشه، کردار و گفتار والدین در هر مقطعی از زندگی فرزندان از اهمیت به سزایی برخوردار است، به نحوی که این تأثیرگذاری را در زمان جنینی و بارداری مادر نیز نمی‌توان نادیده گرفت. اگر والدین […]

آموزش به کودکان از سنین خاصی آغاز نمی‌شود، منشأ تربیت را مرتبط به پیش از تولد و زمان جنینی است. اندیشه، کردار و گفتار والدین در هر مقطعی از زندگی فرزندان از اهمیت به سزایی برخوردار است، به نحوی که این تأثیرگذاری را در زمان جنینی و بارداری مادر نیز نمی‌توان نادیده گرفت. اگر والدین از ابتدا راه را به خوبی پیموده باشند می‌توانند در سنین خاصی تربیت گفتاری را نیز آغاز کنند.

 

تربیت گفتاری نیز باید از شرایط خاصی برخوردار باشد و زبان والدین از نوعی سرمایه فرهنگی بهره‌مند بوده و انرژی عاطفی خرج شود.

 

امروز دسترسی فرزندان به اطلاعات به واسطه جهانی شدن ارتباطات بسیار وسیع تر از والدین است در این راستا باید آموزش‌های والدین بسیار به روز و با بهره‌مندی از ابزار جذاب انتقال داده شود. سرمایه فرهنگی والدین آگاهی و اطلاعات بالا و مجهز شدن به بهترین و جذاب ترین ابزار برای انتقال مطلب است.

 

اگر والدین به سبک زمان کودکی خود و رفتار والدینشان با فرزند خود رفتار کنند و از مقتضیات زمانی و شرایط روحی وی بی خبر باشند مسلما نخواهند توانست به انرژی عاطفی مطلوبی که پایه و اساس یک ارتباط موفق است دست پیدا کنند.

امام علی (ع) در زمینه میفرمایند: «فرزند زمانه خویشتن باش»

 

عامل بودن والدین به اخلاقیات یکی از مهم ترین عوامل تأثیرپذیری فرزندان است در برخی موارد مشاهده می‌شود که خانواده متخلق به آموزه‌های دینی از فرزندانی برخوردار است که وابستگی و باور عمیقی نسبت به آموزه‌های دین پیدا نکرده‌اند. دلیل این مهم را باید در نوع پذیریش دینی والدین یافت.

 

بارز نمودن و شكوفاسازی توانمندی های عاطفی در ميان همسران، نه تنها ارتباط ميان آن دو را در سطوح مختلف سامان می دهد، بلكه به ارتقاء و سالم سازی روابط با ديگران، از جمله خدا و نيز جوّ خانوادگی سالم تر برای دوری از تنش و درگيری و پرورش فطرت و توانمندی های سرشتی فرزندان به سوی خوبی و خير باشد.

 

به بيان ديگر، پدر و مادر در جايگاه محوريترين عنصر تعاملات خانوادگی، وقتی التزام اساسی به آموزه های اخلاقی، ارزشی، دينی و عاطفی در روابط همسری داشته باشند، مي توانند الگوی مقبول و ارزندهای برای انتقال مفاهيم و آموزه های نظام ارزشی جهانی، انسانی، فرازمانی و فرامكانی دين اسلام به فرزندان خويش باشند و شخصيت و هويت وجودی آنان را پايه ريزی كنند.

البته برای نيل به اين كار مهم، والدينی موفق اند كه بتوانند به امور ذير بپردازند:

  1. بينش ها و باورهای دينی، تربيتی، سياسی، اجتماعی و اقتصادی خودشان را همسو كنند؛
  2. در ارتباط متقابل خود با همسر، همواره احترام همديگر را حفظ كنند؛
  3. هنگام سخن گفتن، با لحنى محبت آميز و با نيتى خيرخواهانه وارد شوند؛
  4. اشكال ها و انتقادها را دور از حضور فرزندان بازگو و حل و فصل كنند، به گونه ای كه شخصيت و عزت نفس فرد، همواره حفظ شود؛
  5. نگرش نعمتی به يكديگر دارند؛
  6. همديگر را به بهترين نام و لقب خطاب كنند؛
  7. اوقات خوش خانه را با سخنان و گفتارى كه سبب رشد و تعالى شخصيت خود و فرزندان شود، صرف كنند؛
  8. حقوق يكديگر را كاملاً رعايت كنند تا امنيت روانی برايشان فراهم شود؛
  9. از اسوه بودن خودشان برای فرزندان، با ارائه رفتارهای سالم و منطبق با معيارهای دينی محافظت كنند.

 

با توجه به نقش گسترده عوامل گوناگون در تربيت عاطفی فرزندان، پيشنهاد می شود تا محققان، كارشناسان و متوليان امور فرهنگی ـ تربيتی و مشاوران خانواده نحوه توانمندسازی خانواده ها و تجهيز آنان به اين عوامل و چگونگی به كارگيری آن ها را پژوهش كنند و سياست های پژوهشی و جهتگيری های علمی، فكری و روانشناختی را متوجه چگونگی تشكيل پايايی و پويايی روابط مطلوب عاطفی خانواده كنند تا والدين براي تربيت عاطفی و پرورش نسلی فرهيخته و فرزندانی كارآمد و مسئول آمادگی كافی پيدا كنند.

نویسنده این مطلب :

فرزند پرتال

به اشتراک بگذارید :

دیدگاه شما