فرزند، مصیبت است یا میوۀ دل!؟

امروزه بسیاری از مادران اطلاعاتشان در مورد فرزند و تربیت محدود است. برای همین همیشه یک جنگ و نبرد در همه موضوعات بین فرزند و مادر در محیط خانواده وجود دارد از نیاز های زیستی کودک گرفته (خوردن، خوابیدن) تا مسائل مربوط به تحصیل. تا جایی که مادر می گوید؛ از دست این بچه آرزوی […]

امروزه بسیاری از مادران اطلاعاتشان در مورد فرزند و تربیت محدود است. برای همین همیشه یک جنگ و نبرد در همه موضوعات بین فرزند و مادر در محیط خانواده وجود دارد از نیاز های زیستی کودک گرفته (خوردن، خوابیدن) تا مسائل مربوط به تحصیل. تا جایی که مادر می گوید؛ از دست این بچه آرزوی مرگ می کنم.

 

روایات را که نگاه کنیم حکایت از این دارند که فرزندان میوهٔ دل پدر و مادرند و باعث آرامش و آسایش آن ها هستند. فرزندان زینت زندگی دنیا هستند چه می شود که این فرزندی که زینت است، آرامش است، میوهٔ دل است تبدیل می شود به یک مصیبت در زندگی؟ چون ما پدر مادر ها دربارهٔ تربیت فرزند، جایی چیزی یاد نگرفتیم.

 

به این مثال ساده دقت کنید؛ خداوند وقتی فرزندی به مادری عطا می کند، کودک را به پارچه ای می پیچند و می گویند مادر، کودک را شیر دهد. این کودک دنبال تغذیه می گردد و بدون آموزش و اجبار به سینه مادر می چسبد و شیر می خورد.

 

خدای متعال تمام ویژگی ها را در او گذاشته است ولی چه می شود که این کودک به سن ۴ سالگی که می رسد، مادر بشقاب غذا را بر می دارد و می گوید؛ «مادرجان، جان بابا یک قاشق بخور. اگر منو دوست داری یک قاشق بخور، می خوای ببرمت پارک یک قاشق بخور. مادر اگر بخوری جایزه ات یک بستنی است.»

 

کودک را تشویق می کنیم. جایزه برایش مشخص می کنیم ولی این روش جواب نمی دهد. بعد می گوییم؛ «مادر جان اگر نخوری پارک نمی برمت. اگر نخوری خانهٔ خاله نمی برمت. اگر نخوری برات بستنی نمی خرم.» این روش هم جواب نمی دهد. بعد می گوید: «اگر نخوری می زنمت…»

 

نه تشویق، نه تطمیع، نه تنبیه و نه تهدید هیچ کدام جواب نمی دهد. یعنی اگر این کودک را در شیشه بزرگ می کردیم آیا بهتر از این نبود که الان به دست ما سپرده شده! معلوم است که اشکال کار جای دیگری است. یعنی گاهی اوقات در مشاوره ها می بینیم مادر هنوز نمی داند که چگونه به کودکش شیر دهد. نمی داند چه زمان بندی را در شیر دادن به کودک باید رعایت کند.

 

خیلی از مادران نگاهشان به شیر دادن کودک فقط ساکت کردن بچه است. تا بچه یک نق می زند به او شیر می دهند. نمی داند که گریهٔ کودک گاهی ۹ تا ۱۰ دلیل دارد و تنها یک دلیلش گرسنگی است. ولی ما فقط با یک نگاه که او گرسنه است. به او شیر می دهیم. این طور می شود یک بچهٔ ریزه خواری که نمی فهمد برای چه باید غذا بخورد. متوجه نیست که غذا را وقتی بچه گرسنه است می خورد و الان بچه ای که خیس کرده را که ما نباید به او شیر دهیم. بچه ای که گریه می کند که به آغوش مادر برود را که ما نباید شیر دهیم. این طور می شود یک بچهٔ بد غذا. مادر با همین کار کودک را بد غذا می کند.

نویسنده این مطلب :

فرزند پرتال

به اشتراک بگذارید :

دیدگاه شما