یکی از مشکلات تربیتی کودکان این است که در خانوادههای کم جمعیت بزرگ میشوند و برای همین والدین نمیتوانند آنها را خوب تربیت کنند؛ اما در خانوادههایی که سه فرزند به بالا در آن حضور دارند، پدر و مادر غالباً در امر تربیت موفقتر هستند؛ زیرا کودکان از بچه اول الگو میگیرند و سعی میکنند که مستقل باشند و مسائل را بین خود حل کنند. بنابراین از نظر تربیتی هیچ مشکلی برای آوردن فرزند دوم، سوم و حتی چهارم وجود ندارد و از نظر پزشکی هم متخصصین میگویند: هیچ منعی ندارد که مادر چند فرزند را به دنیا بیاورد.
یکی از مشکلات تربیتی کودکان این است که در خانوادههای کم جمعیت بزرگ میشوند و برای همین والدین نمیتوانند آنها را خوب تربیت کنند؛ اما در خانوادههایی که سه فرزند به بالا در آن حضور دارند، پدر و مادر غالباً در امر تربیت موفقتر هستند؛ زیرا کودکان از بچه اول الگو میگیرند و سعی میکنند […]
در خانوادههای پر جمعیت همبستگی بین اعضای خانواده بیشتر است. از طرفی کودکان همیشه هم بازی دارند. خواهرها و برادرها پشتیبان روحی یکدیگر در تمام طول زندگی هستند. آنها اولین روابط اجتماعی و صمیمانه خود را با هم تجربه میکنند. روابط خانوادگی عموما نسبت به روابط دوستانه و دیگر روابط دوام و استحکام بیشتری دارند. کودکان وقتی خواهر یا برادر دارند در دوران کودکیشان کمتر بیحوصلهگی و روزمرگی را تجربه میکنند. ضرورت پذیرش مسئولیت در خانوادههای پر جمعیت بیشتر احساس میشود. داشتن برادر و خواهر این امکان را به کودکان میدهد که هویت خود را شکل بدهند؛ چرا که آنها به کمک بودن در کنار خواهر و برادر خود راحت تر میتوانند شخصیتشان را بشناسند و آن را بسازند.
والدین در صورت داشتن چند فرزند، وقت کمتری را میتوانند به طور اختصاصی به هر فرزند اختصاص دهند. در نتیجه احتمال به وجود آمدن حس سرخوردگی و گاه ناامیدی در کودکان و همچنین پدر و مادر وجود دارد. در مواردی این امر سبب میشود بین فرزندان حس رقابت به وجود بیاید.
کودکان در خانوادههای تک فرزند از فواید فراوانی بهره میبرند. آنها متناسب با ریتم زندگی بزرگسالان زندگی میکنند. بیشتر این امکان را دارند که در فعالیتهای فرهنگی بیرون از خانه شرکت کنند. آنها در خانه، مشکل درگیری و رقابت با کودک دیگری را ندارند. معمولا این کودکان اعتماد به نفس بالایی دارند.
حتی در کودکانی که تنها فرزند خانواده هستند خودخواهی و زیاده خواهی مشاهده میشود که معمولا توجیه مناسبی برای آن وجود ندارد. در حقیقت چالشهایی که این کودکان در زندگی خود آنها را تجربه میکنند، منحصر به شرایط زندگی آنهاست. بهتر است که توجه کافی را در تربیت آنها داشته باشیم؛ چرا که این امکان وجود دارد:
- آنها به کودکانی خرابکار و غیر قابل تحمل بدل شوند.
- اعمالشان بیش از حد زیر ذره بین دیگران قرار گیرد.
- بیش از حد تحت مراقبت و توجه قرار گیرند و در نتیجه کمتر امکان ماجراجویی داشته باشند.
- فرصت کافی برای معاشرت با کودکان همسن خود را نداشته باشند