اگر به طریق علمی کودک را بـررسی کـنیم بـاید او را موجودی مادی بدانیم که از گوشت و استخوان و رگ و پی تشکیل یافته است و تنها چیزی که دیده میشود رشـد سریع بافتها و ارگانهاست که در نهایت زندگی را تشکیل میدهد. من معتقدم که کودک عـلاوه بر اعضای بدنش دارای روح، روان […]
اگر به طریق علمی کودک را بـررسی کـنیم بـاید او را موجودی مادی بدانیم که از گوشت و استخوان و رگ و پی تشکیل یافته است و تنها چیزی که دیده میشود رشـد سریع بافتها و ارگانهاست که در نهایت زندگی را تشکیل میدهد.
من معتقدم که کودک عـلاوه بر اعضای بدنش دارای روح، روان یـا زنـدگی درونی است که رشد میکند و تحول مییابد و تأثیرپذیر است. کودک در ابتدای تولد زندگی گیاهی دارد و باید مورد مراقبت شدید باشد وگرنه از بین میرود.تنها راه ارتباطش با مادر جیغ و گریه است که در مـواقع درد و گرسنگی بروز میکند. دوران کودکی بچه انسان نسبت به موجودات دیگر طولانیتر است بعد از مدت نسبتا زیادیکه چند ماه به طول میانجامد طفل به انسان ناتوانی تبدیل میشود و ماهها بعد تازه صـدایش بـه گوش دیگران میرسد.
رشد جریان پیچیده و مرموزی است که موجب میشود بدن بیحرکت به تحرک آید و هریک از اعضاء شروع بکار کنند. وقتی طفل حرف زدن را آموخت میتواند با قدرت عـمل کـند و خواستههایش را بیان کند. جریان رشد در نوزاد انسان به نسبت حیوانات دیگر طولانیتر است بچه حیوانات در مدت کوتاهی بعد از تولد می تواند از خود نگهداری کند، راه برود و حتی به دنبال مـادر بـدود و با وجود ناتوانی با همنوع خود ارتباط برقرار کند. بچه گربه بلافاصله بعد از تلود میومیو میکند و بچه گوسفند بعبع ولی نوزاد انسان یکسال یا بیشتر طول میکشد تا بـتواند کـلمه ای بـه زبان بیاورد.
علت آن است کـه رفـتار و حـرکت حیوان از غریزه ناشی میشود. بچه گربه به چست و چالاک بودن معروف است و بزغاله منش شاد دارد. مدت زمان تکوین منش حیوان کـوتاه اسـت، درحـالیکه نوزاد انسان دوران اتکاء به خود و تشکیل شخصیت طـولانی دارد.
انـسان حیوانی است که بر روی دو پا را میرود و قدرت بیان و تفکر دارد، میتواند تجربهاش را به آیندگان، اولاد و اخلاقش انتقال دهد.انسان میتواند رفتارش را بـا در نـظر گـرفتن مجموع تجربیات انسانهای دیگر کامل کند. برای مقایسه حیوان بـا انسان بهتر است به مقایسه محصولات دستی با فرآوردههای ماشینی بپردازیم.
محصولاتی که به وسیله کارخانجات تهیه مـیشود مـعمولا زیـاد و شبیه به هماند، مثل کفشهای ماشینی و لباس های یک شکل، ولی همین چـیزها اگـر با دست دوخته شوند اثر و نشانهای دارند که نشانگر مهارت و استادی دوزنده است و همین اختلافها آن ها را از انـواع خـود متمایز میکند.به همین خاطر کاردستی ارزشمند است.
در مقایسه انسان و حیوان مـی تـوان گـفت حیوان بمانند محصول کارخانه ای و انسان مثل کاردستی است. مربی یا پدر و مادر اثر و نشانۀ کـار خـود را بـر شخصیت و رفتار شاگرد یا فرزند باقی میگذارند. پس علاوه بر خصوصیات متفاوت هر فـرد عـامل تربیتی نیز یکی از علل اختلاف بین افراد است ولی شکل و منش حیوانات ثـابت و یـکسان اسـت.
زندگی درونی محرک فعالیت و یادگیری طفل میشود و عامل تربیتی میتواند آن را بسوی پیشرفت و تـکامل بـراند و یا سدی در راه فعالیت و یادگیری کودک باشد. در مورد تعلیم و تربی کودک مشکل ایـنجاست کـه کـودک قبل از ظهور هرگونه علامت خارجی دال بر فهم و درک درونش در حال تحول و توسعه است و این تحرک مـحصول عـوامل قبلی نیست بلکه محصول عوامل جدید و خلاق است.