علاقه به سینما

سینما که از لحاظ تاریخی، دومین وسیله‌ ارتباط‌ جمعی و هفتمین هنر به شمار می‌رود، اولین وسیله ارتـباطی است که با جان بخشیدن به تصاویر، ویژگی اساسی خود را از رسانه قبلی‌ و رسانه‌های‌ بعدی متمایز ساخته است و آن‌‌ «تصویر‌ متحرک‌» است. از سوی دیگر برخلاف اولین رسانه (یعنی مطبوعات)، استفاده از سـینما، مـقدمات […]

سینما که از لحاظ تاریخی، دومین وسیله‌ ارتباط‌ جمعی و هفتمین هنر به شمار می‌رود، اولین وسیله ارتـباطی است که با جان بخشیدن به تصاویر، ویژگی اساسی خود را از رسانه قبلی‌ و رسانه‌های‌ بعدی متمایز ساخته است و آن‌‌ «تصویر‌ متحرک‌» است. از سوی دیگر برخلاف اولین رسانه (یعنی مطبوعات)، استفاده از سـینما، مـقدمات و شرایط خاصی چوان سواد و تحصیلات ندارد و به عبارت دیگر سینما‌ یکی‌ از موانع استفاده از‌ اولین‌ وسیله ارتباطی را پشت‌سر گذاشته است.

 

این وسیله ارتباط جمعی، با مطبوعات که قرن‌ها پیش از آن پدیـدار گـردیده است و رادیو و تلویزیون که به دنبال آن پدید آمده‌اند، تفاوت‌های فراوان‌ دارد‌؛ به‌طور کلی سینما یک وسیله ارتباطی و انتشاری تصویری است که برای انسان جـنبه سـرگرم‌کننده دارد و بیش از آن‌که به افزایش مـعلومات و آگـاهی‌های او توجه داشته باشد، به پرکردن اوقات فراغت‌ وی‌ می‌پردازد. البته‌ این بدان معنی نیست که این رسانه، نقش و سهمی در ارتقاء سطح دانایی و آگاهی مـردم نـدارد، بلکه‌ فلسفه وجودی و پیـش‌ترین کـارکرد سینما، کارکرد تفریحی و سرگرم‌کنندگی است.

 

بـاید‌ در نظر داشت که سینما از جهات گوناگون فرهنگی در جوامع معاصر مقام مهمی دارد و به اشاعه اندیشه‌ها و توسعه معلومات انـسانی کمک فراوان می‌کند و چون این رسانه، تصویر و صوت را درهم‌ می‌آمیزد و از صـنعت و هـنر مـایه می‌گیرد، تأثیرش در اذهان و نفوس بسیار شدید است.دسینما که برآیند واقعیات زندگی، هـنر،‌ ‌تـخیلات و ذهنیات سازندگان آن است، بیش از‌ دیگر‌ وسایل ارتباط جمعی تحت تأثیر خصوصیات فرهنگی مـلی قـرار دارد.

 

صـنعت سینما، در طول عمر یک صد ساله خود، تغییرات و پیشرفت‌های بسیاری داشته است؛ با این حـال سینما، محدودیت‌هایی را‌ نیز‌ دارا است. به عنوان مثال سینما تنها وسیله ارتباطی است کـه نمی‌تواند به محیط صـمیمانه کـانون خانوادگی وارد شود و انسان جهت دسترسی به آن باید از خانه خارج شود‌ و برای‌ تماشای آن وقت صرف کند، مگر آن‌که از طریق تلویزیون که مهم‌ترین رقیب آن است، مورد استفاده قرار گیرد.

فیلم‌های سینمایی رسانه جـدیدی بـودند که در قرن حاضر به وجود آمدند و به‌طور‌ فزاینده‌ای‌ به‌ویژه بعد از جنگ‌ جهانی‌ اول تا نیمه دهه 1920، مـیلیون‌ها خـانواده هر هفته به تماشای فیلم روی می‌آوردند،که در میان آن مخاطبان، 45 میلیون کودک و نـوجوان زیـر 14 سال نیز وجود داشت و قطعا‌ قابل‌ درک اسـت کـه والدیـن عمیقا درباره تأثیرات بالقوه مضر این فـیلم‌ها نـگران باشند.

 

فیلم‌ها تأثیراتی مستقیم، آنی و گسترده بر بچه‌هایی که آن ها را می‌بینند‌ دارنـد‌. تحقیقات در‌ این زمینه، عمدتا دارای دو مـحور اسـاسی بود: بخش عظیمی از تحقیقات با‌ در نظر گرفتن مضامین‌ فیلم‌ها‌، به بررسی تأثیرات فیلم‌های سـینمایی بـر روی نوجوانان پرداختند و بخش دیگری از پژوهش‌ها، بـا الهـام از نظریه اسـتفاده و بـهره‌مندی و سـایر نظریه‌هایی که مخاطب را «فـعال‌» در نظر می‌گرفتند، به میزان، نحوه‌ و نوع استفاده و بهره‌مندی‌های نوجوانان و کودکان از رسانه‌های تصویری پرداختند. عـواملی همچون سن، جنس و میزان رشد جـنسی، مـوقعیت اجـتماعی و اقـتصادی، سـطح تحصیلات و میزان بـهره هـوشی تماشاگر در میزان رفتن‌ به‌ سینما و همچنین نوع و کیفیت انتخاب فیلم موثر شناخته شد.

 

اطفال و نوجوانان به دو دلیل مهم به سینما می‌روند و از فیلم‌های روی پرده استقبال می‌کنند: دلیل اول این است که می‌خواهند از واقعیات زندگی روزمره بگریزند و دلیل دوم‌ این‌ است که اشتیاق فـراوان دارند تا به این وسیله با آنچه خارج از دنیای محدود ایشان قرار گرفته (زندگی حقیقی روزمره) بیش‌تر و بهتر آشنا شوند. به‌هرحال استقبال شگرف‌ و نوجوانان‌ از‌ سینما، نشانگر جذابیت بسیار این‌ رسـانه‌ تـصویر‌ متحرک برای آن ها بوده و موجب شده تا توجه صاحب‌نظران و محققان علوم اجتماعی به این پدیده نوظهور و تأثیرات آن بر زندگی نوجوانان‌ جلب‌ شود‌.

 

برخی معتقدند که سن سینما از هفت‌سالگی آغـاز‌ مـی‌شود‌. زیرا کودکان از هفت‌سالگی به بعد بیش از پیش به دنیای اشیاء و موجودات توجه و علاقه پیدا می‌کنند و چون خود‌ انسان‌هایی‌ بسیار‌ جنبنده و فعال هستند، بـه هـرچه حرکت و فعالیت دارد مهر می‌ورزند‌. بـه عـبارت دیگر از جهان تخیلات و رویاها بیرون می‌آیند و بیش از پیش، نخست به دنیای واقع وقایع و بعد‌ به‌ فعل‌ و عمل علاقمند می‌شوند. از این روست که تصاویر مـتحرک و فـیلم‌های سینمایی‌ مورد‌ توجه قـرار مـی‌گیرد.

 

از مطالعات مختلف چنین برمی‌آید که از لحاظ درک عقلی و سنجش عاطفی فیلم‌ سینمایی‌ و اثراتی‌ که سینما در تربیت عقلی-عاطفی و اخلاقی کودکان و نوجوانان دارد،پنج گروه‌ سنی‌ می‌توان‌ تشخیص داد که چهارمین گروه آن نوجوانان تـا 15 سـاله هستند. نوجوانی در‌ عین‌ آن‌که‌ با توجه به جهان محسوس برونی همراه است مقارن با رشد شخصیت و اشتغال خاطر‌ شخص‌ با زندگی و کشمکش‌های درونی خویش است.

 

نوجوان نسبت به جنبه تـخیلی و افـسانه‌ای سینما‌ هـوشیاری‌ دارد‌. با وجود این، دوستدار سینماست و نه فقط موضوع فیلم و داستان آن را درمی‌یابد، بلکه قادر به‌ فهم‌ پیام اصلی و معنای درونـی فیلم می‌شود. در عین حال نوجوان به دو دسته‌ فیلم‌ بیش‌ از همه عـلاقه حـاصل مـی‌کند: نخست فیلم‌هایی که ارتباطی با آزمایش خود او از زندگی‌ دارد‌ و دوم فیلم‌هایی که به زندگی بزرگسالان مربوط است و نوجوان مـی‌تواند ‌بـا دیدن‌ آن ها‌ جهان‌ بزرگسالان را که مورد کنجکاوی شدید وی است، بشناسد. در همین دوره 13-15 سالگی‌ اسـت‌ کـه‌ نـوجوان مجذوب ارزش‌های عالی معنوی و فرهنگی چون مذهب، جمال، آرمان‌های اخلاقی، وطن‌پرستی‌ و مانند‌ آن می‌شود. عشق و امـور جنسی در فیلم‌ها بسیار مورد توجه نوجوانان قرار می‌گیرد و بدیهی است که‌ چون‌ نـوجوانان با وجود رشد قـوه قـضاوت، از جهت عاطفی شدیدا تحت تأثیر‌ سینما‌ قرار می‌گیرند و تلقین پذیرند، فیلم بد و خوب‌، اثر‌ بد‌ و خوب‌روی آنان می‌گذارد؛ خصوصا که قهرمان‌ پرستی و هنر پیشه‌ دوستی‌ در این سنین به اوج کمال می‌رسد و پیروی از سرمشق‌های سـینمایی ممکن است‌ منجر‌ به نتایج نامطلوب با مطلوب‌ شود‌.

 

بنابراین‌ از‌ 12‌،13 سالگی به بعد، یعنی از‌ زمانی‌ که نوجوان با شور خاص خویش ماجرای فیلم را به دیده‌دل می‌بیند‌ و به‌ گوش جان می‌شنود و بـا قـهرمانان می‌جوشد‌، سینما اهمیتی خاص می‌یابد‌. به‌ اعتقاد بسیاری از صاحب‌نظران، دنیای‌ فیلم‌ در این دوران چنان در شخصیت نوجوان موثر می‌افتد که نوجوان حقیقت فیلم‌ را‌ با واقعیت عالم خارج و زندگی‌ روزانه‌ درمی‌آمیزد‌؛ و این جـزء‌ اولیـن‌ مسائلی است که در‌ چنین‌ ارتباطی مطرح است. براساس چنین دیدگاهی دنیایی که در فیلم‌ها مجسم می‌شود، انعکاس حقیقی‌ دنیای‌ واقعی ما نیست و تصور این موضوع‌ که‌ این‌گونه فیلم‌ها‌ باعث‌ گـمراهی‌ نـوجوانان کم‌تجربه بشود، اغراق‌آمیز‌ نخواهد بود زیرا نوجوانان عصر و دوره ما زندگی بر روی پرده سینما را واقعیت می‌پندارند‌.

 

به‌طور کلی، مسائل و مشکلات نوجوانان امروزی‌ از‌ طرفی‌ و تأثیر‌ و نفوذ‌ فیلم و سینما از‌ طرف‌ دیگر، موجب آن گـردیده کـه در بـسیاری از ممالک، برخی از نویسندگان و صاحب‌نظران بـین ایـن دو‌ عـامل‌ رابطه‌ مستقیم و موثری را فرض کنند و سینما را‌ تنها‌ عامل‌ نابسامانی‌های‌ زندگی‌ نوجوانان‌ و در مواردی تنها انگیزه ایشان به ارتکاب خطا و بزه‌کاری بیابند. البـته بـا وجـود این‌که تأثیر سینما در نوجوانان را نمی‌توان نادیده گرفت، امـا تـا آنجا که تحقیقات‌ و تتبعات علمای علم رفتار بشری نشان می‌دهد، هنوز رابطه صددرصد مستقیمی بین دیدن‌ «یک فیلم‌» و ارتـکاب‌ «یـک بـزه‌»دیده نشده است.

 

تأثیر فیلم و سینما در نوجوانان و این‌که این تـأثیر تا‌ چه‌ اندازه بتواند ایشان را نسبت به سنت‌های اجتماعی بی‌اعتنا و سرکش سازد، بستگی به عوامل متفاوت و متعددی دارد کـه مـهم‌ترین آن ها عبارت است از: مقام و موقعیت نوجوانان در خانواده و اجتماع‌. به‌ عبارت دیگر، اطفالی بیش‌تر در معرض همانندی با زشتی‌ها و ناباوری‌های عالم فیلم و سینما هستند کـه خـلائی در‌ زنـدگی‌ خانوادگی و اجتماعی، آن ها را مستعد‌ و پذیرا‌ نموده است و الا هر طفلی با دیدن هـر فـیلمی در خـطر فساد و تباهی نخواهد بود. پذیرفتن پلیدی‌ها احتیاج به زمینه مساعدی دارد که در‌ اکثر‌ موارد از قـبیل بـه‌وسیله‌ مـحیط‌ خانوادگی و اجتماعی نوجوان فراهم گشته است.

نویسنده این مطلب :

فرزند پرتال

به اشتراک بگذارید :

دیدگاه شما