ای کسانیکه ایمان آوردهاید، خود و خانواده خویش را از آتشی که آتشگیره آن مردمان و سنگ ها هـستند نگاهدارید. (سوره تحریم آیه 7) آنانکه مدتی در رهگذر اصلاح و تربیت خود یا دیـگران بطور جدی گام نـهادهاند، بـعد از مدتی به سختی و دشواری این راه پی بردهاند. از یک جنبه انسان نفوذناپذیرترین […]
ای کسانیکه ایمان آوردهاید، خود و خانواده خویش را از آتشی که آتشگیره آن مردمان و سنگ ها هـستند نگاهدارید. (سوره تحریم آیه 7)
آنانکه مدتی در رهگذر اصلاح و تربیت خود یا دیـگران بطور جدی گام نـهادهاند، بـعد از مدتی به سختی و دشواری این راه پی بردهاند. از یک جنبه انسان نفوذناپذیرترین و سختترین موجود و پدیده هستی است و تا خود نخواهد با هیچ شیوه و قدرتی نمیتوان حتی یک صفت بد و یک رذیلت را حتی پس از سـال ها از او زایل کرد.
این مسئلۀ خواستن و انگیختگی درونی و تمایل و علاقه باطنی به تربیت و هدایت مهمترین زمینه و عامل موثر بودن اقدامات تربیتی و هدایتی است و هرچه این خودانگیختگی و کشش ذاتی فرد به خوبی عـمیقتر و اصـیلتر باشد، هدایت او آسان تر و پایدارتر است.
گاه در کودکان و حتی در بزرگسالان به وضوح مشاهده میکنیم که این تمایل درونی به خوبی و صلاح، بسیار زیاد است. انسان هایی وجود دارند که گویا از مادر فرشته خـو بـه دنیا آمدهاند. فضایل انسانی و تمایل شدید به معنویت و مذهب و خدا و هدایت به طرز بارزی در آن ها مشهود است طبعا اینگونه انسان ها خودبخود خوبند و تربیت شده و در ثانی با کوچکترین اقدام تـربیتی و هـدایتی بزرگترین گامها در جهت تعالی و تکامل روحی و معنویت این ها برداشته میشود.
گاهی نیز در بعضی از انسان ها زمینههای سرکشی و طغیان و کفر و بدی و رذیلت را بطور بسیار عمیق و ریشهداری مشاهدۀ میکنیم که اقدامات تـربیتی و هـدایتی اغـلب در مورد این افراد بسیار کـمثمر و گـاه بـکلی بیثمر است.
حال این سؤال قابل طرح است که چه عامل و یا عواملی موجب میشوند که یک فرد فرشته خو بـدنیا بـیاید. بـیگمان علت اصلی آن را باید در خواست و مشیت الهی منحصر دانست، اما میدانیم خواست الهی هم خرافه نیست بلکه ریـشه در حـکمت و عـدالت مطلق او دارد که در چهره سنن و نوامیس او تجلی مییابد. این سنن و نـوامیس چه هستند؟
اگر بتوانیم به این علل مطلق و عوامل فرشته خو بودن ذاتی یکفرد معرفت پیدا کنیم به سؤالات عـمیق و مـتعددی در بـاب تربیت عموم و تربیت دینی بالاخص جواب گفتهاین یعنی به سؤالاتی از قـبیل: مـهمترین عامل ایجاد خودانگیختی و تمایل درونی به تربیت و هدایت چیست؟ و یا تربیت از کی و کجا باید آغاز شود؟ و یا ثـمربخشترین اقـدام تـربیتی چیست؟ و غیره، هرچند نمیتوانیم بطور دقیق و جزم و با یک حصر عقلی این عـوامل را مـشخص کـرده و بر شماریم اما براساس آیات و روایات و آنچه تجربه بما آموخته بطور یقین میتوانیم یـکی از عـوامل و شـاید مهمترین عامل پاک نیتی و فرشته خویی ذاتی کودک را در پدر و مادر فرد و نطفه پاک او بدانیم.
حضرت امیر المـؤمنین(ع) مـیفرمایند: خوبی اخلاق فرد نشانی بر اصالت خانوادگی اوسـت.
بنابراین آموزش دینی و تربیت دینی کودک بـاید از پدر و مـادر او قبل از تولد کودک آغاز گردد. مراحل تربیت دینی فرد در خانواده بدین شرح است:
1- پاک شدن و بـه حـقیقت رسـیدن پدر و مادر:
اولین و اساسیترین قدم در پرورش فرزندی صالح و متدین،اصلاح و تربیت دینی خود پدر و مادر است.اصولا در تـعلیم و تـربیت اسلامی و در امر هدایت دیگران،اولین قدم هدایت خویش است. انسان مسلمان در مـرتبه نـخست مـسئول اصلاح خویش است و در وهله دوم مسئول اصلاح دیگران که اصولا تا فرد خودش را اصلاح نکرده بـاشد نـمیتواند در اصـلاح دیگران بطور حقیقی و پایدار موفق باشد.
بنابراین باید پدر مادر در یـک سـیر دامنهدار علمی و عملی خود به طور حقیقی دین باور شده باشند بـه حـقانیت دین بعنوان تنها عامل سعادت دنیا و آخـرت، تـنها عـامل رسیدن به حیات واقعی و با شکوه،تـنها عـامل رسیدن به غنای درون یقین داشته باشند. عقل و اندیشهشان به حکمتها و معارف ناب الهـی مـنور شده باشد و جان و ضمیر و دلشـان در اثـر سالها مـراقبت و تـقوی و تـهذیب به زیور تمامی اخلاق و ملکات و فـضایل صـاف و زلال و مطهر گشته باشد. پدر و مادری که خود باور قلبی به حقایق نداشته بـاشند،دو ضـربه مهلک به تربیت دینی کودک مـیزند:
نخست اینکه نطفه آن ها پاک و مـنور نیست و دم اینکه چنین پدر و مادری چـون مـلتزم به التزام عملی نسبت به حقایق و دستورات دین نخواهند بود و کودک اولین و مـهمترین سـالهای تربیتش را در دامن آنها میگذارند بـیاعتقادی و عـدم تـقوی و مراقبت آنها در شـخصیت و رفـتار کودک هم اثر خـواهد گـذاشت و این الگوپذیری ناصحیح در اولین سال های عمر نقشی بر سنگ خواهد بود که اثرات مـنفی آن هـیچگاه از شخصیت و اخلاق و رفتار فرد زایل نـخواهد شـد.
بنابراین در یـک طـرح آرمـانگرایانه و ایدهآل در تربیت دینی کـودک ناگزیریم از اینجا شروع کنیم یعنی نخست پدر و مادرش تلاش کنند به آن حقیقت اصیل و انسان کاملی کـه در اسـلام ارائه شده برسند و بچه از همان ابتدا و اولیـن سـلول وجـودش، عـصارهء جـان دو انسان به حـق و اصـل شده باشد. پدر و مادری که به همه واجبات مستلزم همه محرومات مبری وقلبشان به نور الهی مـنور شـده بـاشد.
2- کوشش در انعقاد نطفهای پاک:
چنین پدر و مادر با تقوی و واصل به حقیقتی باید مسئله ایجاد یک باقی صالح و ذریهای که پرونده اعمال ما تأخر خوب آنها را تا قـیامت باز نگه دارد به شدت ذهن آنها را بخود مشغول نماید. انسان هر چند تمامی عمرش در ثمربخشی و عبادت و طاعت بگذارد باز هم چون عمر انسان محدود است و روزی پرونده اعمال حسنهاش بسته مـیشود لازم اسـت تمهیدی بیندیشد که نگذارد تا مرگش پرونده اعمال خوبش بسته شود بلکه باید بنحوی به زندگی و کسب توشه ادامه دهد و یکی از این اعمال ما تأخر بسیار بزرگ بجا گذاشتن فـرزندی صـالح و هدایت یافته است.
بنابراین حتما باید صرف وقت و سرمایه در این زمینه نماید، با چنین نگرشی است که یک پدر و مادر هدفدار تصمیم به فـراهم کـردن زمینه برای داشتن فرزندی صـالح مـیگیرند و لذا لا اقل چهل شبانه روز قبل از انعقاد نطفه بر مراقبت و تقوای خویش بشدت میافزایند و سعی میکنند این چهل روز خود را برای خدا خالص نگه دارند که در ایـن زمـینه احادیث و رهنمودهایی هم از پیـامبر اکـرم و معصومین علیهم السلام رسیده است و تأکیدی که بر عدد چهل دارند.
در چهل شبانه روز پدر و مادر باید بشدت مراقب باشند غذایشان پاک و حلال باشد،حقوق واجب الهی را از مال خویش پرداخته باشند،در کسبوکار و تـجارت خـود نهایت عدالت و امانت را رعایت کرده باشند،غذای هرکسی را نخورند،از خوردن غذاهای شبهناک هم اجتناب کنند اطعام به فقرا نمایند، مواظب باشند در همسایگی ایشان فردی گرسنه نخوابیده باشد،زبان خود را بـشدت کـنترل کنند و از گـناهان متعددی که از طریق زبان انسان دچار میشود اجتناب کنند.
چشم و گوش خود را از محرمات و مکروهات بشدت نگاهدارند، فـضای روح و اندیشه و نیاتشان را از خیرخواهی و رحمت و ذکر خدا معطر نمایند و اندیشههای بد بـه ذهـنشان راه نـدهند.از ظلم در همه ابعاد و انواعش بشدت اجتناب کنند،حقی از مردم و از خداوند بر گردنشان نمانده باشد.پدر چهل شب، شـب زنـدهداری کند و ضمن نمار و دعا و تلاوت قرآن از خداوند فرزندی صالح را مسئلت نماید. مخصوصا در شـب انـعقاد نـطفه ضمن اینکه شبی مبارک را انتخاب کند در آن شب بیش از بقیه شب ها خداوند را از روی تضرع و زاری بخواند و خـواستهاش را تکرار کند و از ذهنش حال اولیای خدا را مدام بگذراند و دست توسل به دامن ائمـه اطهار در افکند و…
اگر کـسی مـوفق به رعایت این مقدمات گردد اگر فرزندش از همان کودکی عارف و صالح و دارای چشمی باطنبین و ملکوتبین نباشد از محالات است و در طول تاریخ هم علمائی موفق به این کار شدهاند و کودکی داشتهاند که در پنج سـالگی اهل نماز شب بوده است و با تجربه خویش صدق فرموده معصومین و وعدههای آن بزرگواران را اثبات نمودهاند. هرچند انجام این مقدمات بسیار سخت است اما با در نظر گرفتن بهرهای که از رهگذر این زحـمتها بـه انسان میرسد کشیدن بار این مشقات را آسان مینماید.
3- نقش مادر در دوران بارداری در تربیت دینی کودک:
سومین مـرحله در یـک تربیت دینی زیربنایی و اصیل و پایدار مربوط میشود به تلاشی که مادر در دوران بارداری کودک باید داشته باشد به این تربیت که باید مدام بخود متذکر شود که کوچکترین حـالت،نـیت،عمل و رفتار او مستقیما در شخصیت کودک تأثیر میگذارد بنابراین هرگونه تلاش و مراقبت و طاعت او هدرنمیرود بلکه پایههای ساختمان باشکوه فرزند قهرمانش را میسازد.بنابراین باید بر تقوی و طاعت خود بیفزاید.تأثیر ایـن دوران بـر شـخصیت آینده کودک آن قدر مهم و سـرنوشتساز اسـت کـه پیامبر اکرم (ص)میفرمایند: بدبخت کسی است که در شکم مـادر بـدبخت شـود و خوشبخت کسی است که در شکم مادر سعادتمند بـاشد.
لذا تـوصیه میشود که مادران در این دوران سعی کنند همیشه با وضو باشند، ذکر بگویند، از هر فرصتی برای تلاوت قرآن و یا گـوش دادنـ بـه نوار قرآن بهره ببرند. اهل نماز شب و تجهد باشند و در نـیمههای شب و سحرگاهان با دعا از خداوند فرزندی بخواهند که موجب روشنی چشم آن ها در دنیا و آخرت باشند. «و الذین یقولون ربـنا هـب لنـا من ازواجنا و ذریاتنا قرة اعین و اجعلنا للمتقین اماما.»
همچنین کاملا مـراقب بـاشد که از غذای حرام و یا شبهناکی تناول نکند، چشم و گوش و زبان و جوارح خود را از گناه باز دارد و سعی کـند هـمیشه در بـهترین حالات معنوی و عرفانی باشد و محبت و عشق به خدای تعالی و پیامبر اکرم و ائمـه اطـهار و حـضرت زهرا را در جان خویش شعلهور نماید.پدر نیز در این ایام باید تربیتی اتخاذ نماید که جـو خـانه را در بـهترین حالت عرفانی و معنوی و آرامش روحی خود نگه دارد و زمینه حالات خوش معنوی را برای همسر بـاردارش فـراهم نماید.خود نیز در لحظات دعا و مناجات و نماز شبش از خدای تعالی فرزند صالح را مـسئلت نـماید.و نـیز با رفتار و اخلاق خوش نهایت انبساط خاطر و تعالی روحی و آرامش قلبی را برای همسرش فـراهم نـماید.
4-تأثیر نام نیکو در تربیت دینی کودک:
از عوامل عمدهای که نقش اساسی در تربیت دیـنی آیـنده کـودک میتواند داشته باشد و برعهده پدر مادر است که این امکان را برای کودکشان فراهم نمایند، انتخاب نـامی اسـت که صبغه دینی و الهی داشته باشد که در روایات اسلامی همه گونه تـأکید نـسبت بـه این مسئله شده است و چه بسا نام یک فرد یک عمر الهام بخش او در زمینههای معنوی و مـذهبی بـاشد. یـک نام مذهبی بهترین روش برای روش تلفیق است که از روشهای تربیتی است. کـودک از رهـگذر همین نامش، خود را در جرگه مذهبیها میبیند و میشناسد و از خود توقع یک فرد مذهبی را دارد.
کودکی که نامش مـحمد، عـلی یا زهرا است یک روزی به این فکر میافتد که محمد یا عـلی یـا زهرا که بوده است؟ با طرح این سئوال زمـینه شـناخت آن معصوم بطور طبیعی و براساس تمایلی درونی در کـودک مـیشود
و بتدریج با شناخت آن معصوم و پی بردن به فضائل،عظمتها و شکوه او، زمینهای برای ایجاد رابـطهای عـاطفی فراهم میگردد.این رابطه عـاطفی در فـرآیند یک تـربیت صـحیح بـه کمک دیگر عوامل تبدیل به مـحبتی عـمیق و عشقی سوزان میگردد و این محبت شدید زمینه اتحاد دو روح، زمینه اینکه روح او هم سـنخ دو روح مـحبوبش شود را در این محب صادق فراهم مـیکند، وقتی که روح این مـحب مـعصوم بکلی در روح معصوم ذوب و حل شد عـظیمترین انـفجارهای نور و هدایت در جان این فرد تحقق یافته است. سر اینکه پیامبر اکرم و ائمـه مـعصومین به ما تأکید و توصیه داشـتهاند کـه فـرزندان خود را نامهای نـیکو بـگذارید، ثمر عظیمی است کـه مـمکن است از رهگذر همین اسم برای فرد پیش بیاید.
پیامبر اکرم میفرماید: کسیکه چهار فـرزند دارد (پسـر) و یکی از آن ها را به اسم من نـامگذاری نـکند به مـن جـفا کـرده است.
به حضور امـام صادق(ع)عرض شد که ما فرزندان خود را اسامی شما و پدرانشان نامگذاری میکنیم آیا این عـمل مـا در پیشگاه الهی اجر و فردی دارد؟ حضرت فـرمود: بـلی بـخدا قـسم ایـن عمل نفع مـعنوی دارد.
بـر این اساس است که در دین مقدس اسلام مسئله نام برای فرزند از وظایف والدین و از حقوق فرزند بـرعهده پدر و مـادر مـعرفی شده است.پیامبر اکرم میفرماید:از حقوق فـرزندان بـرعهده والدیـن ایـن اسـت کـه نام خوبی برای او تعیین کنند و به نیکی ادبش نمایند.
5- نقش مادر در دوران شیر خوارگی طفل:
مادر با مراعات نکاتی میتواند همچنان پاک طینتی و نورانیت جان طفل را برقرار نگهدارد،بـدین ترتیب که خوردن غذای حلال نهایت احتیاط را داشته باشد و تحت هیچ شرایطی از غذاهای شبهناک نخورد و نیز نگذارد زن شیرده دیگری که چندان شایسته نیست به کودک او شیر بدهد غذای حلال و پرهـیز از غـذای حرام در همه موارد زندگی و مخصوصا این مرحله اثر مستقیم در نورانیت قلب و ارتقای روحی و معنوی دارد:
علم و حکمت زاید از لقمه حلال عشق و رقت آید از لقمه حلال لقمه تخمست و برش اندیشهها لقـمه بـحر و گوهرش اندیشهها زاید از لقمه حلال اندر دهان میل خدمت عزم رفتن آن جهان مدام ذاکر الهی باشد، ذکر مداوم قلب و روح مادر را نورانی مینماید و ایـن نـور مستقیما در جان طفل از طریق شـیر و نـگاه مادر انعکاس مییابد.باید مادر سعی کند اغلب با وضو باشد و مخصوصا موقع شیر دادن بچه وضو بگیرد و ذکر الهی را زیر لب زمزمه کند و از گـناه بـپرهیزد. نماز سر وقت، تـلاوت قـرآن، تشدید محبت به ائمه معصومین اثر مستقیم بر روان طفل دارد.