درمان مشکلات هویتی

در شکل گیری هویت هر شخص، فلسفه، مذهب، جامعه، روان و جسم وی نقش دارند. بنابراین، جلوه های آسیب دیدگی هویت در مراحل گوناگون زندگی، به ویژه پس از نوجوانی، به شدت این آسیب، شدت عوامل زمینه ساز و سبب شونده ی این آسیب و مرحله ی زندگی فرد بستگی دارد. با وجود این، اغلب […]

در شکل گیری هویت هر شخص، فلسفه، مذهب، جامعه، روان و جسم وی نقش دارند. بنابراین، جلوه های آسیب دیدگی هویت در مراحل گوناگون زندگی، به ویژه پس از نوجوانی، به شدت این آسیب، شدت عوامل زمینه ساز و سبب شونده ی این آسیب و مرحله ی زندگی فرد بستگی دارد. با وجود این، اغلب مطالعات جاری روان شناختی نشان داده اند که عوارض هویت را می توان به دو گروه اصلی طبقه بندی کرد: یکی عوارضی که دنیای درون و روان شناختی شخص را متأثر می سازند و دیگری، عوارضی که بر زندگی اجتماعی و روابط فرد با جامعه اثر می گذارند.

 

  • پیشگیری

بی شک پیشگیری از بحران هویت به مراتب آسان تر از درمان آن است. از آن جا که هویت فردی در نوجوانی تحکیم می شود، ولی بنیادهای آن در دوران نوزادی ریشه دارد، با استناد به شواهد موجود پژوهشی، اعتقاد بر این است که تکوین هویت، نوعی فرایند رشدی است. بنابراین، مهم ترین نکته برای پیشگیری از بروز بحران هویت، کنترل بروز عوامل خطرساز این بحران و همین طور، ایجاد نظام حمایت اجتماعی و فردی برای افراد در معرض خطر این عوامل است.
● درمان
درمان مشکلات هویت اساسا باید با تشخیص نقطه ی توقف نوجوان در جریان تحول او از وابستگی کودکی به استقلال دوره ی نوجوانی انجام شود. برای مثال، در برخورد با پسران جوان ۲۰ ساله ای که درگیر مشکلات مربوط به فاصله گرفتن طبیعی از سنین ۱۵ تا ۱۶ سالگی است، راهی نیست جز این که دریچه های مبارزه ی آرام وی برای کسب استقلال، با حداقل تعارض و کشمکش گشوده شود. در چنین موردی می توان به فرد کمک کرد تا نقش هایی را که در سن کودکی از او انتظار می رفته است، برعهده گیرد.
تشخیص موقعیت نوجوان در فرایند رشد هویت و تعیین این نکته که او در کدام یک از زیر مرحله های اوایل، اواسط و اواخر دوره ی نوجوانی (زیر مرحله های فاصله گرفتن از پایگاه پیشین کودکی، جدایی برای تدارک استقلال و ورود مجدد به مناسبات اجتماعی به عنوان یک بزرگ سال) قرار گرفته است، راه را برای درمان مؤثر وی می گشاید:
اگر نوجوان در اوایل بلوغ و در دوره ی فاصله گرفتن از پایگاه کودکی است، می توان به او کمک کرد تا راه های مناسب برای فاصله گرفتن از خانواده را در پیش گیرد؛ بدون آن که دچار تعارض شود یا از خود بیگانگی غیرضروری در وی به وجود آید.
اگر نوجوان در اواسط بلوغ و دوره ی جدایی و در تدارک برای استقلال است، می توان به او کمک کرد تا به جای آن که نقش های خطرناک یا مخاطره آمیز را ایفا کند، یاد بگیرد که نقش های مولد و ثمربخش را برعهده گیرد.
و بالاخره اگر نوجوان در اواخر بلوغ و دوره ی ورود مجدد به مناسبات اجتماعی به عنوان یک بزرگ سال است، می توان اقداماتی را انجام داد که او بتواند، جنبه های گوناگون خود را که با خود تثبیت شده ی بزرگ سالی همانند باشد، قدم به قدم و به طور منظم کشف کند. البته درمان افراد اواخر دوره ی نوجوانی، اساسا درمانی شناختی و انتزاعی است.
اقدامات درمانی برای رفع مشکلات هویت همیشه باید بر نتایج تجربه ی رفتارها متمرکز باشد. بسیار مهم است که به نوجوان کمک شود تا از تفکر یک جانبه و سخت گیرانه فاصله بگیرد و به تفکر همه جانبه و چند بعدی مجهز شود تا بتواند، نتایج رفتار درست یا نادرست را بفهمد.
به علاوه، درمان مشکلات رشد هویت مستلزم کمک به نوجوان در راستای پاسخ هایی است که او باید در مقابل این پرسش اساسی به خود بدهد که: «من می خواهم چه جور آدمی باشم؟ » به نوجوان باید کمک شود تا دریابد، ایفای چه نقش هایی با خصوصیات، خلقیات و هدف های شخصی او هماهنگی دارند و چه نقش هایی با این خصوصیات و هدف ها ناهماهنگ هستند. کمک به نوجوان برای اجتناب از رفتارهایی که نتیجه ی آن ها مغایر با خواسته ها و هدف های اوست، بخش دیگری از این درمان است. نکته ی بسیار مهم این است که درمان مشکلات هویت باید به گونه ای باشد که پسر یا دختر جوان را به استقلال هویت برساند، نه این که او در جریان وابستگی به شخص دیگری بخواهد هویت خویش را تحصیل کند: هویت سالم و مستقل باید بتواند، با دیگران رابطه ی صمیمانه برقرار کند و این متفاوت از ارتباط گیری ناشی از وابستگی به دیگری است. تفاوت اساسی هویت وابسته و مستقل در همین نکته است.
درمان بحران هویت نیز فرایندی یکپارچه است. بدین معنی که درمان آن به بررسی زیربنای فلسفی، زیستی، مذهبی، جامعه شناختی و روان شناختی این پدیده نیاز دارد. به عبارت دیگر، کارایی درمان بحران هویت تنها به توانمندی روان شناس بالینی و سایر متخصصان مربوطه بستگی ندارد، بلکه پیامد و نتیجه ی درمان، تابع عوامل درونی فرد و شرایط اجتماعی حاکم بر او در ابعاد مختلف است. به همین دلیل، درمان های روان شناختی معطوف به اجتماع و محیط درمانی، به همراه درمان انفرادی، کارامدی بهتر دارند.
مسلم است، تشخیص زودرس و به هنگام این بحران می تواند درمان آن را تسهیل کند. چنان چه این بحران در سنین ۱۱ تا ۱۴ سالگی تشخیص داده شود، بهترین هدف درمانی، آموزش فاصله گیری از خانواده به نوجوان است. در این مرحله، «مهارت آموزی» بهترین روش است. هدف این آموزش آن است که به نوجوان آموخته شود، به روش درست از خانواده فاصله بگیرد و مرزهای بین خودش و خانواده را در عمل ترسیم کند که این مرحله «جداسازی عاطفی» نامیده می شود.
وقتی بحران هویت در سنین ۱۴ تا ۱۷ سالگی تشخیص داده شود، هدف درمان باید استقلال و خودمختاری نوجوان باشد. به این منظور، در این مرحله جایگزین کردن نقش های مولد و ثمربخش به جای نقش های مخاطره آمیز، با شیوه های تدریجی و گام به گام، بهترین راهبرد است. هدف اصلی به کارگیری این راهبرد ایجاد استقلال و تمرین اراده ی آگاهانه در نوجوان است. سرانجام، چنان چه این بحران پس از ۱۷ سالگی تشخیص داده شود، هدف درمانی باید وارد ساختن دوباره ی فرد به مناسبات اجتماعی باشد. به عبارت دیگر، باید به او بیاموزیم تا خودش را به عنوان یک بزرگ سال تجربه کند.
بدیهی است که در این مرحله، ترکیبی از شیوه های ایفای نقش، انعکاس عواطف، بحث و گفتمان منطقی، «جرئت ورزی»، کنترل خویشتن و آموزش مهارت های اجتماعی برای دست یابی به هدف درمانی، مورد استفاده قرار می گیرند. نکته ی با اهمیت این است که در هر سه مرحله لازم است، استقلال نوجوان به عنوان نتیجه و پیامد درمان مورد توجه متخصص بالینی قرار بگیرد.
برای درمان مشکلات هویتی افراد می توان از روش های مشاوره ی فردی و گروهی استفاده کرد. در روش های فردی، به آنان که دچار مشکلات هویتی هستند کمک می کنند تا از خویشتن بیش تر آگاه شوند. برای آگاهی از خویشتن لازم است، شرایط لازم از قبیل هماهنگی، تفاهم توأم با همدلی و پذیرش مثبت بدون قید و شرط ایجاد شود. در این صورت، فضایی به وجود می آید که در آن فرد به خودآگاهی می رسد. استفاده از روش های معنا درمانی و واقعیت درمانی برای یافتن معنایی برای زندگی، و قبول مسئولیت و آموزش روش حل مسئله برای کشف راه حل ها و انتخاب آن ها می تواند مفید باشد و به فرد در رسیدن به هویت موفق کمک کند.

 

نویسنده این مطلب :

فرزند پرتال

به اشتراک بگذارید :

دیدگاه شما