مسخره کردن

نتیجه مسخره کردن جز شکستن حرمت دیگران نیست در حالی که نزد خدا آبروی مومن از مالش محبوب تر و گرامی تر است.استهزا در حقیقت چندین گناه از جمله اذیت کردن دیگران تحقیر و کوچک شمردن آنان عیب جویی و غیبت را درون خود جای داده و همه اینها گناه و حق الناس است سعید […]

نتیجه مسخره کردن جز شکستن حرمت دیگران نیست در حالی که نزد خدا آبروی مومن از مالش محبوب تر و گرامی تر است.
استهزا در حقیقت چندین گناه از جمله اذیت کردن دیگران تحقیر و کوچک شمردن آنان عیب جویی و غیبت را درون خود جای داده و همه اینها گناه و حق الناس است

سعید ده ساله در حال داد و فریاد است، زیرا پیمان همکلاسی‌اش با نام‌های زشت او را صدا می‌زند. پدر به‌او می‌گوید، باید به‌پیمان بی‌توجهی کند، از او دوری کند یا به‌معلم اطلاع دهد. سعید نیز این روش‌ها را به‌کار گرفته اما کارساز نبوده است. او همچنین نگران است که اگر این مسئله را به‌معلم بگوید، بچه‌های دیگر نیز از این موضوع آگاه شده و سعی کنند از او انتقام بگیرند.
پدر نمی‌داند چه راهی را پیشنهاد کند اما معتقد است که باید یک راه‌حل مناسبی وجود داشته باشد. بهترین کار این است که به‌ سعید کمک کند تا در مورد راه‌حل‌های مورد نظر فکر کند. برای ارتقاء و تقویت مهارتهای حل مسئله، پدر می‌تواند از سعید این سؤالات را بپرسد:
– چرا فکر می‌کنی که پیمان تو را اذیت می‌کنه؟
– فکر می‌کنی علت دیگه‌ای وجود داره؟
– فکر می‌کنی او چه احساسی داره؟
– وقتی کسی تو را اذیت می‌کنه چه احساسی پیدا می‌کنی؟
مطرح کردن چنین سؤالاتی موجب تمرکز کودکان به‌احساسات خود و دیگران می‌شود. این کار به‌آنها کمک می‌کند تا روابط میان فردی آنان به‌شکل دو طرفه باشد و انتظار داشته باشند که به‌همان شیوه که با دیگران رفتار می‌کنند، با آنها رفتار شود. همچنین آنها متوجه می‌شوند که فعالیت‌های افراد مختلف، دلایل مختلفی در بر خواهد داشت.
راه‌حل‌های دیگری نیز در مورد این مشکلات وجود دارد و هنگامی که کودکان در مورد راه‌حل‌های خودشان فکر می‌کنند، می‌توانند مهارت حل مسئله را بیاموزند.
مثلاً میترای ده ساله را همیشه با نام نی‌قلیون صدا می‌کنند، زیرا او بسیار بلند و لاغر است. زمانی که مادرش از او پرسید: چه کاری می‌توانی انجام بدی که دیگران به‌تو آسیب نرسانند، میترا به‌فکر فرو رفت. او در مقابل دیگران احساس ضعف می‌کرد بنابراین تصمیم گرفت نامه‌ای را در مورد این مسئله به‌مبصر کلاس بنویسد.
در این نامه او توضیح داد که چه احساسی دارد. یک روز میترا بعد از آمدن از مدرسه با خوشحالی به‌مادرش گفت: دیگه بچه‌ها منو مسخره نمی‌کنند. چون مبصر کلاس همکلاسی‌های میترا را از ناراحتی او آگاه کرده بود.
زمانی که پدر سعید به‌او کمک کرد تا در مورد راه‌حل‌هایش در مشکل مشابه با همین مسئله، فکر کند، باعث شد که سعید به‌ایده منحصربه‌فردی برسد. دفعۀ بعد که پیمان او را با نامی دیگر صدا زد، سعید تکه‌ای از آدامس بادکنکی را برداشت و شروع به‌جویدن کرد.
زمانی که پیمان هم آدامس خواست، سعید گفت نه، بهت نمیدم چون می‌ترسم دوباره منو با همون اسم صدا بزنی! سعید دیگر ضعیف به‌نظر نمی‌رسید و این آخرین باری بود که پیمان او را با این نام صدا میزد.
اگر کودک شما مورد تمسخر قرار بگیرد، سعی کنید به‌او کمک کنید تا بر روی نقاط قوت خود متمرکز شود. شاید او در زمینۀ ورزش، شطرنج یا نمایش‌نامه نویسی استعداد بسزایی داشته باشد. با تمرکز به‌روی توانایی‌هایش احساس خوبی پیدا خواهد کرد و این احساس همه جانبه خواهد بود.
کودکان با کمک شما می‌توانند رفتار خویش را تغییر دهند. به‌طور مثال سهیم شدن در استفاده از ابزار یکدیگر یا نوبت خود را به‌دیگری دادن، می‌تواند کارساز شود. آنها همچنین می‌آموزند که چگونه به‌کسانی که آنها را مسخره می‌کنند، واکنش نشان دهند.
برای ارتقاء مهارتها در این زمینه، از روشهای گوناگونی می‌توانید استفاده کنید. از راه‌حل‌های ممکن، لیستی را تهیه کنید، تا فرزندتان از آنها در مقابل تمسخر دیگران استفاده کند. برخی از کودکان از روش طنزآمیز استفاده می‌کنند: ممکنه روی کره زمین فرد چاقی باشم اما مردم کرات دیگر من را انسان خوشتیپی می‌دانند.
در تمام این موقعیت‌ها، بچه‌ها می‌توانند تجارب مثبت و منفی را امتحان کنند. آنها به‌مرور تشخیص می‌دهند تا واکنش‌های مختلفی نشان دهند، تمسخرها را نادیده بگیرند، به‌آنها اهمیتی ندهند یا به‌معلم‌شان اطلاع دهند.
چرا داشتن مهارتهای کنار آمدن با تمسخر کردن برای کودکان مهم می‌باشد؟ زیرا اگر به‌این مسئله اهمیتی داده نشود، اثر نامطلوب هیجانی و عاطفی آن تا آخر عمر همراه فرد باقی می‌ماند.
رضا حالا بیست سال دارد و دارای اندام لاغر و استخوانی است با پاهای دراز و بازوهای کوتاه. در مدرسه همیشه به‌او دراز یا بی‌قواره می‌گفتند. اگرچه هم اکنون خوشتیپ است اما هنوز تصور می‌کند زشت بوده و برای ایجاد روابط دوستانه با دیگران مشکل دارد. آیا بن قادر بوده تا در گذشته به‌نقش قربانی شده خویش، پایان دهد؟ احتمالاً او با این فکر بزرگ شده که محبوب و مورد پسند مردم نباشد.

نویسنده این مطلب :

خانم خوش بیانی

به اشتراک بگذارید :

دیدگاه شما