قوه ادراک و تجربی کودکان با تحرک آن ها در مـحیطی کـه زندگی می کنند، راه رفتن، دویدن و بازی کردن و تماس با اشیاء، رشد و نمو پیدا میکند ولی در هنگام تماشای برنامه تلویزیون، کودک باید ساکت و آرام مقابل صفحه تلویزیون بنشیند، به جای آن که بـطور طبیعی از جای خود بلند […]
قوه ادراک و تجربی کودکان با تحرک آن ها در مـحیطی کـه زندگی می کنند، راه رفتن، دویدن و بازی کردن و تماس با اشیاء، رشد و نمو پیدا میکند ولی در هنگام تماشای برنامه تلویزیون، کودک باید ساکت و آرام مقابل صفحه تلویزیون بنشیند، به جای آن که بـطور طبیعی از جای خود بلند شـود و بـا جست و خیز و تحرک و بازی با دنیای خارج آشنا شود باید ساعتها به صفحه تلویزیون خیره شود و فقط چیزهایی را روی صفحه روشن و نورانی تلویزیون مشاهده کند. در هنگام تماشای تلویزیون بچه به کلی از تحرکی که لازمه رشد و نمو بدنی اوست بـاز مـیماند و حتی دیدن و نگاه کردن او هم عادی نیست زیرا باید بطور ثابت به صفحه تلویزیون خیره شود و به چشمان او هم اجازه تحرک لازم داده نمی شود او بدین ترتیب تماشای برنامههای تلویزیون برای کودکان کمتر از هفت سال یک کار غـیر عادی و غـیرطبیعی است.
همان گونه كه رفتار فرد در دوران كودكی و در خانواده یكی از مهمترین عوامل شكلگیری شخصیت وی محسوب می شود. تلویزیون نیز به عنوان یكی از وسیله ارتباط جمعی در كنار خانواده در رشد فكری و شخصیتی كودكان تأثیرگذار است. این رسانه مؤثر كه مخاطبان خاص خود را دارد می تواند با توجه به محتویاتش اثرات مطلوب و نامطلوبی بر مخاطبین بگذارد.
كودكان به عنوان یكی از مخاطبان خاص این رسانه به شمار می روند و تأثیرگذاری این رسانه به دلیل سمعی و بصری بودن در مقایسه با سیر رسانه ی ارتباط جمعی بیشتر است. تلویزیون علاوه بر پر كردن اوقات فراغت و سرگرمی می تواند بر رفتار و رشد فكری كودكان تأثیر گذاشته و به نوعی علاقه و گیریی را در غالب برنامه ها در كودكان یجاد كند.
تأثیرگذاری بالقوه تلویزیون در مقا یسه با رسانه های دیگر برجسته تر است و معمولا از آن بیش از سیر رسانه ها استفاده می شود. چنین ویژگی های تلویزیون برای همه به خصوص كودكان، رسانه ی مهم می سازد و از این جهت می توان كودكان را مخاطبان خاص تلویزیون قلمداد نمود. كودكان در برابر تلویزیون موقعیتی پذیرا دارند و تلویزیون را همچون فردی می پندارند كه هر لحظه می تواند داستانی را برای آنان نقل كند و آنان را سرگرم نماید و والدین آنان نیز به دلیل گرفتاری های گوناگون آنان را در دیدن برنامه ها همراهی نمی كنند.
تمامی كودكان بین 5-2 ساله به سوی تلویزیون جلب میشوند و به آن علاقه دارند. كودک تا سن دو سالگی قادر به دنبال كردن یک داستان و درک رابطه تصاویر با یكدیگر نیست و ضمن تماشای تلویزیون توجه كودكان به موجوداتی جلب می شود كه قادر به شناخت آن ها هستند از قبیل حیوانات و كودكان دیگر.
بین 3-2 سالگی علاقه به حیوانات و كودكان دیگر ادامه دارد، ولی بیشتر حركت، كودكان را مجذوب خود می كند. چون در حركت عناصری است كه تخیل آنان را قوام می بخشد. آنان می توانند داستان های مصور را كه ساده باشند بفهمند و به خاطر بسپارند آن ها برخی تصاویر را نیز با موجودات واقعی یكسان می پندارند.
2-3 سالگی بیشتر حركتی و بین 6-4 سالگی بیانی هستند. كودكانی كه غالباً تلویزیون تماشا می كنند در مقایسه با كودكان دیگر كه كمتر اوقات خود را به دیدن تلویزیون می گذرانند از نظر تحصیلی موفقیت كمتری دارند و با هوش ترین آنان كسانی هستند كه به اندازه و با روش درست جذب تلویزیون می شوند. در سن 5 سالگی با دیدن دقیق برنامه های تلویزیون شخصیت كودک آهسته به سوی ینده سوق داده می شود.
در زمینه تأثیر برنامه های تلویزیونی بر رفتار كودكان باید گفت محیطی كه وسیله ارتباطی در آن به كار برده می شود می تواند روی اثرات پیام تأثیر گذارد. عواملی مثل سر و صدا، صدای زنگ منزل، صحبت اطرافیان در محیط می تواند در تأثیرگذاری پیام بر مخاطب تأثیرگذار باشد.