انعقاد نطفه هم برای خود نکات مهمی دارد و همسرانی که تصمیم به بچه دار شدن دارند خوب است که مانند بسیاری از کارهای دیگر حداقل از سه ماه قبل از بارداری و انعقاد نطفه فرزند به فکر داشتن یک فرزند خوب و سالم و زیبا باشند و برای این امر مهم برنامه ریزی مدونی […]
انعقاد نطفه هم برای خود نکات مهمی دارد و همسرانی که تصمیم به بچه دار شدن دارند خوب است که مانند بسیاری از کارهای دیگر حداقل از سه ماه قبل از بارداری و انعقاد نطفه فرزند به فکر داشتن یک فرزند خوب و سالم و زیبا باشند و برای این امر مهم برنامه ریزی مدونی برای خوراک و تغذیه و برای زمان ، مکان ، حالت و وضعیت مقاربت داشته باشند. بـرای ایـنکه نطفه پاک و مبرا از هر رذیلتی منعقد گردد: توجه و عمل به دو نکته ضروری است:
1- یاد خدا:
معصومین علیهم السـلام به ما دستوردادهاند در آن وقت بایستی به خدا توجه داشته باشیم. لذا دستور داده نماز بخوانید بعد از نـماز دعا کنید که پروردگار نـسل شـما را مبارک کند. در آن هنگام {/بسم الله الرحمن الرحیم/} ضروری است. اگر گفته نشود شیطان شریک میشود و اگر شیطان شریک شود رستگاری مشکل میشود.
درروایات میخوانیم حجاج بن یوسف لقفی شریک شیطان است. برای اینکه مادر حجاج بـن یوسف لقفی زنی عیاش بوده. همچنین در تاریخ میخوانیم روزی عمر رد میشد دید این زن درحال شعرخوانی است و میگوید: کجاست نذر بن حجاج که ما به او دسترسی پیدا کنیم. عمر به محض اطلاع نذر را خواست و سـرش راتـراشید و او را تبعید کرد. لذا وقتی شوهر این زن یعنی یوسف با او همبستر شده این زن ظاهرا به فکر نذر بن حجاج بوده است و آن فکر روی این بچه اثر گذاشته و بچه شده حجاج که در تاریخ آدمی به این جنایتکاری کـم داریـم. حجاج به خاطر خلافت عبد الملک مروان 120 هزار نفر از شیعیان را به قتل رسانید و تعداد 60 هزار نفر از شیعیان علی(ع) را زندانی کرده بود. این مرد نانجیب در وسط بیابان زندانی بیسقف تهیه کرده و مردم را در این زندان زنـدانی مینمود و روزی یـک قرص نان به آن ها میداد که ثلثش خاکستر و دو ثلثش جو بود. معمولا زندانی ها در همان جا میمردند اجازه بردنشان داده نمیشد.
امام صادق(ع)به زراره میفرماید:این جنایات حجاج به خاطر شرک شیطان و مادر عیاش او بود. لذا درمـییابیم کـه باید در انـعقاد نطفه از تخیل شیطانی دوری کنیم و تـوجه بـه خـداوند متعال داشته باشیم خصوصا بسم الله رانباید فراموش کنیم. اینکه به ما دستور داده میشود که در آن هنگام به یاد خدا باشیم همه به خاطر این اسـت کـه یـکدفعه شیطان وسوسه نکند و فکر ما را منحرف نکند اگـر فـکر منحرف شد، تخیلات و وسوسههای زشت جلوآمده، اثر عجیبی روی بچه میگذارد.
در قضاوت های امیر المومنین میخوانیم، زنی بچهای به دنیا آورد ولی این فـرزند سیاه چهره بـود در صـورتی که پدر و مادرش هر دو سفید چهره بودند مرد ادعا کرد این بچه مـال من نیست امام از نحوه صحبت های ظاهری زن متوجه شدند که زن عفیفه است بعد از صحبت حکم فرمودند که این بچه مـال مـرد اسـت و فرمودند آیا در آن اتاق که انعقاد نطفه انجام شد عکس سیاهی وجـود داشت؟ گفتند بـله امام فرمودند: در آن هنگام که توجه مرد یا زن به آن عکس بوده است این توجه روی نطفه اثر گذاشته و پسر شما را سـیاه چهره کـرده اسـت.
پس برای اینکه بتوانی فرزندان صالح و پاکدامن تحویل جامعه دهیم باید در هنگام انعقاد نطفه مرد و زن مـواظب بـاشند تخیلات شـیطانی در آن ها راه پیدا نکند فقط توجه به خدا داشته و با استفاده از ذکر و نماز و دعا شیطان را از آن مـحیط بـرانند و زمـینۀ تربیت صحیح فرزند را فراهم نمایند.
2- غذای حلال:
دومین عاملی که در انعقاد نطفه اثر زیادی دارد غـذای حـلال است در مقابل، غذای حرام موجب شقاوت و بدبختی فرزند را فراهم مینماید.
وقتی بنا شد نـور زهـرا(س) مـنتقل شود به حضرت خدیجه(س) خداوند متعال به پیامبر گرامی اسلام امر فرمودند که از مردم کناره بـگیر. لذا پیـامبر اکرم(ص) چهل شبانه روز به کوه حرا رفت همچنین دستور فرمودند که حضرتخ دیجه از مردم جـدا گـردیده و در خـانه مشغول عبادت گردند و کسی را به خانه راه ندهند. چهل شبانه روز تمام شد. جبرئیل آمد و به پیامبر عـرض کـرد که حالا زمان رفتن شما به خانه فرا رسیده است پیامبر آمدند به سمت مـنزل و در را کـوبیدند.
خـدیجه(س)گفت: چه کسی در میزند دری که هیچکس جز رسول الله حق کوبیدنش را ندارد. پیامبرفرمودند: من هستم جبرئیل غذای بهشتی آورد و دسـتور داد جـز پیـامبر وخدیجه احدی حق ندارد از این غذا بخورد و بعد دستور داده شد که نور حضرت زهـرا (س) بـه خدیجه(س) منتقل شد حضرت خدیجه(س) میگوید من ناگاه نور زهرا(س) را احساس کردم. از این جمله تاریخی استفاده مـیکنیم کـه غذای حلال و حرام تاثیر فوق العادهای دارد.
وای بر حال فرزندی که نطفه اش با غـذای حرام مـنعقد شده باشد، غذای حرام هم برای خودتان و هـم بـرای فـرزندانتان ضرر دارد اولین مصیبت غذای حرام قساوت است. قـساوتی کـه قرآن در مورد آن میفرماید وای بر دلی که سیاه باشد. آثار مهم غذای حرام سیاه کـردن دل و قـلب است.
پیامبر گرامی اسلام میفرمایند: اگـر مـومن حرام را رد کـند وخـود را بـه خوردن غذای حرام آلوده نسازد اینکار مـعادل هـفتاد حج مقبول است. اگر میبینی به نماز، روزه، دعا، نیایش، نمازشب، قرائت قرآن، عـلاقمند نیستی و حـال نداری فکری بکن در غذا و کسبت بـبین واقعا این غذا و کـسب حلال اسـت یا نه شبههناک است.
ازخـوردن چـیزهایی که نسبت به عبادت بیحالی و بیرغبتی میآورد و انسان را در مورد گناه جری میکند پرهیز نـمائید. وقـتی در روز عاشورا سنگ به پیشانی مبارک امـام حـسین(ع) زده بـودند، زینب(س)سئوال کـرد. بـرادرم مگر خودت را معرفی نـکردی فـرمود: چرا خودم را معرفی کردم اما چون شکم هایشان از حرام پر شده است حرف حق در این ها تاثیری نـمیگذارد. یـعنی اثر غذای حرام را جذابیت سخنان امـام حـسین(ع) هم نمیتواند از بـین بـبرد.
پس بـاید مواظب بود نگذاشت کار بـه جایی برسد که دیگر با هیچ دارویی درمان نشود. درباره اصحاب ائمه طاهرین چیزهای عجیبی میشنویم که آن بزرگواران راجـع بـه مال حرام و شبههناک چقدر اهمیت میدادند. غزالی در احـیاء العـلوم مینویسد کـسی یـک کـشتی گندم از بصره به کـوفه فـرستاد و به طرف حساب شگفت به مجرد اینکه این گندم رسید مواظب باش احتکار نکنی من شنیده امرسول خدا فـرمود: احـتکار اصـلا مسلمان نیست به مجرد رسیدن بفروش. غزالی میگوید: روز دوشـنبه گـندم ها رسـید ولی طرف دیـد اگـر آن را روز جمعه بفروشد نرخ گندم بالاتر است. پس گندم را نگهداشت و روز جمعه فروخت. اتفاقا هفت هزار درهم استفاده کرد. خوشحال شد، نامهای به طرف حسابش نوشت که گندم ها روز دوشنبه رسید و من روز جمعه فـروختم و هفت هزار درهم استفاده به دست آمده را ارسال داشتم. این مسلمان عصبانی شد و نامهای برای طرف حسابش نوشت که ای خیانتکار میخواهی به خاطر پول، من و خودت را جهنمی کنی؟ مگر من نگفتم که گندم را احتکار نکن؟ و بعد نوشته بود: هـفت هزار درهـم را فرستادم تا به فقرا و ضعفای کوفه بدهی. شاید خدا از گناه من درگذرد.