آوریل 8
نویسنده : فرشته غیابی
بازدید : 843
نظرات : بدون دیدگاه
خشم کودک!!

خشم یکی‌ از‌ هـیجان هاست‌ و احـساس خـشم‌ معمولا توأم با پرخاشگری، جاری و جنجال و دعوا نسبت به شی‌  یا کسی که‌ خاستگاه نـاکامی‌ و موجد خشم است،ابراز می‌شود. پرخاشگری ممکن است غریزه‌ای باشد، که‌‌ دائما به صـورت تخریب‌، جنگ‌ و آزارگری‌ نـمایان مـی‌شود و پرخاشگری‌ قدیمی‌ترین انگیزه‌هاست و احتمالا در آمیب های‌ تک‌سلولی […]

خشم یکی‌ از‌ هـیجان هاست‌ و احـساس خـشم‌ معمولا توأم با پرخاشگری، جاری و جنجال و دعوا نسبت به شی‌  یا کسی که‌ خاستگاه نـاکامی‌ و موجد خشم است،ابراز می‌شود. پرخاشگری ممکن است غریزه‌ای باشد، که‌‌ دائما به صـورت تخریب‌، جنگ‌ و آزارگری‌ نـمایان مـی‌شود و پرخاشگری‌ قدیمی‌ترین انگیزه‌هاست و احتمالا در آمیب های‌ تک‌سلولی هم وجود دارد. گرچه خشم در بعضی اوقات‌ به صورت یک‌ حالت انفجاری ظاهر می‌شود، ولی معمولا به شکل نوعی حـملۀ لفظی یا حرکتی در مقابل تهاجم بروز می‌کند. پاسخ خشم حالتی پیچیده‌ است که نیاز به آموختن ندارد. چگونگی‌ بروز‌ خشم بخشی از میراث قومی آدمی است.

 

کودکان در موقع بیماری‌، گرسنگی‌، یبوست‌ مزاج و یا هنگامی که برای جلوگیری از شب‌اداری تحت فشار بودند، بیشتر عصبانی‌ می‌شدند. هرگونه ناکامی، مـولد خـشم است. خشم یا ANGER حالتی است که در‌ مقابله‌‌ با‌ وضع دشوار حاصل می‌شود و کودک‌‌ خردسال‌ خشم‌ خود را به صورت حمله و تجاوز نشان می‌دهد.

 

کودک ۳ یا ۴ ساله خشم خود را به وسـیلۀ اسـتفاده از قـدرت بیانش خاموش‌ می‌کند‌ و داد‌ و فریاد و نـاسزاگویی دارد. کـودک ۵ و ۶ سـاله از راه کناره‌گیری‌ و کودکان‌ بزرگتر از طریق جریحه‌دارکردن‌ احساسات دیگران خشمشان را تسکین‌ می‌دهند. کودک اگر از راههای ابتدایی مثل لگدزدن‌ و گریه‌کردن نتواند‌ خشم‌ خود‌ را تـسکین دهـد، بـه راه های دیگری متوسل می‌شود.

 

بـا افـزایش سن، شکل رفتار خشمگینانه‌ای که ابراز می‌شود، دارای جهت‌گیری، یعنی به سوی یک هدف‌ خاص‌ است‌، درحالی‌که‌ واکنش های بدنی و اولیـه‌ در کـودکان خـردسال جای خود را به واکنش هایی‌‌ می‌دهد‌ که عموما از خشونت کمتری بـرخوردار است و بیشتر دارای خصوصیتی سمبلیک‌ می‌باشد.

 

هیجان خشم در ۳ تا ۶ مـاهگی مـشهودتر اسـت‌ و از‌ تولد‌ تا ۳ ماهگی برانگیختگی جلوۀ بیشتری دارد. خوشحالی و خشم دارای جنبه‌های مشترکی‌ هـستند. انسان در حالت خشم و خوشحالی‌ پا به زمین می‌کوبد و فریاد می‌زند. اغلب‌ اوقات صدای‌ بـچه‌ها‌ در مـوقع بـازی، والدین آن ها را مردد می‌کند که فریاد آنان ناشی از‌ درد‌ است‌‌ یا خوشحالی‌.

 

پرخـاشگری های‌ ناگهانی در کودکان، با تعداد دفعاتی که‌ بزرگسالان در‌ برابرشان‌ تسلیم می‌شوند، تناسب‌ دارد. به بیان دیـگر،کـودک در بـرابر رفتار پرخاش‌آمیز خود‌ پاداش‌ دیده‌ است. پرخاشگری وسیلۀ مؤثری برای رسیدن به‌ هدف نـیست. گـرچه کودک ممکن است در برابر‌ والدین‌ به مقصود خود برسد، ولی در اجتماع، پرخاشگری معمولا انـتقام بـه دنـبال‌ دارد‌.

 

گاهی‌ پرخاشگری با فرایند بازداری‌ خاموش می‌شود و چون ترس از مجازات یا نکوهش را به دنـبال‌ دارد‌، پرخـاشگری‌ بازداری‌ شده خودبخود از بین نمی‌رود و به اشکال‌ مختلفی مثل بی‌اعتنایی یا‌ سخن‌چینی‌ تـغییر مـی‌کند. هـمچنین ممکن است پرخاشگری از طریق مکانیسم جابجایی متوجه فردی شود که‌ مسبب ناکامی‌ نبوده‌ است و گـاهی اوقـات‌ پرخاشگری متوجه خود فرد می‌شود.

 

از جمله پاسخهایی که‌ انسان‌ را به هدفش‌ نـزدیک مـی‌کند یـا ناکامی‌ را‌ کاهش‌ می‌دهد، پاسخ پرخاشگری است. بخشی از شخصیت‌ انسان‌ از امکانات یا بازداری های مربوط به کـنترل احـساس خـشم و پرخاشگری تشکیل می‌یابد.

 

فردی‌ که‌ در دورۀ اولیۀ کودکی به‌ سر‌ می‌برد، دارای حـالات‌ انفعالی‌ است که بزودی به‌ صورت عواطف‌ شخصی‌ درمی‌آید. این عواطف به شکل ترس و خـشم تـقسیم‌ بندی شده است. فرد در این دوره دارای زمینۀ فعال و مؤثری از تجارب‌ گذشته‌ می‌باشد و از خـصومت، نـاکامی و پرخاشگری‌ انباشته‌ است، که این امر تـا حـدی از دورۀ طفولیت، به هنگام‌ از شیر‌ بازگرفتن‌، تعلیم اجـابت مـزاج و یک‌ سلسله‌ ممنوعیت ها‌ سرچشمه‌ می‌گیرد.

 

کودک خردسال‌ امکان‌ دارد که پرخاش‌ کردن‌ به‌ افـراد ضـعیف‌تر و دوری از برخورد با افراد قوی را بـه عـنوان یک عـادت کـسب‌ کـند‌. همان‌طور که شکل پرخاشگری از حالت‌‌ فـیزیکی‌ بـه شکل‌ رمزی‌ و سمبلیک‌ درمی‌آید و در رفتار مشهود‌ می‌شود، زمان و میزان‌ پرخاشجویی نیز طـولانی‌تر مـی‌گردد.کودک‌ کینه به دل می‌گیرد و برای مـدت درازتری‌‌ منفی‌گری‌ از خود نـشان مـی‌دهد.

 

 

نویسنده این مطلب :

فرزند پرتال

به اشتراک بگذارید :

دیدگاه شما