از امر و نهی تا لجبازی

لجبازی در کودکان معمولاً از سن یک سالگی آغاز می شود و حتی می تواند با رفتارهای نادرست اطرافیان در کودک نهادینه شود و در بزرگسالی هم این رفتار را در آن فرد مشاهده کنیم بنابراین لجبازی در کودک می تواند بخشی از تکامل شخصیتی او باشد و والدین باید بسیار سنجیده رفتار کنند و […]

لجبازی در کودکان معمولاً از سن یک سالگی آغاز می شود و حتی می تواند با رفتارهای نادرست اطرافیان در کودک نهادینه شود و در بزرگسالی هم این رفتار را در آن فرد مشاهده کنیم بنابراین لجبازی در کودک می تواند بخشی از تکامل شخصیتی او باشد و والدین باید بسیار سنجیده رفتار کنند و به شکل گیری «خود» در کودک کمک کنیم.

 

کودکان برای پیدا کردن خود و جایگاهشان و گاهی به دلیل اینکه می‌خواهند خودشان را به اطرافیان ثابت کنند لجبازی می‌کنند و یکی از اساسی ترین مشکلات این است که والدین در این شرایط خودشان هم داخل بازی لجبازی کودکان می‌شوند و آن ها هم به نوعی به لجبازی با آن ها می پردازند. بهترین اقدام والدین در این لحظه می‌تواند این باشد که دلگیر نشوند و سعی کنند به صورت امری و دستوری با کودک صحبت نکنند بلکه با او همدلی کرده و کمک کنند تا قدرت تصمیم گیری در کودک تقویت شود. همچنین والدین باید سعی کنند تا مطالب را به صورت انتخابی برای کودک بیان کنند.

 

به طور مثال به او می گویند «الان می خواهی غذا بخوری؟» و نباید مستقیماً به او امر کنیم «بیا غذا بخور» بلکه او را در جایگاه یک تصمیم گیری قرار دهند و با این روش کودک نسبت به مسائلی که اجتناب کرده و نسبت به آن لجبازی می‌کند، این در حالی است که بعد از استفاده این روش می‌توان اظهار تمایل به آن کار را در کودک مشاهده کرد.

 

کودکان به طور مستقیم از رفتارهای والدین خود الگوبرداری و آن را در ذهن خود ذخیره می‌کنند. رفتار والدین به طور مستقیم الگویی برای رفتار فرزندان است، کودک واکنش و رفتارها را می‌بیند، کپی‌برداری کرده و در ذهن خود ذخیره می‌کند. اگر نخستین واکنش والدین به هر اتفاق ناخوشایندی از دست دادن صبر و تحمل خود باشد، کودک نیز می‌آموزد تا در شرایط مشابه همانند پدر و مادرش رفتار کند و طاقت هیچ‌گونه سختی و مشکلی را نخواهد داشت. یک پدر عصبی یا یک مادر زودرنج فرزندان خود را مانند خویش تربیت می‌کند و بالعکس کودک از والدین آرام و متعادل، رفتاری مشابه را می‌آموزد. والدین هرگز نباید بطور مرتب به فرزند خود امر و نهی کنند و وسواس زیاد به خرج دهند زیرا موجب پرخاشگری، مشکلات عصبی و ایجاد وسواس فکری و عملی در او می‌شود.
 .
امر و نهی والدین به فرزندان، امری اجتناب ناپذیر و لازم برای راهنمایی و تربیت کودکان است و برای بالا بردن میزان حرف شنوی فرزندان در مقابل این امر و نهی‌ها، والدین باید به چند نکته ساده اما کلیدی بیشتر توجه کنند. هم‌خوانی خواسته‌ها و امر و نهی‌ها با سن عقلی و تقویتی کودک، توجه به زمان و مکان مناسب به طور مثال: از دستور دادن در جمع، حدالامکان اجتناب شود و رعایت شأن کودک (لحن دستورات تا جای ممکن با محبت و عطوفت باشد)، از جمله نکات مورد اهمیت هستند.
گاهی کودکان به دلیل عدم آگاهی و فهم ناصحیح، ظاهراً نافرمانی می‌کنند، پس والدین باید خواسته‌های خود را واضح، با ذکر دلایل و بدون شاخ و برگ‌های اضافه (گاهی توضیحات اضافه باعث گیج شدن کودک می‌شود) به کودک انتقال دهند. قاطعیت در خواسته‌های ضروری که برای کودکان لازم است نیز نباید فراموش شود، البته نباید قاطعیت را با خشونت اشتباه گرفت، در واقع قاطعیت یعنی، از عقب نشینی در مقابل نافرمانی کودکان خودداری شود.
.
والدین باید در سنین قبل از دبستان از امر و نهی کردن به طور مستقیم به کودکان اجتناب کنند و با هوشمندی و به طور غیر مستقیم، دستورات را به کودک انتقال دهند و نکته آخر و بسیار مهم این است که، والدین الگوی فرزندانشان هستند و می‌بایست حدالامکان امر و نهی‌هایی را که به کودکشان اعمال می‌کنند، خود نیز رعایت کنند.

نویسنده این مطلب :

فرزند پرتال

به اشتراک بگذارید :

دیدگاه شما