جايگاه هنر در درس رياضي

هنر بر دانش آموزان تاثيراتي ويژه دارد و در يادگيري آنان عاملي در خور توجه به شمار مي رود. نقش پرورشي هنر را مي توان در ايجاد سهولت در امر يادگيري و فراهم آوردن شرايط لازم جهت ايجاد تغييرات مطلوب در ابعاد مختلف شخصيت و رفتار هاي دانش آموزان جست و جو کرد.   از […]

هنر بر دانش آموزان تاثيراتي ويژه دارد و در يادگيري آنان عاملي در خور توجه به شمار مي رود. نقش پرورشي هنر را مي توان در ايجاد سهولت در امر يادگيري و فراهم آوردن شرايط لازم جهت ايجاد تغييرات مطلوب در ابعاد مختلف شخصيت و رفتار هاي دانش آموزان جست و جو کرد.

 

از خدمات هنر، نقشي است که در آموزش علمي به عهده دارد. انواع افسانه ها، داستان ها و نيز طرح ها و تصاوير متنوع  در تحريک و تقويت حس کنجکاوي دانش آموزان در شناخت پديده هاي هستي و محيط  پيرامون خود موثر می باشد. پرورش نيروي تخيل و ايجاد انگيزه هاي مناسب از طريق هنر، از جمله عواملي است که راه را جهت اختراعات و اکتشافات هموار ساخته است.

 

براي تقويت ذهن رياضي دانش آموز ، مي توان از تخيل او کمک گرفت . مثلا از او خواست تا يک مکعب چهار بعدي رسم کند؛ اگر فضاي فيزيکي ما چهار بعدي بود، چه مساله هايي در برابر ما مطرح مي شد؟ اگر زمان را هم مي شد، هم چون وزن، در نقطه هاي خاصي از صفحه يا خط، متمرکز کرد، چه امکان هايي براي محاسبه بدست مي آمد؟ و … . بايستي دانش آموز را  به فکر وا داشت  و او را به دنيايي بزرگتر و غني تر از آن چه مي شناسد برد.

 

انواع هنر همچون ابزار قدرتمندي  هستند که مي توانند به رو يا رو شدن با دشواري هاي رياضي به بهترين شکل ممکن کمک کنند. نقش آموزشي هنر نه تنها در بهبود کيفيت فهم مساله بسيار حياتي و اساسي است  بلکه براي متحول کردن طرز تفکر به شيوه هاي گوناگون داراي قدرت و ظرافتي عظیم است.

 

در دوران رنسانس، نقاشان بزرگ، رياضي‌دان هم بودند. افرادی نظير آلبرتي، ديودر، ليوناردو داوينچي، رياضي‌داناني هنرمند يا هنرمنداني رياضي‌دان بودند. دزارک معماري هنرمند بود و هندسه تصويري را بنيان نهاد. آلبرتي در سال ۱۴۳۵ ميلادي، اولين کتاب را درباره پرسپکتيو نوشت. نقاشان و هنرمندان عمدتا براي جان دادن به تصاویر و القاي فضاي سه بعدي به آثار خود، به رياضيات روي آورند.

 

تصور و خيال ، يکي از سرچشمه هاي اصلي آفرينش هاي هنري است ، در رياضيات هم ، دست کم عنصر هاي زيبايي و هنر وجود دارد چرا که مايه ي اصلي کشف هاي رياضي ، همان تصور و خيال است. تصور و خيال حتي در رياضيات هم لازم است. کشف حساب ديفرانسيل و انتگرال هم، بدون تصور و خيال، ممکن نبود. تمامي عرصه ي رياضيات، سرشار از زيبايي و هنر است. زيبايي رياضيات را مي توان، در شيوه ي بيان موضوع، در طرز نوشتن ارائه ي آن، در استدلال هاي منطقي آن، در رابطه ي آن با زندگي و واقعيت، در سر گذشت پيدايش و تکامل آن و در خود موضوع رياضيات مشاهده کرد .

 

هندسه، به مفهوم عام آن، زمينه اي است سر شار از زيبايي. مي گويند  افلاطون، تقارن را مظهر و معيار زيبايي مي دانست و چون، گمان مي کرد تنها هندسه است که مي تواند رازهاي تقارن را بر ملا کند و از ويژگي هاي آن براي ما سخن بگويد ، به هندسه عشق مي ورزيد و بر سر در آکادمي خود نوشته بود : « هر کس هندسه نمي داند وارد نشود.» و هنوز هم ، با آن که هنر کوبيسم بسياري از سنت ها را درهم شکست و زيبايي هاي خيره کننده ي نا متقارني را آفريد ، باز هم از قدر و قيمت تقارن چيزي نکاست ، و چه مردم عادي و چه صاحب نظران ، همچنان اوج زيبايي را در تقارن و تکرار مي بينند.

 

با چند ضلعي هاي محدب منتظم، که نمونه هاي جالبي از شکل هاي متقارن اند ، مي توان تصوير هاي جالب و زيبايي به دست آورد. ولي جالب تر از آن ها، چند ضلعي منتظم مقعر، يا چند ضلعي منتظم ستاره اي اند. ساده ترين آن ها، يعني پنج ضلعي منتظم ستاره اي را به سادگي مي توان رسم کرد. بررسي ويژگي هاي چند ضلعي هاي منتظم (محدب و مقعر) و بدست آوردن شکل هاي ترکيبي از آن ها ، زمينه ي گسترده اي براي جلب دانش آموزان ، به زيبايي هاي درس هاي رياضي است. از آن جالب تر، کار با چند وجهي هاي منتظم است .

 

نشان دادن فيلم ها و اسلايد ها از چند وجهي هاي افلاتوني و چند وجهي هاي نيمه منتظم ، يه ويژه اگر همراه با توضيح ساختمان بلور ها و دانه هاي برف باشد، مي توانند وسيله ي بسيار خوبي، براي بيدار کردن احساس زيبايي دوستي دانش آموزان باشد. ولي نبايد گمان کرد که در اشکال نا منتظم نمي توان زيبايي ها را جست جو کرد. نسبت ها و اندازه گيري ها ، زمينه ي بسيار مساعدي است که مي تواند موجب رشد احساس زيبايي شناسي دانش آموزان بشود و آن ها را به طرف رياضيات جلب کند . مسأله هاي مربوط به ماکزيمم و مي نيمم يکي از جالب ترين و دلکش ترين زمينه ها در هندسه است که ، نه تنها نيروي تفکر و استدلال دانش آموز را بالا مي برد، بلکه در ضمن، احساس هنري و زيبا شناسي او را هم بيدار مي نمايد.

در هندسه وقتي پاره خطي را طوري به دو بخش تقسيم کنيم که مجذور بخش بزرگتر برابر با حاصل ضرب تمام پاره خط در بخش کوچکتر باشد ، مي گويند که : « پاره خط را به نسبت زرين تقسيم کرديم . » تقسيم پاره خط به نسبت زرين» از دوران يونان باستان شناخته شده بوده است و رياضي دانان يونان باستان مستطيلي را که روي اين دو بخش پاره خط ساخته شود زيباترين مستطيل مي دانسته اند و آزمايش فوق توانست درستي نظر رياضي دانان باستاني را تاييد کند . از همان دوران باستان ، از اين نسبت زرین در مجسمه سازي و معماري به فراواني استفاده مي کرده اند .

 

در رياضيات اغلب از اصطلاح زيباترين راه حل يا زيبايي راه حل استفاده مي کنند . بهتر است معلم ابتدا مسأله را به طريق عادي حل مي کند و سپس راه حل هوشمندانه و ساده اي را براي حل مسأله بیان کند. از ساده ترين مسأله هايي که در دبستان مطرح مي شود ، تا دشوارترين مسأله هاي سال آخر دبيرستان ، مي توان از اين شيوه استفاده کرد .

 

درس هاي رياضي مي تواند نقش عمده اي در شکوفايي زيبايي شناسي داشته باشد و معلم با تجربه مي تواند از هر فرصتي براي تقويت درک هنري دانش آموزان استفاده کند و ظرافت بيشتري به روحيه ي زيبا شناسي آن ها بدهد . کودکان و نوجوانان هر چيز جالب را دوست دارند و در رياضيات ، موضوع هاي جالب و زيبا ، فراوان است . رياضيات دانشي است منطقي ، دقيق و قانع کننده و همه ي بخش هاي آن ، مثل حلقه هاي زنجير به هم پيوسته اند. سرچشمه ي تأثير احساسي و هنري رياضيات را ، بايد در قطعي بودن نتيجه گيري ها و عام بودن کاربردهاي آن و هم چنين ، در کامل بودن زبان رياضيات ، شاعرانه بودن تاريخ آن و در مسأله هاي معمايي و سرگرم کننده ، جستجو کرد .

نویسنده این مطلب :

فرزند پرتال

به اشتراک بگذارید :

  1. حسین گفت:

    سلام. از این مطلب سایتتون میخواستم داخل مقالک استفاده کنم. اول اجازه میخواستم. دوم اینکه اسم نویسنده این محتوا رو با سال انتشارش میخواستم. باتشکر

دیدگاه شما