پیامبراکرم (ص) میفرماید: «یا علی! از دو خصلت بپرهیز، تنگ حوصلگی و تنبلی که چون تـنگ حـوصله شـوی هیچ حقی را نمیپذیری و چون تنبل باشی، حق هـیچ چـیز را ادا نمیکنی» امام صادق(ع)میفرماید: «تنبلی و سستی دشمن کار است» و همچنین فرموده است: «از جمله (سـپاهیان عـقل ونـیروهای خود) نشاط و پرکاری است که […]
پیامبراکرم (ص) میفرماید: «یا علی! از دو خصلت بپرهیز، تنگ حوصلگی و تنبلی که چون تـنگ حـوصله شـوی هیچ حقی را نمیپذیری و چون تنبل باشی، حق هـیچ چـیز را ادا نمیکنی» امام صادق(ع)میفرماید: «تنبلی و سستی دشمن کار است» و همچنین فرموده است: «از جمله (سـپاهیان عـقل ونـیروهای خود) نشاط و پرکاری است که ضد آن تنبلی است و از همان امام همام مروی است: «سه چیز آدمی را از خواستار شدن اسباب سربلندی باز میدارد:کـمهمتی،نـاپختگی و سـسترایی».
فرزندان مـا بـاید در جامعه مشاهده کنند که نفس سعی و کوشش در جهت مثبت، ارزشمند است و آثار سعی و تلاش افراد را در کـسب نـتایج عـالی ببینند و از آن احساس لذت کنند. امام موسی بن جعفر(ع) میفرماید: «از مردم قطع امـید کـردن و از ثـروتشان چشم پوشیدن و به درامد کار خود قانع بودن، برای مرد باایمان، مایهی عزت دینی، روح جـوانمردی و شـرف دنیوی است. چنین انسانی در نظر مردم بزرگ و بین فامیل خود محترم و در محیط خانوادهاش دارای هـیبت و عـظمت خواهد بود. او در ضمیر هود و در نظر دیگران بینیازترین مردم است»
- نتیجهی صـداقت و انـسان دوسـتی
دوستی و صداقت، قانع بودن به حق خویش، رسیدگی به حال محرومان و رعایت حقوق مـردمان، نـه تنها بلاها را رفع میکند، بلکه سبب فراهم آوردن بستری مناسب برای تربیت نسلی پاک و سـالم و بـا ایمان خـواهد شد. از طرف دیگر، اگر گروهی از افراد جامعه با حیله و نیزنگ حق عدهای را نخوردند که قـدرت دفـاع از خود را ندارند و مظلوم واقع شدهاند، همچون فقر و تنگدستی، ظلم و بیعدالتی، و فساد و فـحشا از جـامعه رخـت بر خواهد بست و منافع آن شامل حال اجتماع خواهد شد.
چه زیباست فرمایش مولای مـتقیان کـه مـیفرماید: «برای دنیا خویشتندار و برای آخرت دلباخته باش. آنکس را که تقوا بلند مـرتبت کـرد، خوار نشمارید و آن را که دنیا عزیزش کرد، گرامی ندارید. برق درخشندهی دنیا شما را خیره نکند…همانا بـرق دنـیای حرام بیفروغ است و سخنش دروغ و اموالش به غارت رفتنی و کالای آن تاراجشدنی است. آگـاه بـاشید و دنیای حرام چونان عشوهگر هرزهای که تـسلیم نـشود و مـرکب سرکشی است که فرمان نبرد»
و در تـوصیهی دیگر میفرماید:«لقمهی حرام به شکم خود راه ندهید.شما در برابر دیدگان خـداوند قـرار دارید که گناهان را حرام کـرد و راه اطـاعت و بندگی را آسـان فـرمود».
- تربیت نامناسب و بیتوجهی به روش صحیح تـعلیم و تـربیت
از عوامل درونی دیگری که ضعف نفس و زبونی را در پی دارد و مانع رشد اجتماعی و عـزت نـفس میشود،تربیت ناصحیح فرزندان و نازپروردگی آنـان است. متأسفانه رفتاری کـه بـسیاری از والدین به عنوان محبت و از روی عـشق و عـلاقه در پرورش فرزندان انجام میدهد، نازپروردگی آنان را در پی دارد. این روش برخورد والدین موجب میشود،آنان قدرت بـرخورد بـا گرفتاری و سختیها را نداشته باشند و خـیلی زود روحـیهی خـود را در برابر مشکلات بـبازند.
بـه نعبیر شهید مرتضی مـطهری (ره) ما (پدران و مادران) فرزندانمان را مانند کسی پرورش میدهیم که هرگز در همهی عمر به داخل آب نرفته وشـنا نـیاموخته است و یک مرتبه با دریا مواجه مـیگردد؛ پس غـرق میشود. زیـرا شـناوری چـیزی نیست که با درس و کـتاب و غیر عمل بتوان یاد گرفت، بلکه هنری است که باید با عمل آموخته شود.
عـلی(ع) مـیفرماید: «چوب درختان صحرایی و جنگلی که نـوازش بـاغبان را نـدیدهاند، مـحکمتر اسـت و اما درختهای سـرسبز و شـاداب که تحت مراقبت باغبان هستند، نازکتر و کم طاقتتر هستند. گیاهان صحرایی و وحشی نسبت به گلهای خـانگی هـم قـدرت اشتعال بیشتری دارند و همآتششان دیرتر خاموش مـیشود».
وقـتی در زنـدگی هـمهی اسباب آسایش و آرامش را برای فرزندانمان آماده کنیم و اوج دوستی و محبت پدر و مادری خود را در این بدانیم که هر مشکلی را از جلوی پای عزیزانمان برداریم تا کوچکترین دغهغهای در زندگی نداشته باشند،به ایـن نکته توجه پیامبر(ص) میفرماید: «یا علی! از دو خصلت بپرهیز: تنگ حوصلگی و تنبلی که چون تنگ حوصله شوی و هیچ حقی را نمیپذیری و چون تنبل باشی، حق هیچ چیز را ادا نمیکنی»
نکردهایم که نونهال مـا، فـردا در معرض تندبادهای حوادث گوناگون قرار خواهد گرفت و اگر امروز ریشهاش محکم نشده باشد، قادر نخواهد بود در برابر آن بادهای تند و بیرحم دوام بیاورد. انسانها معمولا از راحتی،عافیتطلبی و بیمسئولیتی راضیتر هستند.امـا اگـر بدانند مواجهه با چالشهای زندگی، تحمل دشواریها و شکیبایی در برابر ناگواریها تا چه اندازه موجب رشد و تعالی فکر و اندیشه و ظهور خلاقیت و شکوفایی استعدادهای بـالقوهشان مـیشود،در پذیرش و مواجهشدن با مشکلات زنـدگی نـه تنها کنار نمیکشند، بلکه خود با اشتیاق و میل درونی به استقبال دشواریها مخفی وجود آدمی در تمامی ابعاد به شکوفایی و طربناکی میرسند و حاصل آن نوعی رضـایت درونـی و شادابی و نشاط معنوی اسـت؛ چـرا که مسئولیتپذیری نهالی است که زمینهاش شناخت،ریشهاش اعتقاد و بهارش بحرانها و حادثهها و گرفتاریهاست»
روشن است که انسانهای سختی کشیده و با مشکلات دست و پنجه نرم کرده، قدرت بـیشتری در مـواجهه با شدائد دارند. شاید به همین دلیل است که خداوند هم بندگان خوب خود را با مشکلات و سختیها میآزماید تا راه مبارزه کردن و آبدیدهشدن را بیاموزند.این ناشی از لطف و حکمت الهی است:
هـر کـه در این بـزم مقربتر است جام بلا بیشترش میدهند (حافظ)
ولی متأسفانه ما با نازپروردگی فرزدانمان قدرت آنان را در روبهروشدن بـا سختیها،تضعیف میکنیم و آنان را افرادی کم طاقت، ضعیف و بدون اعتماد بـه نـفس بـار میآوریم.
- یکی از علل خودپسندی
امام باقر(ع)میفرماید: «بدترین پدران کسانی هستند که در نیکی به فرزندان خود افراط کنند و آنـان را بیش از حد مصلحت، موردمهر و محبت خود قرار دهند.» خودپسندی یکی از عادات مـذموم و از مـلکات نـاپسند و موهن است و اشخاص از خود راضی، همواره مورد انزجار و تنفر مردماند.منشأ این خلق ناپسند، مـحبتهای افراطی و تکریم بیش از حد دوران کودکی است. والدین نادان با تکریم بیحساب و محبت بـیش از حد خود کودک را گـمراه مـیکنند و او را در مورد خودش به اشتباه میاندازند و از واقعبینی بازش میدارند.این قبیل پدران و مادران بر اثر روش نادرست خویش طفل را عنصری پرتوقع و از خودراضی بار میآورند و بزرگترین دشمنی را با نام دوستی در حقش اعمال میکنند و او را سـیهروز و بدبخت میسازند».
- عقدهی حقارت از نتایج ناز پروردگی
یکی دیگر از نتایج ناز پروردگی فرزندان ایجاد عقدهی حقارت در آنهاست. کسانی که به سبب محبتهای افراطی پدر و مادر، لوس و از خود راضی پرورش یافتهاند، در جوانی گرفتار عـقدهی حـقارت میشوند و قادر نیستند، به شایستگی با مردم بیامیزند و در فعالیتهای اجتماعی با آنان سازش کنند. عزیز دردانگی هم نشانهای از عقدهی حقارت است و ریشهی آن را در طرز تربیت غلط دوران کـودکی بـاید جستوجو کرد. کودکی که خود را چشم و چراغ والدین میدانسته است، وقتی هم که بزرگ میشود و به صورت زن و مرد کامل در میآید، در تمام جهات زندگی دلش میخواهد عزیز بیجهت و شمع محفل هـمگان بـاشد. چنین آدمی وقتی میبیند مورد توجه قرار نگرفته است، یا دست به انتحار میزند و یا دیگران را بدنام میکند. عقدههای حقارتی که بدین صورت در مردم ظاهر میشود،از مصائب بزرگ اجـتماع اسـت»
مرحوم ملا احمد نراقی در کتاب شریف معراج السعاده به این مطلب چنین اشاره میکند: «ضعف نـفس و خـود کـمبینی صفتی است که موجب عجز و ناتوانی از تحمل حـوادث مـیشود و این صفت از نتایج جبن و ملازم ذلت و خواری است. نشانهی عزت و بزرگی و صلابت نفس آن است که انسان آن چه را از سختیها بر او وارد مـیشود، تـحمل کـند.
از امام باقر(ع)مروی است که فرمود: «خدا به مؤمن سـه خصلت کرامت نموده:عزت در دنیا و آخرت، رستگاری در دنیا و آخرت،مهابت در دل ستمگران.علو همت و طبع مؤمن موجب سعی و کـوشش او در تـحصیل سـعادت و کمال، طلب کردن کارهای بزرگ و عالی میشود و خداوند فرموده است: کـسانی کـه در راه ما بکوشند، هر آینه راههای خویش را به ایشان بنمایانیم.»