نوجوان و شناخت خود

نخستین و زیربنایی ترین مهارت از سری مهارت های زندگی، مهارت خودآگاهی است. «خودآگاهی»، توانایی شناخت خود و آگاهی از ویژگی‌ها، نقاط ضعف و قوت، خواسته‌ها، ترسها و انزجارهاست. از اجزای خودآگاهی می‌توان به شناخت ویژگی ها و صفات خویش؛ شناخت توانایی ها، استعدادها و پیشرفت‌های خود؛ داشتن تصویر واقع‌بینانه از خویشتن؛ شناخت افکار، ارزش […]

نخستین و زیربنایی ترین مهارت از سری مهارت های زندگی، مهارت خودآگاهی است. «خودآگاهی»، توانایی شناخت خود و آگاهی از ویژگی‌ها، نقاط ضعف و قوت، خواسته‌ها، ترسها و انزجارهاست. از اجزای خودآگاهی می‌توان به شناخت ویژگی ها و صفات خویش؛ شناخت توانایی ها، استعدادها و پیشرفت‌های خود؛ داشتن تصویر واقع‌بینانه از خویشتن؛ شناخت افکار، ارزش ها و باورها و شناخت احساس رضایت یا نارضایتی از خود اشاره کرد.
.
«شناخت احساسات» از اجزای مهم مهارت خودآگاهی است. جزء دیگر مهارت خودآگاهی، «شناخت ارزش‌ها» است. از دیگر اجزای مهم مهارت خودآگاهی، پی بردن به «هوش هیجانی» است که به توانایی شناسایی و تشخیص مفاهیم و معانی عواطف، روابط میان آن ها، استدلال کردن درباره آن ها و نیز حل مسئله بر اساس آن ها گفته می شود.
«عزت نفس»، جزء دیگر خودآگاهی است که به میزان احترام و ارزشی گفته می‌شود که فرد برای خود قائل است. عواملی مانند پذیرش خود، پذیرش دیگران و قبول مسئولیت ها در رشد خودآگاهی مؤثر هستند و عواملی مانند توقع‌ها و انتظارهای بیش از حد، کمال‌طلبی و غرورها مانع رشد خودآگاهی می شوند. خودپنداره نیز تصویری است که هر کس درباره خود دارد و نقش مهمی در خودآگاهی و در نتیجه، سلامت روانی افراد ایفا می کند.
.
برای مـثال‌، مـمکن‌ است‌ پاسخ به این‌ سـؤال‌ کـه چه کـسی هـستیم‌، سخت‌ و دشوار باشد. بیشتر ما فقط دربـاره ویـژگی‌های کلی و عمومی خود از جمله سن، جنس‌، نام‌ خانوادگی، تحصیلات و وضعیت شغلی خـود صـحبت‌ می‌کنیم‌ و از ویژگی‌های‌ شخصیتی‌ و رفتاری‌ خود اطـلاعات کافی و مناسبی‌ نداریم. بـرای مـثال، نمی‌دانیم چه کارهایی را خوب مـی‌توانیم انـجام دهیم؟ چه ویژگی‌های اخلاقی خوب و مثبتی‌ داریم؟ به‌ چه علت مهربان هستیم و چه ویژگی‌های‌ مـنفی‌ اخـلاقی‌ داریم؟!
رشد خودآگاهی به‌ فـرد‌ کـمک مـی‌کند دریابد دچار اسـترس اسـت یا نه و این اغـلب، پیـش‌شرط ضروری روابط اجتماعی و روابط بین‌ فردی‌ مؤثر‌ و همدلانه است. به طور کلی در مهارت‌ خـودآگاهی‌ مـی‌آموزیم‌:

1- تکیه‌ بر‌ نقاط قوت خـود، بـرای بهبود نـقاط ضـعف بـکوشیم. آگاهی از نقاط ضعف مـوجب می‌شود فرد بتواند تسلط بیشتری بر خود داشته باشد.

2- احساسات خود را بشناسیم. لازم‌ است افـراد حـداقل شناخت را نسبت به احساس¬های خود داشـته بـاشند. فـردی کـه از احـساسات خود آگاه بـاشد، مـی‌تواند آنها را کنترل کند. ناتوانی در کنترل و مهار احساسات، می‌تواند به‌ اعتیاد‌ و خشونت بینجامد.

3- نیازهای خود را بشناسیم و یـاد بـگیریم کـه از مسیرهای سالم آنها را مرتفع کنیم.

4- در زندگی خـود اهـداف حـقیقی را دنـبال کـنیم و از دنـبال کردن اهداف غیرحقیقی‌، تخیلی‌ و بلندپروازانه بپرهیزیم؛ زیرا اهداف غیر حقیقی موجب ناکامی و به تبع آن، خشم و خشونت می‌شود.

5- خودآگاهی، حس ارزشمندی به ما می‌بخشد و به ما کمک‌ مـی‌کند‌ به جای ارزش¬های کاذب، در‌ پی‌ ارزش‌های حقیقی باشیم و از زندگی رضایت کافی داشته باشیم.

 

  • اجزای خودآگاهی

نخستین جزء خودآگاهی، شناخت ویژگی ها و صفات خویش است. یک بخش با اهمیت از‌ شیوه‌ نگریستن بـه خـودمان، ارزیابی‌ مثبت‌ و منفی درباره خودمان است. این شیوه نگرش به خود، عزت نفس ما را می‌سازد. عزت نفس و خودپنداره، از دوران کودکی در وجود ما شکل می‌گیرد.

 

دومین‌ جزء‌ از خودآگاهی، شـناخت تـوانایی‌ها، استعدادها و پیشرفتهاست. هریک از ما موفقیت هایی را در زندگی به دست آورده‌ایم که از توانایی ها و استعدادهایی سرچشمه گرفته است. این توانایی‌ها و استعدادها، اجزای ساختمان اعتماد به‌ نـفس‌ مـا را‌ تشکیل می دهد. اعتماد به نـفس نـیز مانند خودپنداره و عزت نفس، در تعاملات اجتماعی شکل می‌گیرد.

سومین جزء‌ خودآگاهی، تصویر واقع‌بینانه ای است که از خود داریم. پذیرفتن خود حقیقی‌ و همسو‌ کردن‌ آن با ایـدئال ها و تـصویری که ما دوست داریـم از خود داشته باشیم، نیازمند تمرین و کسب مهارت خودآگاهی ‌‌است‌.

 

چهارمین جزء خودآگاهی، شناخت افکار، ارزش‌ها و باورهایمان است. مجموعه افکار ما‌ باورهای‌ ما‌ و باورهای ما، ارزش های ما را تشکیل می‌دهند. در حقیقت، افـکار، بـاورها و ارزش های ما چارچوب و ساختار‌ ذهنی ما را می سازند و ما بر اساس این چارچوب یا ساختارهای ذهنی، اطلاعات‌ دریافتی از محیط پیرامون‌ را‌ پردازش می کنیم و بر مبنای آن به دنیا و محیط اطراف می نگریم یا دربـاره دیگران، خود و محیط اجتماعی، رفتار و قضاوت می کنیم.

 

پنجمین جزء و مهم‌ترین بخش خودآگاهی که با دیگر اجزای آن رابطه‌ای‌ تنگاتنگ دارد، شناخت احـساس رضایت و نارضایتی از خود است. شناخت اشتباه ها، نقاط ضعف، نـارضایتی ها و شـکست ها، نـخستین گام به سوی شناخت تغییر و اقدام برای رفع و اصلاح آن است.

 

  • شناخت احساسات

از‌ اجزای‌ دیگر مهارت خودآگاهی، «شناخت احساسات» اسـت. ‌ ‌شـناخت احساسات به ما کمک می‌کند تا زندگی خوب و موفقی داشته و نسبت به خـود احـساس خـوبی داشته باشیم. این احساس، موجب می‌شود از آنچه‌ که‌ هستیم، شاد و راضی باشیم. افرادی که احـساس خوبی نسبت به خود دارند، ویژگی‌هایی دارند که عبارتند از:

 

ـ ویژگی‌های مثبت، توانایی‌ها و اسـتعدادهای خود را می‌شناسند و به آن ها افتخار می‌کنند؛

ـ ویژگی‌های‌ منفی‌ و نقاط ضعف خود را می‌شناسند و می‌کوشند آن ها را اصلاح کنند؛

ـ موفقیت ها و شکست های خود را می‌شناسند و می‌پذیرند؛

ـ به خود و دیگران احترام می‌گذارند؛

ـ برای رسیدن به اهداف خود می‌کوشند.

 

 

نویسنده این مطلب :

فرزند پرتال

به اشتراک بگذارید :

دیدگاه شما