آگوست 19
بازدید : 853
نظرات : بدون دیدگاه
لبه های خود مداری کودک

این دوره،دوره ی بازی کودکان است.تا ۴ سالگی خمیر مایه ی بازی را یاد می گیرند ماباید بایک دقت ویژه ای این دوره را سپری کنیم واین دوره را مورد بررسی قرار دهیم وتحلیل کنیم. تذکرات: ۱-خمیر مایع شناخت کودکان همین ویژگی های مطرح شده است. ۲-کسی که مربی کودک ودر عرصه ی کار کودک […]

این دوره،دوره ی بازی کودکان است.تا ۴ سالگی خمیر مایه ی بازی را یاد می گیرند ماباید بایک دقت ویژه ای این دوره را سپری کنیم واین دوره را مورد بررسی قرار دهیم وتحلیل کنیم.

تذکرات:
۱-خمیر مایع شناخت کودکان همین ویژگی های مطرح شده است.
۲-کسی که مربی کودک ودر عرصه ی کار کودک ورود پیدا میکند باید این ویژگی ها را به خوبی بشناسد وباگوشت وخون خود بیامیزد .کودک خارج از این حیطه نیست.
۳- ارتباط دهی بین این ویژگی ها بسیار مهم وحیاتی است.مثلا گاهی بچه پرخاشگری دارد ٬ ممکن است غذایش خوب نباشد.
ممکن است یک ناهنجاری از کودک را در جایی ببینیم ولی ریشه اش جای دیگر باشد.
۴-جهت شناخت حیطه های شناختی کودک ۴ بخش مورد بررسی قرار میگیرد

الف:ویژگی های عقلی ذهنی
ب:جسمی حرکتی
ج:عاطفی
د:اجتماعی

الف:ویژگی های عقلی وذهنی

الف: کودکان خودمدار می شوند
ب: کنجکاوی  کودکان زیاد می شود.
ج: تقلید در کودکان شدید می شود.
د: تخیلات کودک زیاد می شود.
ه. به قصه گویی علاقمند می شوند.

 

۱-در سن ۴سالگی کودکان خود مدار می شوند.
یعنی بچه ها نقطه نظرات دیگران را نمی فهمند لجباز می شوند به قول عرفی، حرف حرف خودشان است در صورتی که این ویژگی٬ ویژگی خوبی است .(نه لجبازی به معنای ناهنجاری)
البته گاهی این منجر به لجبازی ناهنجاری می شود. خود مداری شمشیر دولبه است.
لبه های خود مداری: لبه ی مثبت منجر به اعتماد به نفس ٬عزت نفس ٬ خود یاری  به علاوه دیگر یاری می شود .
خود مداری یعنی اینکه وقتی کودک در محیطی قرار میگیرد وتوجه اش به کاری یا چیزی جلب می شود علاقه مند می شود که آن کار را انجام دهد٬ یا آن چیز را به دست آورد.
عامل خود مداری بچه ها بیکاری بچه هاست. مدیریت خود مداری باکنترل محیط اتفاق میافتد.
اگر بخواهیم خود مداری در مرحله ی منفی نرود باید محیط را کنترل کنیم .مثلا وقتی گوشت را تمیز کنیم  که کودکمان خواب است یا وقتی رادیو را تعمیر میکنیم که بیرون است.
گفتیم که لبه ی مثبت خود مداری منجر به اعتماد به نفس در کودکان می شود.
حال این اعتماد به نفس چگونه کاهش پیدا می کند؟؟
هر بار شکست کودکان مساوی است با یک درجه کاهش اعتماد به نفس. تربیت کودک یک حرکت مستمر ودقیق است یک لحظه هم نمیشه غفلت کرد به عنوان مثال؛ گاهی دیدن یک عکس مبتذل ذهن کودک را یک عمر درگیر خود می کند درسته یک لحظه این تصویر را دیده ولی اثر تخریبی گسترده ای به جا می گذارد لذا در تربیت کودکان لحظه ای نباید غفلت کردواین حرکت مستمر ودقیق باید در تربیت کودک مد نظر باشد.
شکوفایی استعداد کودکان در محیط تحت مدیریت اتفاق می افتد .تمام حرکات باید تحت کنترل والدین باشد. والدین بستری را فراهم می کنند که کودک به موفقیت دست پیدا کند.اگر این بستر را فراهم کردیم نتیجه اش این می شود که کودکمان خودش می آید داوطلبانه کمک می کند٬ وقتی اعتماد به نفس وعزت نفس را ازش گرفتیم ٬ در حقیقت خود یاری ودیگر یاری را ازش گرفتیم ودرنتیجه بزرگتر که شد دیگر کمک نمی کند. وحالت لجبازی ناهنجاری هم درش بوجود آمد.

 

۲:دومین ویژگی ٬ کنجکاوی زیاد وپرسشگری است.
اولین سوالی که پیش می آید این است که چرا کنجکاوی زیاد می شود؟؟
جواب:

۱- اطلاعات کودکان کم است .
۲-با فضای عمومی به تدریج آشنا می شوند.
۳- اطلاعات کم وفضای عمومی منجر به کنجکاوی بیش از ا‌ندازه ی آنها می گردد.
فضا که کوچک باشد سوالها هم کوچک است ولی گاهی قدم زنان بچه را می بریم پارک ٬ کودکمان در معرض سوالات زیادی قرار می گیرد .هر چه دنیای کودکمان بزرگ باشد ٬ پر سوال تر می شود.
آیا کنجکاوی های هدایت نشده خوب است یا خیر؟ میگوییم خیر.
اگر کنجکاوی هدایت نشده منجر به سوالاتی شد چه کنیم؟

سوالات کودکان چند نوع پاسخ را در بر دارد.
۱- گاهی پاسخ قابل فهم ولی آسیب زا است. مثلا کودک از چگونگی تولد بچه می پرسد.باید با آدم ها به اندازه ی عقلشان صحبت کرد.
۲- گاهی پاسخ قابل فهم است وخوب هم هست که بداند .
۳- گاهی پاسخ قابل فهم نیست مثلا می پرسد خدا چه طوری است. در مورد اول وسوم نباید به بچه ها پاسخ داد ..

۳-تقلید در کودکان شدید است.
تقلید یک پایه است برای تربیت.
۱- باید تقلید کودک را در جهت مثبت سوق دهیم.
۲- تقلید در کودکان بوسیله حواس پنجگانه اتفاق می افتد.
۳- مهمترین حواس دریافت کننده تقلید در کودکان ٬ چشم وگوش است.
۴-پایه شکل گیری شخصیت٬ تقلید است. در حقیقت٬ شخصیت مساویست با تقلید+تلقین+ همانند سازی.
۵- تعریف تقلید:رفتار یاکلام های غیر آگاهانه که از محیط یاد گرفته می شود.مثلا قاشق می خواهد ٬ سه بارمی گوید ٬ ٱخرین بار داد می زند.این کودک به طور ناخود آگاه یاد می گیرد که بایدداد بزند٬ تا به خواسته اش پاسخ گفته شود.
تقلید از یک سالگی شروع می شود.تلقین ٬ آگاهانه اش می کند.مثلا کودکمان در بیرون از خانه حرف زشتی را می شنود ودر خانه به کار می برد ٬ پدرش می گوید بده بابا.این حرف راکودکمان ناآگاهانه می گفت ولی تلقین ٬ آگاهانه اش می کند.اینجا می گوییم بگذار کودک در مرحله ی تقلیدش بماند.واینجا مثل اونجایی نیست که چاقو در دست کودک است وباید گرفت به سرعت.
۶- ماباید محیط هایی که کودک از آن تقلید گری دارد را محدود کنیم.چرا؟
۷-تابتوانیم تربیت کودک را تحت مدیریت خودمان داشته باشیم.

در ۷ سال اول بهترین کسی که می تواند محیط تقلیدی مناسب برای فرزند فراهم آورد٬ مادر است. پدر یک ( قسمت)
از پازل تربیت است نه مدیر. مادر است که در خط مقدم تربیت است.
مادر باید مقلَد خوبی برای تربیت باشد.
مادری می تواند الگوی تقلیدی برای فرزندش باشد که ویژگی منحصر به فردی به نام «محبوبیت» را داشته باشد.

 

۳-تقلید در کودکان شدید است.
تقلید یک پایه است برای تربیت.
۱- باید تقلید کودک را در جهت مثبت سوق دهیم.
۲- تقلید در کودکان بوسیله حواس پنجگانه اتفاق می افتد.
۳- مهمترین حواس دریافت کننده تقلید در کودکان ٬ چشم وگوش است.
۴-پایه شکل گیری شخصیت٬ تقلید است. در حقیقت٬ شخصیت مساویست با تقلید+تلقین+ همانند سازی.
۵- تعریف تقلید:رفتار یاکلام های غیر آگاهانه که از محیط یاد گرفته می شود.مثلا قاشق می خواهد ٬ سه بارمی گوید ٬ ٱخرین بار داد می زند.این کودک به طور ناخود آگاه یاد می گیرد که بایدداد بزند٬ تا به خواسته اش پاسخ گفته شود.
تقلید از یک سالگی شروع می شود.تلقین ٬ آگاهانه اش می کند.مثلا کودکمان در بیرون از خانه حرف زشتی را می شنود ودر خانه به کار می برد ٬ پدرش می گوید بده بابا.این حرف راکودکمان ناآگاهانه می گفت ولی تلقین ٬ آگاهانه اش می کند.اینجا می گوییم بگذار کودک در مرحله ی تقلیدش بماند.واینجا مثل اونجایی نیست که چاقو در دست کودک است وباید گرفت به سرعت.
۶- ماباید محیط هایی که کودک از آن تقلید گری دارد را محدود کنیم.چرا؟
۷-تابتوانیم تربیت کودک را تحت مدیریت خودمان داشته باشیم.

در ۷ سال اول بهترین کسی که می تواند محیط تقلیدی مناسب برای فرزند فراهم آورد٬ مادر است. پدر یک ( قسمت)
از پازل تربیت است نه مدیر. مادر است که در خط مقدم تربیت است.
مادر باید مقلَد خوبی برای تربیت باشد.
مادری می تواند الگوی تقلیدی برای فرزندش باشد که ویژگی منحصر به فردی به نام «محبوبیت» را داشته باشد.

نویسنده این مطلب :

جعفری

به اشتراک بگذارید :

دیدگاه شما