می 3
بازدید : 1014
نظرات : بدون دیدگاه
مذهب و شکل گیری هویت

تحقیقات تجربی کمی درباره ارتباط بین وضعیت های هویت و جهت گیری های مذهبی وجود دارد. اکثر این تحقیقات ارتباط بین وضعیت های هویت را با جهت گیری مذهبی مورد بررسی قرار دادند. (شامل چهار زیر مقیاس: بی تفاوت، درونی، بیرونی و غیر مذهبی)   در رابطه با زیر مقیاس های آزمون جهت گیری های […]

تحقیقات تجربی کمی درباره ارتباط بین وضعیت های هویت و جهت گیری های مذهبی وجود دارد. اکثر این تحقیقات ارتباط بین وضعیت های هویت را با جهت گیری مذهبی مورد بررسی قرار دادند. (شامل چهار زیر مقیاس: بی تفاوت، درونی، بیرونی و غیر مذهبی)

 

در رابطه با زیر مقیاس های آزمون جهت گیری های مذهبی که در بالا ذکر شد، می توان چنین عنوان کرد که تمایز قائل شدن بین دین درونی و بیرونی به ما کمک می کند تا کسانی را که دین برای آنها وسیله است، جدا کنیم. افراد دسته اول به خوب بودن هدف توجه دارند و افراد دسته دوم به خوب بودن وسیله. دین بیرونی کاملاً سودجویانه و انتفاعی است. این نوع دین به همراه خود راحتی و آسایش، جایگاه و مقام اجتماعی، تسکین و حمایت به ارمغان می آورد. این نوع عقیده دینی تمام زندگی فرد را با معنا و با انگیزه می سازد و به سود و نفع فردی توجهی ندارد.

 

نتایج تحقیقات نشان داده است که نوجوانان دارای جهت گیری مذهبی بیرونی در مقایسه با نوجوانان دارای جهت گیری مذهبی درونی نمرات بالاتری در وضعیت هویت سردرگم به دست می آورند. این بدین معنا است که ظاهراً افرادی که هنوز از لحاظ شکل گیری هویت در مراحل اولیه هستند از مذهب بیشتر به عنوان وسیله ای برای به دست آوردن منافع استفاده می کنند. همچنین افرادی که در مرحله تفویض اختیار قرار دارند یعنی به جای بررسی شخصی مسائل، بر اساس نظر افراد دیگر تصمیم گیری می کنند، احتمال بیشتری دارد که دارای جهت گیری مذهبی بی تفاوت و مظهر بیرونی باشند. همچنین در تحقیق دیگری در بین دانش آموزان دبیرستانی مشخص شد نوجوانانی که در وضعیت سردرگم قرار داشتند از لحاظ جهت گیری مذهبی نمرات بیشتری در جهت گیری بی تفاوت و مظهر بیرونی به دست آوردند.

 

همچنین زمانی که حضور در مراسم مذهبی به عنوان یک متغیر مورد توجه قرار گرفت، نتایج نشان دادند افرادی که به صورت هفتگی در این مراسم شرکت داشتند نمرات بالایی از لحاظ هویت بین فردی در وضعیت تفویض اختیار و از لحاظ هویت ایدئولوژیکی در وضعیت کسب هویت به دست آوردند. بر این اساس می توان گفت که هر چند این افراد از لحاظ هویت ایدئولوژیکی به مرحله ای رسیده اند که اعتقادات مذهبی آن ها بر مبنای بررسی های شخصی به دست آمده است، ولی ظاهراً شرکت آنها در مراسم مذهبی بیشتر ناشی از پیروی از افراد و هنجارهای اجتماعی است تا بررسی های شخصی. همچنین نتایج مطالعات نشان داد که این افراد از لحاظ هویت ایدئولوژیکی نمرات پایینی در وضعیت های سردرگم و تعلیق داشتند. بدین معنا که این افراد تقریباً مراحل کاوش هویت را پشت سر گذاشته و به مرحله کسب هویت رسیده اند.

 

با توجه به ارتباط بین شیوه های هویتی با نحوه استفاده از مهارت های مقابله ای، در این رابطه می توان به تحقیقی در زمینه مقابله های مذهبی اشاره کرد. دانشمندان معتقدند که مذهب یک منبع حمایتی برای افراد است که موجب می شود در رویارویی با مشکلات، کمتر آسیب ببینند. بنابراین مقابله های مذهبی نظیر دعا و نیایش، توکل و یا توسل به خداوند که متکی بر باورها و فعالیت های مذهبی است، در کنترل استرس ها و سلامت روان به افراد کمک می کند. در تحقیقی که رابطه بین نگرش مذهبی، مهارت های مقابله ای مذهبی که عمدتاً متمرکز بر هیجان است، بیشتر استفاده می کنند. همچنین بین نگرش های مذهبی و سلامت روان رابطه مثبت به دست آمد.

 

1) هویت چارچوبی است که افراد از آن استفاده می کنند تا تجارت زندگی خود را بر اساس آن تفسیر کرده، و معنا و نیز اهداف زندگی خود را تعیین کنند.

 

2) فرق انسان با حیوان در نیازهای اختصاصی اوست، از این رو شناخت او بدون آشنایی با این نیازها میسر نخواهد بود.

 

3) وظیفه اصلی دوره نوجوانی از زندگی، هویت یابی است که در صورت عدم موفقیت در اکتساب یک هویت مناسب، فرد درگیر آشفتگی نقش در آینده خواهد شد.

 

4) افرادی که دارای تعهد هستند معمولاً در برخورد با مشکلات، تصمیم های درست تری می گیرند و از روش های حل مسئله به جای برخوردهای هیجانی در حل مشکلات استفاده می کنند و به طور کلی از زندگی خود احساس رضایت بیشتری دارند.

 

  • چهار سطح در رشد و شکل گیری هویت عبارتند از:

1- وضعیت هویت سردرگم؛

2- وضعیت تفویض اختیار؛

3- وضعیت تعلیق؛

4- وضعیت کسب هویت.

 

فردی که قادر به یافتن ارزش های مثبت پایدار در فرهنگ، مذهب یا ایدئولوژی خود نیست، ایده آل هایش به هم می ریزد. چنین فردی که از درهم ریختگی هویت رنج می برد، نه می تواند ارزش های گذشته خود را ارزیابی نماید و نه صاحب ارزش هایی می شود که به کمک آنها بتواند آزادانه برای آینده طرح ریزی نماید. معمولاً شکل گیری هویت شغلی، مذهبی و سیاسی در سال های اول دوره جوانی، یعنی تقریباً هم زمان با ورود افراد به دانشگاه شروع می شود و تا سال های آخر دانشگاه ادامه می یابد.

 

برخی از مهمترین جنبه های خودشناسی عبارتند از:

1- معرفت نسبت به توانایی ها و قابلیت ها و استعدادهای درونی؛

2- معرفت نسبت به ویژگی های رشد و تحول؛

3- معرفت نسبت به نیازهای اساسی روانی؛

4- معرفت نسبت به ضعف ها و ناتوانی ها و محدودیت های وجود خویشتن.

 

مهارت های مقابله ای شامل تغییرات مداوم در تفکر و رفتار افراد برای اداره فشارهای درونی و یا بیرونی است. این مهارت ها یکی از منابع مهم افراد برای حفظ بهداشت روان و پیشگیری از ابتلا به اختلالات روانی اند. ناتوانی در ایجاد یک هویت جنسی مناسب غالباً منجر به «در هم ریختگی دو جنسی» می شود و در نتیجه ساختمان هویت فردی را ضعیف می نماید.

نویسنده این مطلب :

فرزند پرتال

به اشتراک بگذارید :

دیدگاه شما