نوامبر 10
بازدید : 730
نظرات : بدون دیدگاه
مدیریت دعوای خواهر و برادرها

خشونت یا پرخاش میان خواهران و برادران به صورت الگوی تکرارشونده‌ای از پرخاشگری توصیف می‌شود که قصد و نیت آن وارد کردن آسیب است و با نیاز به قدرت و کنترل دیگران برانگیخته می‌شود. در بیشتر مواقع، این خشونت خود را به صورت الگویی رو به افزایش نشان می‌دهد که والدین به‌دشواری می‌توانند آن را […]

خشونت یا پرخاش میان خواهران و برادران به صورت الگوی تکرارشونده‌ای از پرخاشگری توصیف می‌شود که قصد و نیت آن وارد کردن آسیب است و با نیاز به قدرت و کنترل دیگران برانگیخته می‌شود. در بیشتر مواقع، این خشونت خود را به صورت الگویی رو به افزایش نشان می‌دهد که والدین به‌دشواری می‌توانند آن را کنترل کنند. برای اینکه متوجه شوید رابطه خواهر و برادر رقابتی سالم است یا رابطه‌ای پرخاشگرانه، این سؤالات را از خود بپرسید:

آیا یکی از فرزندانتان، به طور مداوم، قربانی دیگری/ دیگران است؟
این رفتار چند وقت یک‌بار تکرار می‌شود و چقدر طول می‌کشد؟
آیا رفتارهای فرزندانتان مناسب سن آن‌هاست؟
اینکه کودکی ۶ ساله برادر ۴ ساله‌اش را برای گرفتن یک اسباب‌بازی کتک بزند یک مسئله است و اینکه نوجوانی ۱۲ ساله مدام برادر ۸ ساله‌اش را هل دهد و او را به‌شدت کتک بزند تا کنترل تلویزیون را به زور از او بگیرد مسئله دیگری است. اگر یکی از فرزندان همیشه بازنده باشد، پرخاشگری افزایش می‌یابد و در چنین شرایطی، اگر والدین دخالت مؤثری نکنند، امنیت کودک قربانی به خطر جدی می‌افتد. در این رابطه ناسالم، غالبا مؤلفه‌ای احساسی هم در کودک قربانی وجود دارد، چرا که خشونت معمولا با اذیت کردن او به شکل مسخره کردن، توهین و تهدید، ترساندن و تحقیر شروع می‌شود.

گاهی یکی از کودکان غرور کودک کوچک‌تر را می‌شکند تا از آن به عنوان وسیله‌ای برای تحریک به خشونت استفاده کند. به خاطر داشته باشید خشونت میان خواهرها و برادرها با تکرار بیشتری نسبت به خشونت میان والدین و کودکان یا پرخاشگری نسبت به همسر اتفاق می‌افتد.

پرخاشگری میان کودکان چه دلایلی دارد؟
آنچه به عنوان رقابتی طبیعی و سالم میان خواهرها و برادرها آغاز می‌شود ممکن است به شرایط وخیمی منجر شود. در چنین شرایطی، والدین دیگر قادر نیستند بر این رقابت به اندازه کافی نظارت کنند یا به فرزندان خود یاد دهند روش‌ درست حل تناقض‌ها چیست.

آسیب زدن برادر یا خواهر بزرگ‌تر یا قوی‌تر ممکن است موجب عواقب کوتاه‌مدت و بلندمدت در کودک دیگر شود. کودک مورد خشونت ممکن است علائم افسردگی، اضطراب، ترس از تاریکی، مشکلات رفتاری در مدرسه و حتی در برخی موارد، اندیشه صدمه زدن به خود را بروز دهد. در عین حال، کودک پرخاشگر نیز اضطراب، افسردگی، سردرگمی و مشکلات ارتباطی را تجربه می‌کند. او ممکن است همین رفتار قلدرانه را با کودکان مدرسه هم داشته باشد.

طبق برخی مطالعات انجام شده، کودکی که نقش متجاوز را دارد ممکن است در بزرگسالی با تاثیرات بلندمدتی مانند پرخاشگری نسبت به دوستان یا همسر درگیر شود.

آیا باید از رفتار بی رحمانه فرزندانتان با هم چشم پوشی کنید؟
والدین غالبا از رفتارهای بی‌رحمانه‌ای که میان فرزندانشان اتفاق می‌افتد چشم‌پوشی یا آن‌ها را انکار می‌کنند. با این حال، از یاد نبرید شما در نقش والد، وقتی شک یا قطعیت آسیب دیدن یکی از فرزندان وجود داشته باشد، باید در روابط کودکان مداخله کنید. همچنین، وقتی به فرزندانتان این فرصت را داده‌اید که درگیری‌های میان خود را حل کنند و احساس کردید هنوز به کمک نیاز دارند، باز هم باید وارد عمل شوید. در این مورد، زمان‌بندی صحیح و نشان دادن حساسیت به‌جا بسیار حیاتی است.

نخست، درگیری فرزندانتان معمولا به دلیل جنگ بر سر منابع موجود (اسباب‌بازی‌ها، فضای خانه، پول) رخ می‌دهد. وقتی پدر یا مادر در این درگیری دخالت می‌کند، این خطر وجود دارد که دلیل جنگ به گرفتن عشق والد تغییر کند. جالب این است که جنگیدن برای گرفتن عشق مادر یا پدر معمولا به رفتار پرخاشگرانه‌تر فرزندان شما منجر می‌شود.

چگونه برای ایجاد روابط سالم میان فرزندان وارد عمل شوید؟
اگر به طور کلی خانواده شما به اختلاف‌های رقابتی تمایل دارد، تلاش کنید با یادآوری مداوم شباهت‌های رفتاری آن‌ها و پرهیز از برجسته کردن تفاوت‌ها، چشم و هم چشمی بین فرزندانتان را تا حد امکان پایین بیاورید؛
از رفتارهای مثبت و ناشی از مراقبت میان خواهرها و برادرهای خانواده قدردانی کنید. در واقع، وقتی شما در نقش والد قدر این تعاملات مثبت را می‌دانید، پتانسیل فرزندانتان برای خشونت و پرخاشگری کاهش می‌یابد؛
در خانه، قوانین پایه‌ای برای ممنوعیت کتک زدن، لقب گذاشتن، تحقیر، متلک گفتن و ترساندن داشته باشید. نسبت به رفتارهای نادرست فرزندان خود حساس باشید و در مواقع ضروری، به رابطه آن‌ها ورود کنید؛
به طور منظم، زمانی را به گفتگوی شخصی و اوقات مخصوص با هر کدام از فرزندانتان اختصاص دهید، آن‌ها را بشنوید و تمام و کمال بپذیرید؛
انتخاب‌های رسانه‌ای کودکانتان (تلویزیون، بازی‌های ویدئویی و اینترنت) را کنترل کنید، درباره پیام‌های نادرست شبکه‌های اجتماعی با آن‌ها گفتگو کنید و گزینه‌های ضعیف را ممنوع کنید؛
وقتی میان خواهرها و برادرها درگیری پیش می‌آید، بهتر است بدانید چطور مداخله کنید تا از تشدید تضاد جلوگیری شود. هر اندازه لازم است زمان بگذارید تا بدانید هر کدام از فرزندانتان چه درکی از این درگیری داشته است. در قالب گفتگو، چالش پیش‌آمده را حل کنید. این امکان را فراهم کنید که هر یک از کودکان فکر و احساس خود را از ماجرا بیان کند و سپس، در درک نظرات مختلف به آن‌ها کمک کنید؛
بعد از شنیدن همه نظرات، با همفکری فرزندان، راهکارهای عملی برای چالش پیدا کنید. از آن‌ها بخواهید به این سؤال پاسخ دهند که هر یک می‌خواهند درباره مشکل ایجادشده چه کنند؟ به آن‌ها کمک کنید به سازش برسند و در نهایت، اگر هیچ توافقی حاصل نشد، زمانی را به بررسی و گفتگو درباره گزینه‌ها و تصمیم‌گیری درباره آن‌ها اختصاص دهید؛
وقتی فرزندانتان از قوانین ارتباطی با هم تخطی می‌کنند، به آن‌ها تذکر دهید. کمکشان کنید تا بدانند چگونه باید احساسات خود را نسبت به هم ابراز کنند؛
مسئله را برای آن‌ها حل نکنید، اما کمک کنید به خاطر بسپارند مسائل چگونه حل می‎شوند. آن‌ها را در فرایند حل مسئله همراهی کنید؛
از یاد نبرید هیچ اهمیتی ندارد که جدال را چه کسی شروع کرده است، برای ادامه نزاع، به حضور هر دو کودک نیاز بوده است؛
وقتی قوانین پایه‌ و آشکار شکسته می‌شود، به همه فرزندانتان مسئولیت برابر بدهید؛
به فرزندانتان بیاموزید چگونه سازش کنند، به هم احترام بگذارند و وسایل را منصفانه بین خود تقسیم کنند؛
ابزارهایی در اختیار آن‌ها بگذارید و اطمینان خود را چنین ابراز کنید: «من مطمئنم شما دو تا می‌تونین یه راه‌حل پیدا کنید».
چگونه می توان از بروز رفتارهای پرخاشگرانه میان کودکان جلوگیری کرد؟
به فرزندان خود گوش دهید و آن‌ها را باور کنید. حرف هر دو را بشنوید و به هیچ وجه، دنبال مقصر دانستن یکی از فرزندان و اثبات قربانی شدن دیگری نباشید. به فرزندانتان توجه ویژه و مثبت داشته باشید، نسبت به تغییرات ناگهانی خلق و خو یا مزاج فرزندانتان آگاه باشید و این وضعیت‌ها را بررسی کنید.

گاهی نیز نیاز است والدین یاد بگیرند چگونه خشم خود را کنترل کنند تا بتوانند این مهارت را به فرزندانشان نیز بیاموزند. در واقع، ایجاد، پیاده‌سازی و مدل‌سازی مهارت‌های حل تناقض‌ها در زمان‌های آرامش خانه در کاهش اختلاف نظرها و درگیری‌ها بسیار مؤثر است. دعواهای خطرناک باید فورا متوقف شود. در چنین شرایطی، باید به‌سرعت بچه‌ها را از هم جدا کنید و به آن‌ها بگویید چگونه باید خود را آرام کنند.

وقتی آرامش حاصل شد، بحث درباره آنچه اتفاق افتاده را هدایت کنید و برای فرزندانتان روشن کنید هیچ خشونتی هرگز مورد قبول نیست. کودکانی که گرفتار جنگ‌های قدرت مداوم و شدید با برادرها و خواهرهای خود هستند به‌خوبی با فضای درمانی و ایمن همکاری می‌کنند، چرا که در این صورت می‌توانند درگیری‌های خود را بدون ترس از عواقب کار یا قضاوت شدن حل کنند.

نویسنده این مطلب :

خانم خوش بیانی

به اشتراک بگذارید :

دیدگاه شما