پرسشگری کودکان

از آغاز کودکی حس کنجکاوی شدیدی کودکان را تحریک میکند که از هر چیزی سر در بیاورند ،آنان پیش از آن که به حرف زدن آشنا گشته و راه رفتن را بیا موزند ، با لمس کردن اشیاء و خراب کردن آنها می خواهند از آنها اطلاع پیدا کنند ،و آنها را بشناسند .کودکان وقتی […]

از آغاز کودکی حس کنجکاوی شدیدی کودکان را تحریک میکند که از هر چیزی سر در بیاورند ،آنان پیش از آن که به حرف زدن آشنا گشته و راه رفتن را بیا موزند ، با لمس کردن اشیاء و خراب کردن آنها می خواهند از آنها اطلاع پیدا کنند ،و آنها را بشناسند .کودکان وقتی به سن سه و چهار سالگی می رسند به جای لمس کردن و خراب نمودن ،این اطلاع و آشنایی را به وسیله ی پرسشهای گوناگون انجام می دهند ،لذا در این دوره کلمات (چرا و چطور) زیاد از زبان آنها شنیده می شود. این پرسشها از موضوعات بسیار ساده و کم اهمیت شروع شده ، بتدریج به سئوالات پیچیده منتهی می گردد،مثلاً بسیاری از کودکان می پرسند ستاره چیست ؟خدا کجا است ؟ چرا خداوند دیده نمی شود ؟… عطش شناسایی و درک نه تنها در طبقه ی کودکان وجود داردبلکه این تجسس فکری از مختصات انسان بوده در هر دوره و زمانی انسان ها می کوشند از هر چیزی سر در آورده ، مجهولات خود را کاهش دهند و به دانستنی های واقعی خود بیفزایند ، بسیاری از تمایلات انسان دوره ای و فصلی است ،یعنی در موقعی شروع و در زمانی پایان می یابد ، مثلاً بازی کودکان آغاز و انجامی دارد ولی حس کنجکاوی و درک انسان پایانی ندارد ، وتازه هر چه علم و دانش بشری فراوان تر می گردد ، ابهام و سئوال انسان ها نیز تو سعه بیشتری می یابد .

 

هدف کودکان از سوال پرسیدن

هدف کودکان زیر 5 سال از پرسیدن سوال، فقط صحبت‌کردن در مورد موضوعات مختلف است. شاید او اصلا به‌دنبال پیداکردن جواب واقعی سوالات خود نباشد و حتی سوال خود را درک نکند اما با این‌کار او فرصت پیدا می‌کند مهارت‌های گفتاری خود را تقویت کند.کودکان بین 6 تا 9 سال اغلب در مورد موضوعات جدید سوال می‌کنند و به‌دنبال یافتن جواب چراهای بسیاری هستند که در ذهن‌شان شکل گرفته است. موضوعاتی که در مدرسه مطرح می‌شود یا گفت‌وگوهای والدین با یکدیگر از جمله عواملی هستند که حس کنجکاوی کودک را برمی‌انگیزد. درباره کودکان بین 10 تا 15 سال، بسیاری از سوالات از رسانه‌های گروهی مانند تلویزیون یا اینترنت سرچشمه می‌گیرد. تعداد زیادی از کودکان در این سنین در حال گذراندن دوره بلوغ هستند و طبیعی است که کنجکاوی‌های آن‌ها در این‌باره به بالاترین حد ممکن برسد.

مرحله اول: گوش سپردن هشیارانه به پرسش ها

هرگز از شنیدن پرسش فرزند یا شاگرد خود احساس رنجش نکنید و حتی زمانی که جواب سؤال او را نمی دانید، از گوش دادن به پرسش او طفره نروید. شنیدن سؤال او، نوعی احترام به وی شمرده می شود و بی اعتنایی به آن باعث ناراحتی اش می گردد.

افزون بر این، توجه به سخنان پرسشگر، فشار روانی حاصل از پرسش را که بر دل پرسشگر سنگینی می کند می کاهد. وقتی شما به پرسش کسی گوش می کنید، اگر جوابی هم به او ندهید، دست کم در تحمل آن پرسش، شریک وی شده اید. بسیاری از کودکان و نوجوانان – و حتی برخی از بزرگسالان – به دنبال کسی می گردند که سوال هایشان را با وی در میان بگذارند؛ البته شاید به جواب سؤالشان هم نرسند، ولی با همین گفت و گو از دغدغة روانی خود می کاهند. پس به پرسش های کودکان و نوجوانان، خوب گوش کنید و هنگام طرح سوال از سوی آنان، چهره در هم نکشید.

گوش دادن به پرسش های کودکان و نوجوانان، شما را با روحیه و افکار آنان و مسائلی که پیش رو دارند، آشنا می سازد و در برنامه ریزی درست تربیتی و تأمین نیازهای علمی و اخلاقی این گروه یاری تان می کند.

آیا می دانید بسیاری از احادیث اهل بیت (ع) در زمینة پرسش هایی است که از آن بزرگواران پرسیده شده است ؟ این نکته، نشانه و دلیل محکمی برای توجه آن بزرگواران به پرسش های همة اقشار جامعه می باشد. سورة توحید که یکی از مهم ترین سوره های قرآن است و پاداش تلاوت آن با تلاوت یک سوم قرآن برابری می کند، در پاسخ به پرسش یهودیان دربارة خدا نازل گردیده است؛ پاسخ دادن به پرسش های مردم، سیرة دائمی اهل بیت (ع) بوده است. حال آیا نباید ما به پرسش های دینی فرزندانمان اهتمام ویژه داشته باشیم ؟

مرحله دوم درک دقیق پرسش

پیش از پاسخ گویی به پرسش فرزند یا شارگردتان، به طور دقیق حوزة پرسش او و ماهیت آن را مشخص کنید. برای این کار با طرح چند پرسش می توانید به خوبی در یابید که سوال اصلی وی چیست ؟ مثلاً اگر نوجوانی از شما بپرسد : «برای آشنایی با قرآن چه کار باید کنم؟» برای پاسخ گویی درست، باید به طور دقیق بدانید که منظور او از آشنایی با قرآن، آشنایی با روخوانی آن است یا آشنایی با تجوید قرآن یا ترجمه و تفسیر آن. در این گونه موارد، بهتر است از خودش کمک بگیرید و با چند پرسش، خیلی دقیق چیستی پرسش او را مشخص سازید.

درک دقیق پرسش، کار پاسخ گویی را آسان می سازد و مخاطب شمان را نسبت به پاسخی که ارائه می دهید، مطمئن تر می کند.

مرحله سوم پاسخ «نمی دانم»

هنگامی که پاسخ پرسشی را نمی دانید، از گفتن عبارت بسیار ارزشمند و عالمانة «نمی دانم» خجالت نکشید. در حدیثی از امام علی (ع) آمده است : «ولا یستحیی احد کم اذا سئل عما لا یعلم ان یقول : لا اعلم؛ اگر از شما سوالی پرسیده شد که جوابش را ندانستید، هیچ کدامتان از گفتن «نمی دانم» شرم نکند.»

بی گمان ما در همة زمینه ها و مسائل نمی توانیم پاسخ گوی پرسش های کودکان و نوجوانان باشیم. باید به آنان بیاموزیم که دانش، بسیار گسترده و بی کران است و هر انسانی، تنها به بخشی از گنج علم دانش دسترسی دارد. در عین حال باید آنان را مطمئن کنیم که برای هر سوالی، جوابی روشن و آماده وجود دارد که نزد متخصصان آن موضوع است.

گفتن «نمی دانم» نه تنها جایگاه علمی شما را نزد کودکان و نوجوانان پایین نمی آورد؛ بلکه اگر با رعایت دیگر بایسته های پاسخ گویی همراه باشد، باعث می شود که آنان شما را فردی فکور و فرو‌هیخته بدانند و تواضع و فروتنی را از شما بیاموزند.

از حضرت صادق (ع) روایت است که : «ان من اجاب فی کل ما یسال عنه لمجنون؛ کسی که دربارة هر چه از او می پرسند جواب می دهد، دیوانه است.» شک نکنید که پرسشگر نیز به مرور زمان خواهد دانست که گفتن «نمی دانم» ناشی از عقل و درایت شماست و هرگز آن را دلیلی بر ضعف اطلاعات شما نخواهد شمرد. چنانچه امیرمومنان (ع) فرموده است : «قول لا اعلم نصف العلم»؛ این که بگویی نمی دانم نیمی از دانش است.»

نویسنده این مطلب :

فرزند پرتال

به اشتراک بگذارید :

دیدگاه شما