تشویق به دادن صدقه

صدقه از مصادیق احسان است انسان مسلمان، انسانی اخلاقی است چرا که مسلمان خردورزی و تعقل در کارها را از واجبات خود می داند و از هر گونه سفاهت و بی خردی و جهالت پرهیز می کند

امام رضا (ع) فرمودند: «به کودک دستور بـده کـه بـا دست خودش صدقه بدهد گر چه به اندازه تکّه نانى یا یک مشت از چیزى باشد؛ زیرا هر چیزى که در راه خدا داده شود اگر با نیّت پاک صورت گیرد، هر چند کم باشد، بسیار زیاد است.»

 

صدقه در زندگی انسان خیلی کارکرد و تاثیر دارد و هر کسی که گرفتار مصیبتی است یا ترس از مصیبی دارد که بدان گرفتار شود، صدقه دهد و چنان که در فقر و تنگدستی هستید از آن به عنوان عامل افزایش مال و ثروت سود برید و اگر در اندیشه سعادت دنیوی و اخروی و طهارت روح و روان خویش و حرکت در سیر و سلوک عرفانی هستید، صدقه را عامل پالایش روح و روان بدانید و بدان تمسک جویید.

 

در روایات اسلامى وارد شده که صدقه دادن مستحب است، اگرچه به کمترین چیزها و اگر کسى قدرت مالى زیاد ندارد، مى تواند با اندک چیزى به این دستور الهى عمل کند. این عمل اختصاص به اغنیا ندارد، بلکه از هر غنى و فقیر شایسته است. خداوند در قرآن دو قسم صدقه دادن را مطرح می کند، یکى صدقه آشکار و دیگرى پنهان، و هر دو را ستوده است؛ براى این که هر کدام از آن دو آثار و نتایجی دارند، اما صدقه آشکارا که خود تشویق و دعوت عملى مردم به کار نیک، و نیز مایه دلگرمى فقرا و مساکین است؛

 

چرا که مى‏ بینند در جامعه مردمى مهرورز هستند که به حال آنان ترحم مى‏ کنند، و اموالی را در جامعه براى آنان و رفع حوایج شان قرار مى ‏دهند، تا براى روز قیامتشان که روز گرفتارى است ذخیره‏اى باشد. این کار باعث مى‏ شود که روحیه یاس و ناامیدى از فقرا زدوده شود، و در کار خود داراى نشاط گردند، و احساس کنند اگر سرمایه‏ دار کسب و تجارتى مى ‏کند، تنها براى منافع شخصی نیست، و این خود آثار نیک بسیارى دارد.

 

  • داستانی از زبان یک کودک

مامان هر وقت صبح از خواب بیدار می شد زودی می رفت سراغ صندوقی که کنار در خونه بود و داخلش پول می انداخت. همیشه با خودم فکر می کردم مامان چی می خواد بخره که انقدر توی صندوق پول می اندازه. تازه بابام هم وقتی صبح صبحانه شو می خورد و می خواست بره سر کار، قبل از رفتن یه پولی توی صندوق می انداخت. نمی فهمیدم بابا و مامان برای چی انقدر پول جمع می کنند. ما که خونه و ماشین داریم تازه منم برای خودم یه دوچرخه دارم.

یه روز رفتم صندوق رو برداشتم و نگاش کردم. بعد تکونش دادم یه عالمه پول توش بود. روی صندوق عکس یه بچه بود که خیلی ناراحت به نظر می رسید. دلم براش سوخت. با خودم گفتم این عکس کیه؟ چرا مامان و بابا تو این صندوق این قدر پول می ریزند. صندوقو برداشتم و رفتم تو آشپزخونه پیش مامان. ازش پرسیدم: مامان این عکس کیه. چرا شما هر روز توی این صندوق پول می ندازید.

مامان گفت:این پول ها صدقه هستند. ما باید هر روز صدقه بدیم تا بلاها از ما دور بشه. ما باید صدقه ها رو به آدمای نیازمند بدیم تا اونا هم بتونن یه زندگی راحت مثل ما داشته باشن. بعد من به مامانم گفتم: منم امسال وقتی می خوام برم مدرسه حتماً صدقه می دم تا هم من و شما و بابام سالم و سلامت بمونیم و هم این که منم به آدمای نیازمند کمک کرده باشم. مامانم منو بغل کرد و بوسید و گفت: قربون دختر مهربون و دلسوزم برم الهی.

 

 

نویسنده این مطلب :

فرزند پرتال

به اشتراک بگذارید :

دیدگاه شما