رشد عاطفی در سنین مختلف

اولین سال‌های زندگی، در رشد روانی- عاطفی کودک نقش بسیار مهمی دارد. کار اصلی کودک، غیر از موارد دیگر، یادگیری اعتماد است. در دوره خرد سالی، کودک یاد می‌گیردکه دنیا یا محل خوب و رضایت بخش است یا منبع ناراحتی‌ها، ناکامی‌ها و هیجان‌های منفی است. رشد شخصیت در طول زندگی ادامه می‌یابد و انسان در […]

اولین سال‌های زندگی، در رشد روانی- عاطفی کودک نقش بسیار مهمی دارد. کار اصلی کودک، غیر از موارد دیگر، یادگیری اعتماد است. در دوره خرد سالی، کودک یاد می‌گیردکه دنیا یا محل خوب و رضایت بخش است یا منبع ناراحتی‌ها، ناکامی‌ها و هیجان‌های منفی است. رشد شخصیت در طول زندگی ادامه می‌یابد و انسان در هر دوره می‌تواند به سلامت روانی و شکوفایی توانایی‌های انسانی خود برسد. شخصیت از مراحل روانی – اجتماعی عبور می‌کند و در مجموع هشت مرحله را پشت سر می‌گذارد: چهار مرحله تا شروع نوجوانی (11سالگی) و چهار مرحله پس از شروع نوجوانی. هر جنبه شخصیت به اجبار باید در طول دوره خاصی از زندگی رشد کند. اگر توانایی لازم برای یک مرحله کسب نشود، دنباله رشد تغییر خواهد کرد و شخص در سازگاری با واقعیت و داشتن بهداشت روانی دشواری خواهد داشت.

 

تولد تا یک سالگی

حس اعتماد کردن یا نکردن از طریق تعامل با مراقبان رشد می کند. به چند مراقب دلبستگی پیدا می کند. کودک عواطف خود را از طریق تکان دادن تمام بدن،‌ لگد زدن، حرکات دست ها،‌ و نیز در قیافه خود نشان می دهد. با حضور دائمی یک مراقب اصلی در محیط،‌ به دلیل وجود پایگاهی امن،‌بیشتر به کاوش در پیرامون خود می پردازد. در  7 تا 8 ماهگی غریبی کردن و اضطراب جدایی نمایان می شود. علایم ترس را بروز می دهد. به افراد آشنا محبت نشان می دهد.

 

 یک تا دو سالگی

کودک تمایلات خود را اظهار می کند. از مراقبان اصلی به سختی جدا می شود. علاقه دارد که به او توجه شود. در بازی قایم باشک با صدای بلند می خندد. کودک در خندیدن و جهیدن به اطراف زیاده روی می کند.

 

دو تا سه سالگی

کودک تاخیر در برآورده شدن نیازها را می پذیرد. با مشاهده توانمندی هایش هیجان زده می شود. به سرعت دست از کاری بر می دارد و ناامید می شود. کودک تکانشی است و به طور ناگهانی فعالیت ها را تغییر می دهد

 

سه تا چهار سالگی

آرام، سازگار و اجتماعی است، به کمک کردن به دیگران علاقه دارد. تمایل زیادی به تقلید از والدینش دارد و از دستورات آنها پیروی می کند تا تحسین و ستایش و محبت دریافت کند. کودک احساسات و عواطفی مانند شادی، غم، عصبانیت و ترس را تجربه می کند. احساس ترس آغاز می شود که ممکن است تا 5 سالگی ادامه یابد (ترس از موجودات خاص، صدای بلند مثل رعدو برق و تاریکی). احساسات و عواطفش را با کلام بیان می کند و مهارت های زبانی اش به طور فوق العاده و شگرفی گسترش می یابد. قادر است با دیگران همدردی کند. کودک ترجیح می دهد با یک یا دو کودک خاص بازی کند ولی ممکن است در طول روز چندین بار با آنها قهر و آشتی کند.

 

 چهار تا پنج سالگی

اگر آسیب ببیند گریه را سر می دهد و هنوز نیاز به دلداری و حمایت دارد. به والدینش با تمام وجود عشق می ورزد و این عشق را با در آغوش گرفتن، بوسیدن و گفتن جملاتی مثل ” به اندازه دنیا دوستت دارم” نشان می دهد. کودک نسبت به 3 سالگی، تحمل بیشتری برای انتظار کشیدن دارد اما هنوز نیازهایش بسیار فوری است. اگر به او بگویید بعد از غذا به پارک می رویم ، گاهی با شکیبایی منتظر می ماند و گاهی شروع به مخالفت می کند و از شما می خواهد هر چه سریع تر او را به آنجا ببرید.  در این سن، هنوز نمی تواند به آسانی تخیل را از واقعیت تشخیص دهد و به همین دلیل از خیلی چیزها می ترسد. نقاشی کردن از فعالیت های مهم او محسوب می شود و از این طریق افکار و احساسات خود را بیان می کند. حسادت در او بروز می کند و گاهی آن را به شکل  فتارهای منفی با دیگران، به خصوص خواهر یا برادرش، نشان می دهد زیرا تحمل سهیم شدن محبت و توجه شما را با دیگران ندارد. خشم یکی دیگر از احساساتی است که ممکن است در این سن به صورت های مختلف بروز کند. او ممکن است خشمش را با پرخاشگری و استفاده از الفاظ و کلمات نامناسب بیان کند. در پایان این دوره، کم کم ترس های مختلف در او کاهش می یابد و به تدریج می تواند بر اضطراب خود غلبه کند.

 

نویسنده این مطلب :

فرزند پرتال

به اشتراک بگذارید :

دیدگاه شما