پرروش، تعلیم و تربیت به معنی بازداشتن کودکان از کار و رفتار بد بوده است. نیمی از وظیفه ی پدر و مادر درست مانند افسر پلیسی است که سر چهار راهی ایستاده و فقط منتظر و مواظب کسی است که تخلف کند تا او را جریمه کند. «در حالی که در دنیای امروز، پرورش تعلیم […]
۱- حواس کودکتان را پرت کنید. وقتی در حال انجام کار اشتباهی است، به او بگویید: بیا یک کار جدید کنیم یا بگویید: بیا ببین دارم چه کار میکنم!
۲- فقط وقتی کودکتان در حال صدمه زدن به خود یا دیگری بود به او نه بگویید و از او بخواهید کاری را انجام ندهد. این نه را جدی و با محبت بگویید و دلیل آن را برای فرزندتان شرح دهید.
۳- از افعال مثبت استفاده کنید. مثلاً به جای اینکه بگویید: با دست خیس کتاب را ورق نزن، بگویید: دست هایت را خشک کن بعد کتاب را ورق بزن.
۴- محدودیتهای کودک را اعلام نکنید؛ در عمل نشان دهید. مثلاً وقتی در حال به هم ریختن کشو برای پیدا کردن یک لباس است، به جای این که بگویید کشو را بههم نریز، بگویید: بعد از کارت کشو را مرتب کن. یا به سراغ او بروید و بگویید: بگذار کمکت کنم.
۵- به فرزندتان حق انتخاب بدهید. به جای آن که بگویید: نه امروز پارک نمیرویم، بگویید: به جای پارک رفتن میتوانیم برویم دوچرخه سواری یا استخر؛ یکی را انتخاب کن.
۶- قوانین را برای او از قبل مشخص کنید تا مجبور نباشید مرتب به او نه بگویید. مثلاً وقتی قرار است به اسباب بازی فروشی بروید، به او بگویید فقط تا ۵۰هزار تومان حق انتخاب دارد. به این ترتیب مجبور نیستید در مقابل انتخابهای متعدد او نه بیاورید.
۷- حرف خود را عوض نکنید. فرزندتان باید یاد بگیرد که نه، به معنی نه است و هیچ چیز نمیتواند این نه را عوض کند چون شما بر اساس منطق و صلاحدید نه میگویید و نه گفتن و منع کردنتان بر اساس یک عادت نیست.