تأثیر فضاهای آموزشی در روحیهی دانشآموزان و ایجاد انگیزهی علمی به حدی است که در بسیاری از آموزشگاههای دنیا،زنـگ کلاس با عطرهای خوشبو همراه است.بوی خوش پراکنده شده و در فضای آموزشی سبب میشود، دانشآموزان با علاقه و انگیزهی بیشتری در کلاسهای درس حاضر شوند. بحث روانشناسی رنگها نیز میتواند در دانشآموزان ذوق و […]
تأثیر فضاهای آموزشی در روحیهی دانشآموزان و ایجاد انگیزهی علمی به حدی است که در بسیاری از آموزشگاههای دنیا،زنـگ کلاس با عطرهای خوشبو همراه است.بوی خوش پراکنده شده و در فضای آموزشی سبب میشود، دانشآموزان با علاقه و انگیزهی بیشتری در کلاسهای درس حاضر شوند.
بحث روانشناسی رنگها نیز میتواند در دانشآموزان ذوق و نشاط بـه وجـود آورد. اگر در فضاهای آموزشی، روانشناسی رنگها مدنظر قرار گیرد، دانشآموز با نشاط علمی بیشتری به آموزش میپردازد.برای مثال،دانشآموز افسردهی خویی بود که پس از بررسی مشخص شد، دبیرستانی که وی در آن درس مـیخواند، هـمان آموزشگاهی است که دوران راهنمایی را در آنجا گذرانده است.یکسان بودن فضای تحصیلی در دو دورهی متفاوت سبب شده بود، این دانشآموز احساس پیشرفت نکند و هیچ انگیزهای برای ادامهی تحصیل نداشته باشد.
رنـگهای سـرد و نامناسب در فضاهای آموزشی
تختهی سیاه، گچ، نیمکت و زمین بازی، همهی آن چیزهایی نیستند که از مدرسه انتظار داریم. توجه به فضای رنگی و فیزیکی مدرسهها، چند صباحی است که توجه نظام آمـوزشی را بـه خـود جلب کرده است. بهطوری کـه مـسؤولان تـأکید میکنند، با نشاط کردن فضای آموزشی باید در اولویت برنامههای آموزشی و پرورش قرار گیرد.
ایجاد فضای شاد، همراه با بـهکارگیری رنـگهای مـناسب در کلاسها، در یادگیری دانشآموزان مؤثر است و انرژی آنها را دوچـندان مـیکند. کاربرد روانشناسی رنگها در فضاسازی آموزشگاهها، تأثیر بهسزایی در افزایش انگیزهی تحصیلی دانشآموزان دارد.
«همانطور که هیجانات ناشی از موسیقی، رفـتارهای ریـتمیک بـه فرد میدهد، شدت طول موج رنگ نیز میتواند، هیجانات و رفتارهای خـاصی را بـه وجود میآورد. استفاده از رنگها در کلاسهای درس، بستگی به آن دارد که چه هدف رفتاری را برای دانشآموز دنبال میکنیم. در نـتیجه، امـروز دیـگر نمیتوان پذیرفت که نقش نور و رنگ، فقط تأمین روشنایی و به وجود آوردن مـحیطی خـوشایند اسـت. رنگ اشیا، مکانها یا نماها، تنها یک ویژگی فیزیکی نیست، بلکه احساساتی را بر مـیانگیزد کـه از کـیفیات معین نور حاصل میشوند. چشم رنگها را میبیند و مغز آنها را تعبیر و تفسیر میکند.»
در طراحی محیط مـتأسفانه، بـعضی عـوامل از حیث رنگ و نور نادیده گرفته میشوند؛ عواملی که واکنشهای انسان را تحتتأثیر قرار میدهند و مـوجب بـه وجود آمدن واکنشهای ناسازگارانهای نظیر عصبی مزاج بودن، انواع سردردها، فقدان تمرکز، نـاکارامدی، بـدخلقیها، اخـتلالات دیداری، اضطراب و فشار روانی در انسانها میشوند.
به نظر میرسد، طراحی و رنگآمیزی محیط های آموزشی، به خـصوص در دوره های تحصیلی، از اهمیت خاصی برخوردار است، ولی بنا به تحقیقاتی در این زمینه، آنچه تـاکنون در ایـن راسـتا انجام شده و هر نوع اقدامی که از سوی مجریان و طراحان آموزشی در جهت استفاده از رنگهای مطلوب و مـناسب در کـلاسهای درسـی صورت گرفته، هدفهای موردنظر را محقق نکردهاند. بهداشت روانی، یکی از عوامل مؤثر در جلوگیری از افـسردگی و افـزایش انگیزه در مربیان است.
برای دورهی متوسطه، سه رنگ زرد، سبز و بنفش توصیه میشوند که هر کدام کـارکردهای خـاص خود را دارند. ترکیب رنگ زرد با سایر رنگها،در زمینهی پدیدههای استقلال، بلوغ، هویت، تفکر، انتخاب شغل و هدفهای زندگی، مسیر آمادگی و آرامبخشی را در ذهن شخص ایجاد میکند؛تا جایی که از رنگ زرد، گاهی بـه عـنوان رنگ برجستهی بعد از بلوغ یاد میشود. رنگ سبز، به خصوص در دوران تغییرات بلوغ همراه با رنگ آبی، نوجوانان و دختر و پسر را از نظر انرژی جنسی کنترل میکند.
رنگ بنفش نیز در دورهی تـحصیلی مـتوسطه که در آن دوراهی فردی و اجتماعی،روحانیت و مادیت،اخذ تصمیمات قاطعانه،و انتخاب رشتهی تحصیلی و شغل دائم مطرح است، بهترین فضا را برای فرد آماده میکند. هر یک از رنگها از نظر روانشناسی، دارای کارکردهای مشخص هـستند، ولی بـرخی از آنـها از لحاظ مسائل تربیتی و آموزشی حـائز اهـمیت هـستند.
یکی از آنها رنگ زرد است. این رنگ برخلاف انتظار، از لحاظ مسائل تربیتی بسیار مهم و استفاده از آن در مـکانهای آمـوزشی و پرورشـی مناسب و مفید است.رنگ زرد نوعی حالت تحریککنندهی ذهـنی و هـوشی دارد که شدیدا موجب تقویت فکر انسان میشود. رنگ زردی که به مقدار کمی آبی داشـته بـاشد (مـایل به سبز)، آن قسمت از مغز را که حالت جهش فکری دارد،تـحریک میکند و باعث افزایش حضور ذهن در افراد میشود.
در حال حاضر در اغلب مدرسهها، برای دیوارهای قسمتهای متفاوند از یک رنگ مـیشود. تفاوت رنگ دیوارهای پشت و جانبی سودمند و مفید است. در این صورت، وقـتی دانـشآموزان سـرشان را از روی میز تحریر بلند و به جلو نگاه میکنند، خستگی چشمهایشان برطرف میشود و احـساس آرامـش مـیکنند.
رنگ محیط آمفی تئاتر، کتابخانه، سالن غذاخوری، سالن ورزشـی و… بـاید با رنگ کلاسها متفاوت باشد. بهتر است در انتخاب رنگ برای قسمتهای مذکور از رنـگهایی اسـتفاده شـود که طول موج بالایی دارند. برای مثال، برای کتابخانهها میتوان از زرد کمرنگ یا سبز روشـن کـه آرامش و تمرکز را افزایش میدهند، استفاده کرد. حتی رنگ اتاقها باید یکی دو درجه نـسبت بـه دیـوارها،تیرهتر باشد.
مانتوهایی که رنـگ مـتمایل به تیره،مثل سبز یشمی دارند، مناسبترند. چون اینگونه رنگها طول مـوج مـتوسطی دارنـد، آسیبزا نیستند. مانتو با رنگ طول موج بالا،در بلندمدت خستهکننده، و به رنگی با طول مـوج پائیـن و رخـوتآور تبدیل میشود. پس رنگهایی با طول موج متوسط مناسبتر به نظر مـیآیند.
زندگی، سرشار از رنگ و جلوههای رنگ است. رنـگ، مـفاهیم مـتفاوت و مـتنوعی را در ذهـن مـا زنده میکند. در همهی ابعاد زندگی جاری است و بنابراین مفهوم آن به همان گستردگی مفهوم زندگی است. نقش رنگ در زندگی و مسائل روزمرهای که با آنها سروکار داریم، آنقدر زیاد است که هیچگاه آن را مفهومی ناشناخته و غریب احساس نمیکنیم.
آیا تاکنون هیچ فکر کردهاید که دنیا بدون رنگ چگونه خواهد بود؟ دنیایی بدون آسمان آبی در روزهای آفتابی، بدون درختان و گیاهان و چمنزاران سـرسبز و بـدون گلها و میوههای رنگارنگ. رنگ، زندگی است، زیرا جهان بدون رنگ در نظر ما مرده و بدون روح مینماید. رنگها اثر یکسانی بر تمام افراد ندادند. رنگی که برای یک شخص دلپذیر اسـت، شـاید بر دیگری اثر چندان مطلوب نداشته باشد. رنگها نیروها و انرژیهای درخشندهای هستند که بر ما اثرات منفی و مثبت خواهند داشت. رنگ مواهب خـود را بـه همه تقدیم میکند، ولی رموز نـهان خـود را فقط برای شیفتگان واقعی آشکار میسازد.