لجبازی یکی از صفات ناپسندی است که به شدت عـواطف و احساسات دیگران را جریحهدار نموده، پیوندهای دوستی و یگانگی را از هم جدا میسازد. لجاجت چیست؟ یکی از روحیاتی که در برخی از کودکان به چشم میخورد روحـیهء لجبازی است، کودکانی که دارای اینگونه روحیه میباشند زندگی را برای دیگران تلخ میسازند آنـچه […]
لجبازی یکی از صفات ناپسندی است که به شدت عـواطف و احساسات دیگران را جریحهدار نموده، پیوندهای دوستی و یگانگی را از هم جدا میسازد.
- لجاجت چیست؟
یکی از روحیاتی که در برخی از کودکان به چشم میخورد روحـیهء لجبازی است، کودکانی که دارای اینگونه روحیه میباشند زندگی را برای دیگران تلخ میسازند آنـچه که در فرد لجوج وجـود دارد اصـرار در به کرسی نشاندن حرف خود است، موضوعات برای لجوج چندان اهیمت ندارد بلکه مهم یکدندگی و تسلیم نشدن در برابر افکار دیگران است.
فرد لجباز باری اینکه خواهش غرورآمیز خود را اعمال نماید در هر انجمنی سخنی بمیان آید و در هر موضوعی اظهارنظر شود بدون ایـنکه قـصد راهنمائی داشته باشد بیدرنگ زبان به اعتراض میگشاید و با جملات و انتقادات بیمورد درصدد کوبیدن و نابود ساختن شخصیت دیگران است.
شخص لجوج با روحیهء لجبازی، قضاوت منصفانه را از دست داده بحقکشی و انواع بـی عدالتیها، جـسور و بی باک میگردد، علی(ع)میفرماید: لجاجت فکر و اندیشه را تباه میسازد.
- وراثت و لجاجت:
بدون تردید روحیات پدران و مادران در فرزندان اثر میگذراد این تأثیر به صورت زمینههای بسیار کوچکی به کـودکان انـتقال مییابد ولی بروز و رشد این زمینهها تابع شرایط محیطی است اگر مقتضیات تربیتی موافق و مساعد با این زمینهها باشد پرورش و رشد آنها قطعی است و اگر جو پرورشی برخلاف آن باشد برای ظـهور و بـروز آن ها، مجالی فراهم نخواهد آمد.
نـاگفته نـماند کـه منظور از محیط تربیتی علل و عوامل گوناگونی است که حتی بهداشت و مواد غذایی و محیط زندگی و سلامت تن و امنیت خاطر کودک را نیز دربـرمیگیرد. بـنابراین کـودک با روحیۀ لجبازی از پدر و مادر متولد میگردد بلکه بـا فـطرت پاک قدم به جهان هستی میگذارد و این عوامل سازندۀ تربیتی اوست که میتواند از او یک انسان سازگار و یا فرد لجباز و یـکدنده سـاخته تـحویل اجتماع دهد.
- علل لجاجت:
لجبازی کودکان نمیتواند در انحصار یک عـلت و عامل باشد بلکه علل و عوامل متعددی از پیدایش روحیۀ لجبازی اثر دارد و ما در اینجا به برخی از آن ها اشاره مینماییم:
یـکی از عـلل، مـحبتهای افراطی پدران و مادران است البته در مواردی هم شرایط و اوضاع خارجی هـم در ضـرورت این توجه و محبت فوق العاده مؤثر میباشد مثلا برخی از کودکان فرزند منحصر خانواده هستند یا از نـظر جـنسیت تـنها پسر خانواده میباشند و در بعضی از موارد هم، کودک از اول علیل و ناتوان بوده، دورۀ بـیماریاش طـولانی بـوده، برای او وضع استثنایی به وجود آورده در چنین مواردی پدران و مادران میکوشند به همۀ خواستههای کـودک جـواب مـثبت بدهند، گرچه برخی از این تمایلات اصولی و منطقی نباشد در نتیجه چنین کودکانی به تدریج بـا روحـیۀ لجبازی تربیت میشوند.
پر واضح است کودکانی که در خردی،هر چه خواسته فوراً بـرایش تـهیه مـیشده بعدها با این روحیه خو گرفته توقع درد هرچه بخواهد و هرچه بگوید، باید دیگران بـدون قـید و شرط خواسته او را انجام دهند.
- محرومیتها و لجبازی:
کودک در هر دوره و زمانی نیازهایی دارد، او همانطور که بـه غـذا و لبـاس احتیاج دارد به بازی و تفریح هم نیازمند است برخی از پدران و مادران بر اثر بیتوجهی به نیازهای طـبیعی کـودکان یا علاقمندی افراطی آنان به جنبههای آموزشی فرزندانشان هیچگاه وسایل بازی و تـفریحهای مـشروع بـرای فرزندان خود تهیه نمینمایند.
در برخی از خانوادهها کودکان گرفتار فقدان عاطفی بوده از امنیت خاطر برخوردار نـیستند در مـحیط خـانوادگی آنان بجای صفا و صمیمیت جنگ وجدال وجدایی، حاکم مطلق است، بدیهی اسـت ایـن محرومیتها بتدریج کودکان را عقدهای و لجباز بار میآورد، اینگونه کودکان با روحیه لجبازی، عقدهها و ناراحتیهای خود را جـبران مـینمایند بعضی از خانوادهها کودکان خود را از بسیاری از آزادیهای معقول و مشروع باز داشته بسختی، آنـان را در مـنگنۀ فشار، قرار میدهند اینگونه کودکان با مـکانیسم دفـاعی بـه یک نوع اعتیاد و آلودگیهای خطرناکی دست مـیزنند و ریـشه و انگیزۀ این کار جز لجاجت و دهنکجی کردن چیز دیگری نمیباشد.
- پیشگیریهای اسلام از لجـاجت:
در هـمۀ مقررات و قوانین اسلامی این واقـعیت بـچشم میخورد کـه اسـلام بـطور جدی و قاطع با هر عاملی کـه از آنـ تفرقه وجدائی و دشمنی و عداوت و کینهتوزی به وجود آید شدیدا مبارزه کرده اسـت تـا آنجا که از عواملی هم که امـکان بروز هر نوع تـصادم و بـرخوردی داده میشود اکیدا جلوگیری به عـمل آورده است.
امام باقر(ع) می فرماید: ستیزهجویی و جدال را رها سـازد اگـرچه حق با تو باشد.
«در طغیان و سرکشی لجاجت ورزیدند» (مؤمنون آیهء 75)
- درمـان لجـاجت:
درمـان لجبازی کودکان کـمی دشـوار است باید کوشید از راه های صـحیح و اصولی به مبارزه با لجبازی قیام کرد چه با پیاده کرد هر عاملی غـیر تـربیتی علاوه بر اینکه لجبازی را درمان نـکردهایم بـلکه به تـوسعه و گـسترش آن دامـن زدهایم.
برخی از پدران میکوشند بـا تسلیم شدن و آزاد گذاشتن کودکان لجباز، او را تربیت کرده ضمنا خود را از اصرار و گریۀ او نجات و رهایی بـخشند عـدهای هم میکوشند با توسل به زور و کـتک زدن، لجـبازی او را از بـین بـبرند بـدیهی است این دو روش، مـنطقی و اصـولی نمیباشند زیرا کودکی که با اصرار و و ابرام حرفش را بکرسی بنشاند علاوه بر اینکه لجبازی پایان نـمیپذیرد بـلکه بـر مدت و شدت آن افزوده میگردد.
اصـولا تـنبیه بـدنی هـرگز نمیتواند یک عامل تربیتی بشمار آید. در خاتمه، راه اساسی این است که فرد لجباز باید بازسازی گردد تمام علل و عوامل که روح لجاجت را در او به وجود آورده، باید از بین برود تـا کودک، تعادل خود را بازیافته از لجبازی دست بکشد و پیش از بازسازی، بهترین روش درمانی، عدم اعتناء و توجه به کودک لجباز است بدون اینکه تسلیم او شده یا بزور و تنبیه متوسل گشته باشیم.