از طریق کنجکاوی کردن، دو تفکر در کودکان، فعال و تقویت میشود. یکی، تفکر خلاق است؛ یعنی اینکه فرد بتواند از امکانات موجود، تحلیل و نتیجهی درستی ارایه بدهد؛ دیگری، تفکر نقاد است. کودک باید بداند که سؤال کردن، نشانهی ضعف نیست. پرورش این دو نوع تفکر در کودکان، موجب میشود که در آینده، وقتی […]
از طریق کنجکاوی کردن، دو تفکر در کودکان، فعال و تقویت میشود. یکی، تفکر خلاق است؛ یعنی اینکه فرد بتواند از امکانات موجود، تحلیل و نتیجهی درستی ارایه بدهد؛ دیگری، تفکر نقاد است. کودک باید بداند که سؤال کردن، نشانهی ضعف نیست.
پرورش این دو نوع تفکر در کودکان، موجب میشود که در آینده، وقتی آنها در موقعیتهای نامناسب، مثل پیشنهادهای ناسالم، قرار میگیرند؛ بلافاصله، در ذهنشان سوال کنند و جنبههای مختلف آن پیشنهاد را بررسی و تحلیل کنند؛ سپس تصمیم درست را بگیرند. همچنین، تقویت تفکر خلاق و نقاد، موجب رشد مسئولیتپذیری رفتاری در کودک میشود و میتواند از آسیبهای اجتماعی آینده، پیشگیری کند.
.
هرگاه مفهوم و موضوعی در ذهن کودک، ناقص باشد؛ منجر به سؤالات مکرر او میشود. گاهی هم پیش میآید که ما پاسخ مناسب و جامع و مانع به کودک دادهایم؛ اما باز هم کودک، به طور مکرر، سوال میکند؛ این رفتار کودک، نشاندهندهی توجهطلبی اوست که آن هم، راه حل خودش را دارد. ما باید در مواقع لازم، توجه مناسب و کافی به کودک داشته باشیم. پاسخ، باید صحیح و متناسب با سن کودک باشد؛ مطلب را به طور عینی و با کمک تصویر، به او نشان دهیم و در آخر، از خود او بخواهیم که هرچه متوجه شده است را توضیح دهد؛ خیلی وقتها اگر خود کودک، مطلب را توضیح دهد؛ سوالاتش کم یا قطع میشود.
.
وقتی پاسخ سوالی را نمیدانیم؛ باید بگوییم؛ فعلا جواب را نمیدانم ولی به دنبال یافتن پاسخش میروم. میتوانیم با مشارکت کودک، به دنبال پاسخ در کتاب، مجله یا اینترنت بگردیم؛ یا کتاب، بروشور و منبع و متن مورد نظر را به کودک بدهیم و از او بخواهیم آن را مطالعه کند و بعد با هم راجع به آن صحبت کنیم. این راه، نحوهی پاسخیابی و تحقیق برای یافتن پاسخ سوالها را به کودک یاد میدهد. علاوه بر این، موجب پرورش خلاقیت و تفکر نقاد کودک و بالا رفتن مهارت و دانش وی میشود؛ ضمن اینکه کودک با روند پیدایش سوال، تحقیق، تحلیل و ارزیابی کردن پاسخهای موجود برای سوال مورد نظرش، آَشنا میشود.
.
گاهی اوقات، با وجود اینکه پاسخ سوال را میدانیم؛ نباید پاسخ آماده به کودک بدهیم. دادن پاسخهای آماده به کودک، جلوی خلاقیت او را میگیرد. برای رشد خلاقیت، کودک باید در شرایط مشکل و شَک قرار بگیرد؛ بنابراین بهتر است بعضی وقتها، به او بگوییم: من هم نمیدانم، توچه فکر میکنی؟ به نظر تو چه گونه است؟ این مطلب یا کتاب را بخوان؛ بعد با هم دربارهی آن بحث میکنیم.
.
کودکان نباید راجع به هر موضوعی مثل رابطهی والدین و چگونگی تولیدمثل، همه چیز را بدانند؛ یا نباید انگشت خود را داخل پریز برق کنند تا پاسخ کنجکاوی خود را بگیرند؛ نباید کبریت را خودشان روشن کنند. ما باید قوانین و محدودیتها را به آنها آموزش دهیم و به آنها بگوییم که فقط در شرایط زمانی و مکانی خاصی، میتوانند برخی چیزها را خودشان تجربه کنند. پاسخ برخی سوالات مثل چگونگی تولید مثل را باید به زمانی که بزرگتر شد؛ موکول کنیم.
یعنی آن بخشی از پاسخ را که متناسب با سن کودک باشد؛ به او توضیح دهیم و بگوییم: وقتی بزرگتر شدی؛ مثلا به فلان سن رسیدی؛ یاد خواهی گرفت یا برایت توضیح خواهم داد. نحوهی سوال پرسیدن و محدودیتهایی که در پرسیدن برخی سوالات وجود دارد را باید به کودک آموزش دهیم. به او یاد بدهیم که چه جاهایی نباید سوال بپرسد و چه چیزهایی را نباید بپرسد.