یکی از راه ها و وسائل پرورش کودکان که معمولاً کمتر مورد توجه قرار میگیرد ولی قبل از هر وسیله و پیش ازهر چیز دیگر میتواند به آموزش کمک کند نقاشی است. رنگ و تصویر بیش از هر چیز دیگر ذهن بچه را متوجه خود میکند و در عین حال وسیلهای است که بچه قبل از […]
یکی از راه ها و وسائل پرورش کودکان که معمولاً کمتر مورد توجه قرار میگیرد ولی قبل از هر وسیله و پیش ازهر چیز دیگر میتواند به آموزش کمک کند نقاشی است. رنگ و تصویر بیش از هر چیز دیگر ذهن بچه را متوجه خود میکند و در عین حال وسیلهای است که بچه قبل از هر چیز میتواند به خلق آن بپردازد. اگر نقاشی عمیقترین وسیله آموزش کودک نباشد میتوان گفت یکی از مهمترین و اولین وسیله آموزش اوست.
درتحلیل و بررسی آثار کودکان و بزرگسالان، بنای کار میباید براساس شرایط زیست و زندگی اجتماعی شان باشد. تنها از این رهگذراست که میتوان معلوم کرد زندگی روزانه چه اثری در کار آنان بجای گذارده است. درمورد کودکان، این کار اسان است. زیرا کودکان به سادگی از زندگی عادی روزانه و همچنین از خواستها و آرزوهایشان، یعنی زندگی ذهنیشان متأثر میشوند. آنها بدون تشویش و هراس آنچه را که حس میکنند و برایشان جالب است و آنچه که در سر دارند با صداقتی آشکار و ساده شرح میدهند و به روشنترین وجه ی استعدادهای نهفته خود را نمایان میسازند. تنها باید به آن ها کمک کرده تا کمتر تحت تأثیر محیط ساختگی خارج از زندگی خویش قرار گیرد.
اگر کودکی را همراه خود به صحرا یا کوه یا باغ وحش و پارک ببریم و از او بخواهیم انچه دیده نقاشی کند، نقاشی او درست برعکس آنچه دیده است خواهد بود… ممکن است که کودکان در لحظه اول شکل ظاهری چیزی را در نقاشی نشان ندهند ولی اگر به همان نقاشی درست و دقیق نگاه کنیم مجموعهای واحداست، و آیینهای است از روح و واقعیتی از فکر کودک نقاش. در حقیقت میتوان گفت که در نقاشی کودکان خود نقاشی مطرح نیست بلکه موضوعی کودک درباره آن نقاشی کرده و توضیحاتی که درباره ان میدهد، مطرح است واهمیت دارد.
نقاشی هر کودک بیان گر احساسات درونی اوست. برای تحلیل و قضاوت یک اثر باید به صورت مستمر و پی درپی نقاشی های کودک را زیر نظر داشت تا به جنبه های درونی کودکان پی برد. در نقاشی کودکان هر شکل، نماد یا رنگ بیان گر یک شخص، یک احساس یا یک ویژگی روحی خاص می باشد.