مسئولیت داخل و خارج خانه

مادران شاغل اغلب به دلیل آن که بخش مهمی از ساعات مفیدشان را در طول روز از فرزند جدا هستند، نمی توانند همانند مادران خانه دار به کودکان خود رسیدگی کنند، علاوه بر این، آن ها در کنار خستگی جسمی و ذهنی ناشی از کار، مسئولیت خانه و خانه داری را هم به دوش می […]

مادران شاغل اغلب به دلیل آن که بخش مهمی از ساعات مفیدشان را در طول روز از فرزند جدا هستند، نمی توانند همانند مادران خانه دار به کودکان خود رسیدگی کنند، علاوه بر این، آن ها در کنار خستگی جسمی و ذهنی ناشی از کار، مسئولیت خانه و خانه داری را هم به دوش می کشند. از سوی دیگر، سپردن کودکان به مهد کودک هم چندان مورد تایید کارشناسان نیست، چرا که به باور آن ها این کار ممکن است موجب بروز نابسامانی های روانی خاصی در بزرگسالی شود. در ادامه چندین تاثیر مهم شاغل بودن مادران بر تربیت فرزندان را خواهید خواند.

 

  • فاصله عاطفی از فرزند:

روانشناسان معتقدند کودکان به خصوص در سال‌های نخستین زندگی، نیاز شدید عاطفی دارند و این نیاز تنها از سوی مادر تامین میشود و از طریق هیچ فرد یا نهاد جایگزین دیگری تامین نمی‌شود. با شاغل شدن زن که مهم‌ترین نقش را در ایجاد تعادل عاطفی و روانی و پرورش فضایل در فرزند دارد، لطمه شدید روحی به کودک وارد می‌شود.

 

  • کاهش تابعیت پذیری فرزند از مادر:

هر مسئله ای که سبب دوری والدین از فرزندان شود، از میزان نفوذشان در آن ها کم می کند. اشتغال مادر نیز این دوری را پدید می آورد و به این صورت، بر تربیت صحیح فرزندان تأثیر می گذارد زیرا فرزند دیگر حرف شنوی لازم را ندارد.

 

  • رفتارهای تربیتی خارج از خط تعادل:

خستگی های روحی ناشی از اشتغال در خارج از منزل گاهی سبب رفتار غیر دوستانه و سخت گیری افراطی مادر می شود و گاهی هم مادر می کوشد تا ساعات نبودن خود را با هدیه یا نوعی باج دادن به فرزند جبران کند و این روند افراطی و تفریطی رفتار با فرزندان، تربیت او را دچار خدشه می کند.

 

  • نظارت مستقیم نداشتن بر فرزندان و غفلت از نیازهای آن ها:

پرخاشگری و تمرکز نداشتن، افت تحصیلی و بحران های عاطفی در نوجوانی از نداشتن نظارت مستقیم والدین و به خصوص مادر بر فرزندان حکایت دارد و این مسئله نیاز به حضور و واکنش به موقع مادر در برابر رفتارهای فرزندان را بیشتر به رخ می کشد.

 

  • تضعیف جایگاه پدر:

اشتغال مادر ممکن است نقش و جایگاه پدر را برای فرزندان پسر مخدوش کند. فرزندان چون می توانند بخشی از نیازهای مالی خود را از طریق مادر برطرف کنند، ممکن است نقش پدر را در منزل نادیده بگیرند و از کمک ها و راهنمایی های وی خود را بی نیاز بدانند و به مرور زمان، پدر در انزوا قرار گیرد.

 

  • کم رنگ شدن نقش مادر به عنوان الگو برای دختران:

بی تردید نخستین الگوی دختر، مادر است. دختر در تعامل با مادر، خانه داری، کدبانوگری، شوهرداری، بچه داری و امثال آن را یاد می گیرد و به تدریج، بخشی از مسئولیت زندگی را در خانواده بر عهده می گیرد و خود را برای زندگی آینده آماده می کند؛ اما حضور کم مادر در خانه و کانون خانواده این الگو را بی رمق می سازد.

 

  •  دوگانگی در تربیت فرزندان:

در طول زمان حضور در محل کار، مادر مجبور است فرزند یا فرزندان خود را به مهد کودک یا به افراد دیگری از فامیل مثل خاله یا مادربزرگ بسپارد. این در حالی است که الگوهای تربیتی مادر با ایده ها و روش های تربیتی مربیان مهدها و دیگران متفاوت خواهد بود و فرزندان با حالتی دوگانه در رفتار و افکار و ارزش ها رشد خواهند کرد.

نویسنده این مطلب :

فرزند پرتال

به اشتراک بگذارید :

دیدگاه شما