کودک آزاری، روحی و جسمی

کودک آزاری پدیده شومی است که در تمام سطوح اجتماعی، اقتصادی و در تمام جوامع بشری دیده شده و دامنگیر کودک، خانواده و جامعه می شود. سوء رفتار با کودکان یک موقعیت اضطرابی برای کودک ایجاد می کند. کودک آزاری جسمی، جنسی و مسامحه و غلفت از کودک که در آن نیازهای جسمی و روانی […]

کودک آزاری پدیده شومی است که در تمام سطوح اجتماعی، اقتصادی و در تمام جوامع بشری دیده شده و دامنگیر کودک، خانواده و جامعه می شود. سوء رفتار با کودکان یک موقعیت اضطرابی برای کودک ایجاد می کند. کودک آزاری جسمی، جنسی و مسامحه و غلفت از کودک که در آن نیازهای جسمی و روانی کودک مورد بی توجهی قرار می گیرد. هر یک از انواع این کودک آزاری ها باعث آسیب به کودک می شود.

 

معمولا ماهیت کودک‌آزاری جنسی پیش‌رونده بودن است. فردی که با کودک رابطه برقرار می‌کند بآرامی و بتدریج شدت رابطه را بالا می‌برد و با دقت کودک را از نظر احتمال افشاگری ارزیابی می‌کند. او خیالش راحت است که اگر در مراحل اولیه رابطه، افشاگری توسط کودک صورت بگیرد، می‌تواند دلایلی بیاورد تا دیگران را قانع کند که قصد بدی نداشته و کودک اشتباه برداشت کرده است اما وقتی رابطه جنسی پیشرفته‌تر شد از روش‌های دیگری مانند تهدید استفاده می‌کند.

 

مثلا اینکه کودک را تهدید کند که «به دیگران می‌گویم خودت مقصر بودی و از من می‌خواستی که این کارها را بکنم.» گاهی هم کودک را می‌ترسانند: «اگر دیگران متوجه رابطه ما بشوند ممکن است خانواده‌ات از هم بپاشد.» و به این شیوه او را درگیر عذاب‌وجدان می‌کنند.

 

گاهی کودک تصمیم می‌گیرد خودش را از این رابطه نجات دهد و این راز را برملا کند اما می‌ترسد کسی حرفش را باور نکند. در خانواده‌های سنتی که به کودک اهمیت زیادی داده نمی‌شود، او را جدی نمی‌گیرند و اجازه ابراز نظر به کودک داده نمی‌شود، این خطر وجود دارد که کودک از ترس اینکه کسی حرف‌هایش را باور نکند اصلا حرفی نزند.

 

کودکی که مورد تعرض قرار می گیرد به خصوص اگر با خشونت همراه باشد دچار پدیده PTSD یا استرس پس از حادثه می شود. یعنی اتفاق بدی برای او پیش آمده و تمام شده ولی حجم احساس منفی و هیجان در او مانده است. عزت نفس و حرمت نفس در این موضوع به شدت در معرض خطر است. کودک با به یادآوری موضوع دچار حمله اضطرابی می شود. حتی اگر خودش را کنترل کند حمله اضطرابی تبدیل به اضطراب انتشاری در موضوعات دیگر می شود مثلا اینکه از فضای بسته و از صدای بلند می ترسد و به اصطلاح دامنه ترس هایش افزایش پیدا می کند.

 

ضمن آنکه ممکن است افکار وسواسی پیدا  کند و با کوچک ترین صدا عصبی  شود. فرار و انکار محیط های اجتماعی از دیگر عوارض این اتفاق است که حل کردنش کار یک متخصص است. کودک ممکن است دیگر خودش را دوست نداشته باشد و از خودش متنفر باشد. هراس اجتماعی کودک می تواند تبدیل به تنفر اجتماعی شده و او شخصیت ضداجتماعی پیدا کند.

 

والدین باید برای حد و مرزها احترام قائل باشند و اگر فرزندشان دوست ندارد کسی را ببوسد، او را اجبار نکنند، همچنین او را به زور به آغوش نکشند؛ از آن‌جایی‌که اغلب اوقات فرد متجاوز از افراد نزدیک کودک است، باید به کودکان خود بگویید «اگر کسی با دست زدن به بدنت، تو را ناراحت می‌کند از فرمول نه، برو» استفاده کند و از فرد سوء استفاده‌کننده دور شوند. می‌توان حتی به کودکان کوچکتر هم این فرمول را با نقش بازی کردن برای مقابله با سوء استفاده آموزش داد.

نویسنده این مطلب :

فرزند پرتال

به اشتراک بگذارید :

دیدگاه شما