زیاده خواهی و برآوردن همه خواسته‌ها

انسان موفق، انسانی است که بتواند میان نیازهایش تعادل ایجاد کند. ریشه‌های این طرز فکر درست در کودکی شکل می‌گیرد. خارج شدن از تعادل یعنی داشتن افراط و تفریط تاثیرات منفی در رشد افراد بر جا می‌گذارد، خصوصا در دوران کودکی و نوجوانی که مهم‌ترین دوران رشد در زندگی هر فرد است. زیاده‌روی کردن در […]

انسان موفق، انسانی است که بتواند میان نیازهایش تعادل ایجاد کند.
ریشه‌های این طرز فکر درست در کودکی شکل می‌گیرد.
خارج شدن از تعادل یعنی داشتن افراط و تفریط تاثیرات منفی در رشد افراد بر جا می‌گذارد، خصوصا در دوران کودکی و نوجوانی که مهم‌ترین دوران رشد در زندگی هر فرد است.
زیاده‌روی کردن در برآورده نمودن خواسته‌ها حتی خواسته‌های گاه نامعقول، بیشتر از آنچه که فکرش را کنید، می‌تواند در شخصیت کودک شما تاثیر بگذارد.کودکان باید «نه» شنیدن و نداشتن‌ها را نیز تجربه کنند.

خطرات زیاده‌خواهی کودکان و برآوردن همه خواسته‌های آنها
عدم توانایی مقابله در برابر مشکلات، کم‌صبری و کم‌تحملی
باختن و به دست نیاوردن از حس‌های ضروری است و همه انسان‌ها باید آن را تجربه کنند، چرا که قطعا در آینده با موقعیت‌هایی روبرو می‌شوند که به دفعات شکست را تجربه می‌کنند.
کودکی که همه چیز در اختیار دارد و هر لحظه هر چیزی که می‌خواهد برایش تهیه می‌شود،‌ در موقعیت‌های آینده نمی‌تواند با شکست مواجه شود، بنابراین ضعیف می‌شود و در برابر مشکلات از پای در می‌آید.
قرار نیست که والدین همچون بردگان کودکان خود باشند و هرگاه هر چیزی میل‌شان کشید، فراهم نمایند.
کودکان در دوران کودکی طعم شکست را با نرسیدن به هر چیزی که می‌خواهند، تجربه می‌کنند، خصوصا در ۲ تا ۴ سالگی. این مرحله از یادگیری اهمیت زیادی دارد.
لوس کردن کودکان در این مقطع منجر به تربیت انسان‌های لوس و زیاده‌خواهی می‌شود که اصلا تحمل شکست را ندارند.
این گونه از کودکان در موقعیت‌های مختلف، قدرت مدیریت و تطبیق‌پذیری را ندارند، در سختی‌ها زود پا به فرار می‌گذارند و در جامعه قدرت عملی ضعیفی دارند.
از بین رفتن حس مسئولیت‌پذیری
کودکان زیاده‌خواه بر این باورند که پدر و مادرشان وظیفه دارند به تمام خواسته‌های آنها عمل کنند و در واقع فرمانبردارشان باشند.
در چنین شرایطی جایگاه پدر و مادر و کودک عوض می‌شود، بنابراین حس مسئولیت‌پذیری در آنها از بین می‌رود.
آنها هر لحظه هر چیزی که می‌خواهند به دست می‌آورند و والدین نیز همچون بردگان آنها می‌شوند.
در نهایت این نوع از رفتار تا آنجا ادامه پیدا می‌کند که کودکان خودخواه و خود شیفته شده، رفتارهای تهاجمی پیدا می‌کنند، میزان تحمل آنها کم و بسیار مادی‌گرا می‌شوند، از معنویات دور شده و حس دلسوزی، همدردی و نوع‌دوستی در آنها کمتر می‌شود.
آنها ارزش و بهای تلاش کردن و به دست آوردن را نمی‌دانند و در زندگی مسئولیت‌های خود را نخواهند پذیرفت.
اگر هر چیزی که می‌خواهند را آسان به دست بیاورند و با همین روند بزرگ شوند، به زودی چیزهایی که می‌خواهند،‌ بزرگ‌تر و پیچیده‌تر می‌شود و احتمالا در شرایطی قرار می‌گیرید که دیگر قادر به تامین خواسته‌هایشان نخواهید بود.
افسردگی
با بزرگ‌تر شدن کودکان،‌ میزان خواسته‌های آنها افزایش می‌یابد.
آنها بیشتر می‌خواهند و شاید چیزهای نامعقول هم بخواهند، وقتی که از عهده برآورده کردن نیازهای آنها برنیایید، رفتارهای تهاجمی از خود بروز می‌هند، چرا که روی رفتارهایشان کنترل ندارند.
نرسیدن به خواسته‌هایشان در بزرگسالی منجر به افسردگی در آنها می‌شود.
در حالی که در حالت طبیعی فرد برای رسیدن به خواسته‌هایش می‌جنگد و تلاش می‌کند، ولی آنها وقتی به چیزی که می‌خواهند نمی‌رسند، افسرده می‌شوند.
استرس و نگرانی زیاد
آنها فرصت کافی برای استفاده از چیزهایی که در اختیار دارند، را ندارند. خیلی فرصت‌ها را از دست می‌دهند، دور و برشان بیش از حد شلوغ است و شلوغی و انبوهی و ازدحام در آنها نوعی حس اضطراب و نگرانی زیاد ایجاد می‌کند.
کج‌خلقی، قهر و اوقات تلخی
وقتی که برای داشتن چیزی قهر می‌کنند،‌ به احساسات و ناراحتی‌های شما توجه نمی‌کنند.
حواس‌شان نیست که با رفتارهایشان شما را آزرده کرده‌اند، چراکه خودتان باعث شده‌اید آنها به عواطف و ناراحتی‌های شما بی‌اهمیت باشند و فقط به فکر خودشان و خواسته‌های خودشان باشند.

چگونه با پرتوقعی و زیاده‌خواهی کودکان مقابله کنیم؟
-به هر چیزی که می‌خواهند، پاسخ مثبت ندهید. بگذارید «نه» بشنوند. برخی از تقاضاها و نیازهایشان غیر ضروری است.
به آنها نشان دهید که برای رسیدن به چیزی که می‌خواهند، باید تلاش بیشتری کنند.
با برخی از فعالیت‌ها و حتی بازی‌های مربوط به سن و سال‌شان می‌توانید به آنها بفهمانید که باید برای چیزهایی که می‌خواهند تلاش کنند.
به هنگام «نه» گفتن حواس‌تان باشد که مهربان، ولی محکم و قاطع باشید. آنها باید «نه» شنیدن را تجربه کنند تا در مواقع نیاز «نه» بگویند.
رشد صحیح و سالم شخصیتی در کودکان، نیاز به تجربه کردن چنین شرایطی دارد.
-صبور باشید و جا خالی نکنید. احتمال آنکه پرخاش کند، رفتارهای تهاجمی داشته باشد و قهر کند زیاد است، اما دقت کنید که این دوره سپری می‌شود.
به آرامش خود ادامه دهید و نگذارید کنترل اوضاع از دست‌تان خارج شود.
اگر کنترل اوضاع را از دست بدهید، اجازه می‌دهید که به مقصودشان برسند، ولی برعکس ثابت بودن در تصمیمی که گرفته‌اید به آنها یاد می‌دهد رفتار تهاجمی و قهر کردن نتیجه خوبی ندارد و آنها را به هدف‌شان نخواهد رساند.
-منظور خود را واضح و صریح بیان کنید. گاهی کودک به اشتباه از حرف‌های شما متوجه می‌شود که «نه» یعنی در حال حاضر نمی‌توانم، ولی به زودی انجام خواهم داد.
در چنین شرایطی صبر می‌کند تا در زمانی دیگر باز بخواهد. لزومی ندارد حالا که تصمیم گرفته‌اید با زیاده‌خواهی او مقابله کنید، او را دچار سردرگمی کنید.
بدون ابهام حرف‌تان را به او بگویید و اگر در این مسیر، کودک پاسخ «نه» شما را پذیرفت، نیز رفتار درست او را تحسین و به او کمک کنید تا رفتار درستش تقویت شود.
-به او بی‌توجهی نکنید. مقاومت در برابر خواسته‌های نامعقول او و حتی توقعات زیادش، به این معنی نیست که به او بی‌توجهی و بی‌محبتی کنید.
شما موظف هستید که هر روز بخشی از زمان خود را به او اختصاص دهید و در تمام شبانه‌روز به عنوان والدین رفتار خوب و مناسبی داشته باشید.
-فرزندان پرتوقع محصول والدین پرتوقع هستند. کودکان مدام در حال الگوسازی از رفتارهای والدین خود هستند.
اگر می‌خواهید فرزندان قدردانی داشته باشید،‌ سعی کنید الگوی رفتاری مناسبی برای آنها باشید.
قدردان محبت‌های دیگران و حتی محبت‌های کوچک و ناچیز دیگران باشید تا فرزندان‌تان با توجه به رفتارهایی که در شما مشاهده می‌کنند، الگوهای زندگی خود را بسازند.
-برای او موقعیت‌هایی ایجاد کنید که خودش تصمیم بگیرد، فکر کند، مسئله‌ای را حل و راه درست را انتخاب کند.
او باید مهارت‌های زندگی را بیاموزد و بهتر است که تمرین مهارت‌ها در کنار شما باشد.
-مراقب باشید در تله عذاب وجدان نیفتید. احساس عذاب وجدان و گناهکاری باعث می‌شود که نتوانید در تصمیم خود مصمم بمانید.
پس این حس را از خود دور کنید. کودک شما باید شکرگزاری و سپاس‌گزاری را بیاموزد.

نویسنده این مطلب :

خانم خوش بیانی

به اشتراک بگذارید :

دیدگاه شما