شجاعت یعنی جرأت داشتن!!

شجاعت یا دلیری به معنی از‌جان‌گذشتگی و دلاوری در کار ها است و صفتی است از صفات نیکو چهارگانه که حد وسط بی‌باکی و ترسو بودن به‌شمار می‌آید. واژه شجاعت عربی است. شجاعت به معنى نترس بودن نيست، كسى كه از چيزى ترس ندارد شجاع نيست، بلكه اگر بتواند به ترس خود غلبه كند و […]

شجاعت یا دلیری به معنی از‌جان‌گذشتگی و دلاوری در کار ها است و صفتی است از صفات نیکو چهارگانه که حد وسط بی‌باکی و ترسو بودن به‌شمار می‌آید. واژه شجاعت عربی است. شجاعت به معنى نترس بودن نيست، كسى كه از چيزى ترس ندارد شجاع نيست، بلكه اگر بتواند به ترس خود غلبه كند و جرأت كند با وجود ترسش كارى را انجام دهد شجاع است.
شجاعت از فضایل اخلاقی است که فرد دارای اين فضیلت دارای قوت قلب در مصاف با دشمن و تحمل دشواری ها می باشد. از اين عنوان در باب صلات و جهاد سخن گفته‌اند. در اینجا روایتی از دوران کودکی امام جواد (ع) در باب شجاعت ایشان نقل می کنیم:

 

مأمون بر امام جواد علیه السلام که کودکی در میان کودکان بود، گذشت؛ جز آن حضرت، همه کودکان پا به فرار گذاشتند؛ مأمون گفت: او را نزد من بیاورید و از او سؤال کرد: چرا تو با دیگر کودکان نگریختی؟ حضرت فرمود: اولا، گناهی نداشتم که لازم باشد بگریزم؛ ثانیا، راه تنگ نبود که با فرار خود بر تو فراخ سازم، از هر کجا بخواهی می روی؛ مأمون پرسید: تو کی هستی؟ حضرت فرمود: من محمد پسر علی، پسر موسی، پسر جعفر، پسر محمد، پسر علی، پسر حسین، پسر علی، پسر ابو طالب هستم.

 

مأمون پرسید: از علم و دانش، چه می دانی؟ حضرت فرمود: اخبار آسمان ها را از من سؤال کن؛ در اینجا مأمون با او خداحافظی کرد و رفت، در حالی که باز شکاری در دست خود داشت؛ وقتی از امام جواد علیه السلام دور شد، باز شکاری از دست مأمون بالا رفت؛ مأمون در این حال به راست و چپ نگریست، اما شکاری نیافت و باز شکاری از دست او می جست و بالا و پایین می آمد پس باز را رها کرد و آن هم پرید و بالا رفت و بالا رفت تا از چشم وی ناپدید گشت؛ باز بعد از ساعتی بازگشت، در حالی که ماری در منقار داشت؛ مأمون مار را گرفت و در محل نگهداری خوراکی ها نهاد و به همراهان خود گفت: هنگام سر افکندگی آن کودک به دست من، فرا رسیده است؛ آنگاه مأمون مراجعت کرد، در حالی که فرزند برومند امام رضا علیه السلام همچنان در میان کودکان بود؛ مأمون به او رسید و پرسید: از اخبار آسمان ها، چه می دانی؟

 

امام جواد علیه السلام فرمود: پدرم به نقل از پدرانش، به نقل از پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله و سلم، به نقل از جبرئیل امین، به نقل از پروردگار جهانیان روایت کرده است که فرمود: در میان آسمان و زمین، دریایی خروشان و پر سر و صدا با امواج متلاطم قرار دارد؛ در میان آن امواج دریا، مارهایی وجود دارند که زیر شکمشان سبز و پشتشان دارای خال های سیاه و سفید است و پادشاهان به وسیله بازهای شکاری، آنها را صید نموده، دانشمندان را بدان می آزمایند؛ مأمون با شنیدن سخنان امام جواد علیه السلام گفت: راست گفتی تو و راست گفتندپدرانت و راست گفت جد تو و راست گفت پروردگارت؛ پس او را سوار مرکب کرد و سپس دخترش «ام الفضل» را به همسری او در آورد.

 

نویسنده این مطلب :

فرزند پرتال

به اشتراک بگذارید :

دیدگاه شما