نارسایی‌های‌ تکلمی‌

صحبت کردن، بخشی از فعالیت‌های طبیعی‌ انسان‌ اسـت‌. مـا‌ بـندرت به درجه اهمیت آن‌ می‌اندیشیم. در واقع آدم هایی که خیلی حرف‌ می‌زنند کمتر هم‌ می‌اندیشند! در بـرقراری تماس‌ مکالمه‌ای با دوستان و افراد اجتماع معمولا احساس زحمتی نمی‌نماییم‌ و حتی تصور ایـن‌ که‌ ممکن‌ است کـسی در مـکالمه با جمعیتی‌ دچار اشکال شود به […]

صحبت کردن، بخشی از فعالیت‌های طبیعی‌ انسان‌ اسـت‌. مـا‌ بـندرت به درجه اهمیت آن‌ می‌اندیشیم. در واقع آدم هایی که خیلی حرف‌ می‌زنند کمتر هم‌ می‌اندیشند! در بـرقراری تماس‌ مکالمه‌ای با دوستان و افراد اجتماع معمولا احساس زحمتی نمی‌نماییم‌ و حتی تصور ایـن‌ که‌ ممکن‌ است کـسی در مـکالمه با جمعیتی‌ دچار اشکال شود به ذهن ما کمتر خطور می‌کند. در این رابطه، بیشتر افراد معمولا فقط زمانی‌ احساس ضعف و نارسایی در تکلم می‌کنند که‌ لازم می آید برای جمعیتی سـخنرانی نموده و یا با شخص بسیار مهمی صحبت نمایند.

 

زبان وسیله بیان عقائد و نظرات است که به‌ کمک علائم و برطبق قواعد و دستور زبان و علم‌ معانی‌ بکار‌ میرود.زمانی زبان دچار نقص‌ و نـارسائی مـی‌شود که بگونه‌ای،صحبت کردن بر خلاف قواعد دستوری باشد یا غیر مفهوم‌ یا از نظر فرهنگی مطلوب نباشد،و یا اینکه‌ دستگاه صوتی مختل‌ باشد‌.به هنگام تولد گریه تنها صدایی اسـت کـه از کودک شنیده می‌شود، بتدریج‌ از همین گریه و صدای اولیه ظرف چند سال کودک‌ طبیعی براساس قواعد دستوری و ترتیب مطالب‌ با‌ انتخاب‌ کلمات و علامت مناسب و… از عهده‌ سخن گفتن برمی‌آید.

 

کودک مـعمولا در حـدود 21 ماهگی اولین‌ کلمات را بر زبان میراند و حدود 81 ماهگی تا 2 سالگی اولین جملات ساده و ابتدائی‌ را‌ میسازد‌ و بتدریج قادر به سخن گفتن‌ و بیان‌ نظرات‌ خود می شود و مطالب و مفاهیمی را که در صحبت و مـنظور دیـگران نـهفته است می‌فهمد چنانچه‌ در حدود سـنین فـوق بـطور طبیعی و عادی‌ نتواند‌ در‌ بیان مقصود خود از کلمات و جملات مناسب‌ استفاده‌ نماید‌ و همچنین مشکلاتی در فهم‌ مطالب داشته باشد و یا به عبارت ساده‌تر دیـر زبـان‌ بـاز کند احتمالا از نظر گویایی دچار‌ نارسائی‌ و اختلالاتی‌ اسـت، کـه ممکن است به دلایل زیر باشد:

 

1- عقب‌ماندگی ذهنی:

بعضی‌ از کودکان که‌ انتظار می رود بطور طبیعی قادر به گفتن به وسیله‌ کـلمات بـاشند، امـا نیستند، به احتمالی دچار‌ عـقب‌ماندگی هوشی می‌باشند. برای آنکه‌ کودک قادر به‌ تکلم‌ باشد باید از میزان لازم بهره‌ هوشی برخوردار باشد. کودکانی که دچـار عـقب‌ماندگی شـدید ذهنی هستند‌ معمولا‌ فقط‌ برای بیان خواسته‌های خود از گریه و فریاد و صـداهایی نـامفهوم استفاده می‌کنند.

 

2- اختلالات‌ عاطفی‌ و نارسایی‌های‌ تکلمی‌:

گاهی تأخیر در زبان و یا نارسایی های تکلمی‌ در کودکان منشأ عاطفی و هـیجانی دارد‌. ایـن‌‌ نـوع‌ اختلال معمولا بدلیل هیجانات شدید و ضربه‌ها و یا “شوک‌” هایی عاطفی در کودک پدیـد مـی‌آید‌. ایـن‌ قبیل اختلال تکلمی را گاهی، لالی عاطفی یا سکوت مرضی میگویند، احتمال‌ وقوع‌ اینگونه‌ نارسایی‌هایی‌ تـکلمی در مـیان‌ کـودکانی که در محیط هایی پرتشنج و یا مناطق‌ جنگی قرار دارند و در‌ معرض‌ انفجارات پی‌درپی‌ هستند بیشتر اسـت.

 

3- اخـتلالات تکلمی و ضایعات مغزی و عصبی‌ “آفازی‌”:

گاهی بر‌ اثر‌ ضایعات‌ مغزی و صدمات‌ وارده بر سـلسله اعـصاب مـرکزی، کودک فاقد توانائی سخن گفتن می‌شود. این قبیل‌‌ کودکان‌ همواره دارای مشکلاتی در زمینه‌ خواندن، نـوشتن، هـجی کردن، حساب کردن‌ اشاره‌ و صحبت‌ کردن‌ می‌باشند. ممکن است‌ کودک دچار گیجی و بـی‌قراری هـیجانی شـده‌ و قادر به بخاطر آوردن کلمات معمولی‌ نباشد‌ و یا‌ فقط راهنمایی های بسیار ساده را بفهمد و مطالب دیگری را مـتوجه نـشود. از‌ ویژگی های‌‌ بارز این قبیل کودکان حالت دمدمی بودن‌ آنان است و ممکن است لحـظه‌ای بـه لحـظه دیگر و یا روزی‌ به‌ روز دیگر تعبیر نمایند.

 

از آنجایی که اختلال تکلمی فقط یکی از نتایج‌‌ احتمالی‌ ضـایعات مـغزی اسـت در واقع اگر بخواهیم‌‌ نمونه‌های‌ کاملا‌ صحیحی از اختلالات گویایی‌ را که منشأ‌ آن‌ ضـایعات مـغزی است (آفازی) در بچگی تشخیص و ارائه دهیم تقریبا غیر ممکن‌ است‌ و فقط‌ می‌توانیم کودکانی را دچار ضایعات‌‌ مغزی‌ یـا اخـتلال‌ عمومی‌ در‌ توانایی بهره‌گیری از زبان هستند بشناسیم‌.

 

4- اختلالات‌ دستگاه صوتی و نارسایی‌های‌ تکلمی:

در بـعضی از مـوارد اختلالات و ضایعات‌ دستگاه صوتی‌ موجب‌ نارسایی های تـکلمی‌ مـی‌شود. تـقریبا یک نفر‌ از هزار نفر کودکی‌ که‌‌ مـتولد مـی‌شود به نحوی دچار نقیصه‌ای‌ در‌ سقف‌ دهان‌ (ترک یا شکاف در سقف دهان) و یا در لب‌ بـالایی (شـکاف‌ یا‌ بریدگی در لب) می‌باشند. کودکان‌ مـبتلا‌ بـه‌ چنین اخـتلالاتی مـعمولا‌ از‌ تـلفظ کامل کلمات عاجز‌ بوده‌ و غالبا حـروف را بـجای‌ یکدیگر بکار می‌برند. آن ها معمولا در اصطلاح تو دماغی و با‌ خرخر‌ صحبت مـی‌نمایند.

 

البـته امروزه در اثر‌ معالجات‌ و اعمال جراحی‌‌ پزشـکی‌ بسیاری‌ از این قبیل اخـتلالات‌ دسـتگاه‌ صوتی (از جمله نقص‌های سقف دهـان و لب ها) قابل جبران می‌باشد. اما درهرحال استفاده از‌ بسیاری‌ از روش های گفتاردرمانی از آن جهت‌ که‌‌ کودک‌ بـاید‌ بـیاموزد‌ تا صحیح صحبت‌ نماید‌ ضـروری اسـت.

 

5- اخـتلالات شنوایی و نارسایی‌های تـکلمی‌:

پیـرامون اختلالات شنوائی حرفها زیـاد اسـت‌ آن دسته از نارسایی های تکلمی‌ که‌ منشأ‌ آن ها اختلالات شنوایی است عموما متأثر از‌ حد‌اقل‌‌ سـه‌ ویـژگی‌ خاص‌ از اختلالات شنوایی است. این‌ ویـژگی‌ها عـبارتند از: سن وقـوع نـقص شـنوایی، میزان شنوایی، و نوع اخـتلال شنوایی.

 

چنانچه اختلال شنوایی (در حد خفیف) قبل از سن به‌ سخن آمدن کودک باشد، ممکن‌ اسـت مـوجب تأخیر در صحبت کردن طبیعی‌ کودک گـردد. و چـنانچه اخـتلال شـنوایی بـه همان‌ درجه (بـه مـیزان ضعیف) بعد از رشد طبیعی‌ کودک در صحبت‌ کردن‌ باشد، ممکن است‌ چندان تأثیری در صحبت کردن کودک نـداشته بـاشد.

 

در صـورتی که وقوع اختلال شنوایی به‌ میزان متوسط و یـا خـیلی زیـاد قـبل از یـادگیری‌ زبـان باشد، تأثیر بسیار‌ شدیدی‌ بر رشد طبیعی زبان کودک می‌گذارد و ممکن است سبب‌ شود که کودک بدون استفاده از برنامه‌های‌ مستمر و دائمی و ویژه گفتار درمانی هرگز قادر‌ بـه‌‌ رشد زبان و صحبت کردن شود‌.

 

اگر‌ چنین اختلالی با همین میزان (متوسط تا خیلی شدید) بعد از تحصیل توانایی و صحبت‌ کردن عارض فرد شود ممکن است تنها تأثیر کمی در‌ کیفیت‌ صـحبت کـردن او گذارده‌ و تغییراتی‌‌ در تن صدا و ادای کلمات ایجاد نماید. کودکان سخت شنوا ممکن است در تحصیل‌ مهارت های زبانی دچار اشکال شوند و در تلفظ و ادای صحیح کلمات مشکلاتی داشته باشند.

 

 

 

 

نویسنده این مطلب :

فرزند پرتال

به اشتراک بگذارید :

دیدگاه شما