سرگرمی های کودکانه

بازی برای کودکان عین زندگی است. کودکان می‌توانند از طریق بازی با اسباب‌ بازی‌ هایشان، تجسمی از زندگی واقعی در ذهن خود بسازند. هدف بازی نه تنها باید شاد کردن کودکان باشد، بلکه باید فعالیت‌های مختلف که با اسباب‌بازی‌های خود انجام می‌دهند ، اعتماد به نفس لازم برای روبه‌رو شدن با شرایط و موقعیت‌های آینده […]

بازی برای کودکان عین زندگی است. کودکان می‌توانند از طریق بازی با اسباب‌ بازی‌ هایشان، تجسمی از زندگی واقعی در ذهن خود بسازند. هدف بازی نه تنها باید شاد کردن کودکان باشد، بلکه باید فعالیت‌های مختلف که با اسباب‌بازی‌های خود انجام می‌دهند ، اعتماد به نفس لازم برای روبه‌رو شدن با شرایط و موقعیت‌های آینده را به دست می‌آورند. آن‌ها از طریق بازی با انواع جورچین‌ها، مکعب‌ها، مهره‌ها و سر هم کردنی‌ها ، مهارت‌های حرکتی دست‌ها ، هماهنگی بین چشم و دست و قدرت تفکر خود را پرورش می‌دهند.

 

زمانی که در حیاط با توپ بازی می‌کنند، واگن‌های خود ساخته‌شان را می‌کشند تاب می‌خورند، الاکلنگ و سرسره سوار می‌شوند و طناب‌بازی می‌کنند، قدرت عضلات دست و پایشان را تقویت می‌کنند. آن‌ها از طریق بازی با عروسک‌ها، ماشین‌ها، قطارها، هواپیماها، وسایل خانگی کوچک و …نقش‌های مختلف زندگی را فرا می‌گیرند و تصویری از وظایف افراد مختلف جامعه را در ذهن خود می‌پرورانند. والدین و مربیان باید بدانند که علاقه و اشتیاق کودکان به بازی، نشانه‌ی سلامت عقل و کنجکاوی آن‌هاست. کودکی که بازی، بخشی از زندگی روزانه‌ی او را تشکیل می‌دهد، نسبت به کودک گوشه‌گیر و منزوی، از اخلاق و رفتار فردی – اجتماعی مناسب‌تری برخوردار است.

 

الف- بازی های تمرینی

( بدو تولد تا ۲ سالگی) پیاژه در بیان چگونگی بازی های تمرینی، بازی را وسیله ای برای لذت بردن از حواس می داند؛ زیرا کودک لمس کردن، چشیدن، گوش کردن، حرکت اعضای بدن و احساس کیفیت مختلف اشیا را از راه به کارگیری حواس در می یابد و این امر سبب لذت بردن او می شود. کودک، با استفاده از حواس، از تقلید پا فراتر می گذارد، به تکرار می پردازد و حرکاتش، از شکل ابتدایی آزمایش و خطا، به مهارت می رسد. این حرکات تقلیدی مقدمه ای می شوند تا کودک بتواند به کارهایی پیچیده تر دست بزند.

 

ب- بازی های نمادی

(۲ تا ۵ سالگی) در این مرحله از بازی که از دو تا پنج سالگی ادامه می یابد، عناصری جدید وارد بازی کودکان می شوند. واقعیت ها تغییر شکل می یابند. اشیایی که وجود ندارند به وسیله اشیای دیگر نمایش داده می شوند. از تکه چوبی اسب و با قرار دادن چند بالش در کنار هم خانه یا باغچه ای می سازند. کودک در این مرحله به تمرین تجربیات زندگی می پردازد و آن ها را به شکل های مختلف تجربه و آزمایش می کند.

 

ج- بازی های با قاعده

(۷ تا ۱۱ سالگی) در این مرحله، آثار بازی، تفریح و سرگرمی برای همه عمر باقی می ماند و همزمان با رشد کودک و گذشت زمان، به صورتی کامل تر انجام می شود. قواعد بازی، تفریح و سرگرمی های با قاعده معمولاً از بزرگترها به کوچکترها یا از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود. در بازی های با قاعده، رقابت وجود دارد و افزون بر آن، هر بازی قراردادهایی دارد که نمادی شده است و یا قرار دادهایی که امکان دارد همیشگی یا براساس توافق موقت خود بازیکنان باشد. کودک در هر سنی، به بازی، تفریح و سرگرمی های خاصی می پردازد و بعضی از آن ها را رها می کند. برای مثال، بچه های کودکستانی از بازی با مکعب های چوبی دست می کشند، زیرا اشیایی از قبیل رنگ، گل رس، مداد رنگی و … فعالیت های جالب تر و متنوع تری را به آنان عرضه می کنند. وقتی کودک نمی تواند اسباب بازی ها و عروسک های خود را جاندار فرض کند، این بازی ها نیز جذابیت خود را از دست می دهد و او کم کم به سوی بازی هایی مانند فوتبال، بسکتبال، شطرنج و بازی های فکری پیچیده می رود که نیازهای فکری، جسمی، روانی و اجتماعی او را بهتر برآورده می کند.

نویسنده این مطلب :

فرزند پرتال

به اشتراک بگذارید :

دیدگاه شما