مرحله خود مدیرى

پیامبر اکرم (ص) هفت سال سوّم زندگى را مرحله (وزارت) نامیده است. بیشتر روانشناسان بر این باورند که دوران نوجوانى از یازده یا دوازده سالگى آغاز و در سال هاى هفده یا هیجده سالگى پایان مى ‏یابد، مى‏ توان گفت که قسمت اعظم مرحله وزارت، سنین نوجوانى را دربرگرفته و سرانجام به سنین جوانى (دوره […]

پیامبر اکرم (ص) هفت سال سوّم زندگى را مرحله (وزارت) نامیده است. بیشتر روانشناسان بر این باورند که دوران نوجوانى از یازده یا دوازده سالگى آغاز و در سال هاى هفده یا هیجده سالگى پایان مى ‏یابد، مى‏ توان گفت که قسمت اعظم مرحله وزارت، سنین نوجوانى را دربرگرفته و سرانجام به سنین جوانى (دوره زندگى استقلالى) منتهى مى ‏گردد.

 

مربى شایسته کسى است که دوران جوانى را شناخته و از وضع عقل و عواطف و احساسات جوانان و پایه‏ هاى تربیتى آنان آگاه باشد تا بتواند برنامه‏ هاى خویش را به موقع به اجرا بگذارد. در این دوره، رشد جسمانى، عقلانى و عاطفى تکامل مى ‏یابد. ناموزونى بین احساسات و عقل، بزرگترین مشکل را براى جوانان در پى دارد. در این دوره که دوره تشخص‏ طلبى جوان است و به شدت میل به استقلال دارد و تمایلات در این دوره بیشتر است، وظیفه مربى است که به این تمایلات اعتدال ببخشد و غرایز سوزانى را که زبانه مى ‏کشند و هر لحظه ممکن است جوانى را طعمه حریق نماید، مهار کند و جوان را از پرتگاه ارضاى نادرست غرایز نجات دهد و او را وزیر و مشاور خویش قرار دهد؛ به دلیل این که این مرحله، هنگام شکوفایى فکرى و «خود مدیرى» است. در این مرحله عواملى چون مشورت کردن و تبادل افکار مى‏تواند در رشد عقلى جوان نقش مؤثر ایفا کند.

 

پیامبر اکرم (ص) این مرحله را مرحله «وزارت» نامیده است، و ما با نگاهى به تاریخ درمى‏ یابیم که حتى در این دوره، جوانان پست‏ هاى حساس و مهمى نیز داشته ‏اند، چنان که پیامبر اکرم (ص) مسئولیت هاىِ ارشادى، آموزشى و اجرایى را به جوانان مى‏ داد و از نیروهاى مؤمن و پرتلاش در جهت ترویج و توسعه اسلام و اداره جامعه اسلامى یارى مى ‏جست. و نیز این مسئله، در انقلاب اسلامى ایران نیز به خوبى نمایان بوده و هست و همین جوانان بودند که در تمام عرصه‏ هاى نبرد حاضر بوده و حماسه‏ ها و رشادت ها از خود به یادگار گذاشته‏ اند.

 

به طور کلی مشورت کردن با فرزندان باعث شکل گیری احساس به حساب آمدن آن ها در موقعیت های مختلف زندگی می شود و به تدریج فرزندانمان راه و روش فکر کردن و تصمیم گیری را می آموزند. خود را آماده پذیرش نظر فرزندتان بکنید. پس به جای نظرخواهی به طور مطلق، او را در برابر دو امر مساوی قرار دهید تا یکی را انتخاب کند. مثلا نپرسید «به نظر تو در تعطیلات چه کار کنیم؟» بلکه دو کار را که می‌توانید در تعطیلات انجام دهید مطرح کنید و از او بخواهید یکی را انتخاب کند.

 

مشورت باید با توجه به سن فرزند، میزان تجربه و اطلاعات او صورت گیرد. یعنی اموری که مربوط به او نیست و یا او اطلاعات لازم را برای اظهار نظر درباره‌اش ندارد، با او در میان نگذارید. در اصولی که به آن باور دارید و نمی‌توانید تغییری در عقیده خود بدهید مشورت نکنید. در مشورت با فرزند به او کمک کنید تا یاد بگیرد جوانب مختلف یک موضوع را بسنجد بعد تصمیم بگیرد. به فرزند کمک کنید تا درک کند که نظر مشورتی دادن به منزله نظر نهایی نیست. در مواردی که رای و نظر او درست است، به تصمیمش احترام بگذارید و  در موقع بروز مشکلات حمایتش کنید. اگر در موردی اصرار بر انجام کاری داشت که مخالف نظر شما بود و ضرر چندانی هم در پی نخواهد داشت، بگذارید نظرش را اعمال کند و به این نکته برسد که والدین صلاح او را می خواهند.

نویسنده این مطلب :

فرزند پرتال

به اشتراک بگذارید :

دیدگاه شما