ارزش و اهمیت‌ بازی‌

بازی های توأم با فـعالیت، برای تکامل و رشد عضلانی کودک و ورزش دادن قسمت های‌ مختلف بدن لازم است. درضمن‌، برای‌‌ صرف انرژی اضافی کودک‌ نیز‌ مفید است. انرژی اضافی اگر صرف نشود و به حالت‌ سرکوب در جسم کودک ذخیره شـود، او را نـاآرام، عصبی و بدخلق می‌کند.   بسیاری از کودکان، همان‌طور […]

بازی های توأم با فـعالیت، برای تکامل و رشد عضلانی کودک و ورزش دادن قسمت های‌ مختلف بدن لازم است. درضمن‌، برای‌‌ صرف انرژی اضافی کودک‌ نیز‌ مفید است. انرژی اضافی اگر صرف نشود و به حالت‌ سرکوب در جسم کودک ذخیره شـود، او را نـاآرام، عصبی و بدخلق می‌کند.

 

بسیاری از کودکان، همان‌طور که تکامل‌ می‌یابند،به بازی های‌ کم‌تحرک‌ نیز توجه‌ می‌کنند. مثلا کارهایی از قبیل کتاب‌خواندن،  تلویزیون تماشا کردن و سینما رفتن را لذت بخش‌تر از بازی های پرتحرک و فعالانه‌ مـی‌دانند. نظرات والدین در مورد‌ بازی های‌‌ فعال و ورزش های‌ مختلف در نظرات کودکان‌ تأثیر زیادی دارد. اگر والدین به ورزش‌ راهپیمایی در هوای آزاد علاقه‌مند بـاشند‌ و فـعالیت هایی از این نوع را انجام دهند، کـودک را نـیز در‌ این‌ فعالیت‌ شریک می‌کنند و باعث‌ می‌شوند که در این زمینه مهارت های اساسی به‌ دست آورند؛ زیرا والدین همیشه نمونه‌ و ‌‌الگویی‌ برای کودک هستند. از طرف دیـگر، اگـر والدین فعالیت های فکری را تـنها وسـیلۀ دلچسب‌ گذران‌ وقت بدانند و ورزش را خاص‌ آدم های غیر روشنفکر تلقی کنند، ممکن است‌ از تشویق کودک برای‌ پرداختن به بازی های‌ پرتحرک پرهیز کنند و در نتیجه، کودک به‌ چنین بازی هایی بی‌ علاقه‌ شود و برای کنترل‌ کـلی‌ بـدن‌، توفیقی به دست نیاورد.

 

بازی و ارزش تربیتی آن آماده ساختن کودک برای رفتن به دبستان، یعنی ایجاد علاقه و شوق در وی نسبت به کتاب‌ خواندن، معلم‌ و همچنین دانش‌آموز بـودن خـود او ایجاد بـازی در این مقصود نقش پراهمیتی‌ دارد و مربیان می‌توانند از آن بهرۀ فراوان‌ گیرند. کودک از طریق بازی و ضمن آن، طرز رفتار با هـمسالان و بزرگسالان‌ را‌ می‌آموزد، به نظم و ترتیب و رعایت مقررات عادت‌ می‌کند، مبارزه بـا دشـواری ها را فـرامی‌گیرد، جوانه‌های استقلال رأی، ابتکار و آفرینندگی‌ در وی رشد و پرورش می‌یابد، آداب معاشرت‌ و همکاری دوستانه را یاد می‌گیرد‌ و همه‌ اینها او را برای ورود به محیط دبـستان ‌ ‌آمـاده‌ می‌سازند.

 

کودکان دوست دارند که آن وجد، شعف، شگفتی و حیرتی که هنگام آشنایی بـا یـک‌ پدیـده، یک واقعیت و یک حادثه‌ احساس‌‌ کرده‌اند،دوباره و سه‌باره تکرار شود.کودک‌ خردسال از طریق بازی کـردن با انواع مختلف‌ اسباب‌بازی ها موفق به شناختن شکل ها،رنگ ها، اندازه‌ها، جنس اشیاء و اهـمیت آن ها می‌شود و به تـدریج کـه‌ رشد‌ می‌کند‌، در بسیاری از بازیها و ورزشها‌ مهارت‌ به‌ دست می‌آورد. بسیاری از اطلاعاتی را که کودک در حین بازی کردن به‌ دست می‌آورد، نمی‌تواند در مدرسه کسب کند. بازی‌ کردن‌ و مطالعه‌ کتاب، دیدن کنسرت ها و فیلم های مـناسب،اطلاعات کودک را‌ وسیعتر‌ می‌کند و در عین حال به او شادی و لذت‌ می‌بخشد،از همه مهمتر اینکه به کودک‌ انگیزه‌ای برای یادگیری بیشتر‌ می‌دهد‌.

 

بازی‌ به کودک کمک می‌کند تا دنیای را که در آن‌ زندگی مـی‌کند،بـشناسد،بفهمد و میان‌ واقعیت و تخیل فرق بگذارد.کودک هنگام‌ بازی درباره خودش و دیگران و رابطه‌اش با آن ها‌ چیزهای‌ زیادی‌ یاد می‌گیرد.او میزان‌ توانایی های خود را با دیگران مقایسه می‌کند‌ و به‌‌ این ترتیب،مـفهومی روشـنتر و واقعگرایانه‌تر از خود به دست می‌آورد.بازی به او فرصت‌ می‌دهد تا‌ تجربه‌ کند‌ و تواناییهای خود را به‌ آزمایش بگذارد؛آن هم بدون آنکه مجبور باشد‌ مسئولیت‌ کامل‌ اعمال خود را به عهده بـگیرد. کـودک در بازی،نقشهای مختلفی بعهده‌ می‌گیرد و درمی‌یابد‌ که‌ کدام‌ نقش بیشترین‌ لذت را به او می‌دهد.درعین‌حال،بازی به او قدرت می‌دهد تا‌ رضایت‌بخش‌ترین‌ رابطه‌ها را با دیگران برقرار کند.

 

با کمک این بازی ها مـی‌توان حـس احـترام‌ به‌‌ پدر‌،مادر و بزرگترها و مهربانی نـسبت بـه‌ کـوچکترها را در کودک رشد داد. کودکان با تقلید‌ از‌ خانه‌داری بزرگترها در بازی هایشان، خود نیز خانه‌داری را تمرین می‌کنند.در کودکستان ها، پسران‌ نقش‌ رانندۀ کامیون را بازی می‌کنند.بـه‌ این‌ترتیب، از طـریق بـازی، علاقه کودکان نسبت به حرفه‌های مختلف زیاد‌ مـی‌شود‌ و در مـحیطی که روح کار و دوستی‌ وجود دارد، پرورش می‌یابند.

 

برخی از اولیا نسبت به بـازی فـرزندان خـود‌ علاقه‌ نشان‌ نمی‌دهند. برخی دیگر تنها به خرید اسباب‌بازی های زیـاد اکتفا می‌کنند. بعضی نیز‌ بیش‌ از اندازه در بازی های آن ها دخالت می‌کنند و امکان نمی‌دهند که کودک خود مسائل بازی‌ را حـل‌ و فـصل‌ کـند.

 

مربی با سازماندهی درست بازی، به هر یک از کودکان امکان‌ مـی‌دهد‌ تـا جای خود را در بازی بیابند‌ و عضو‌ فعال‌ آن جمع باشند. نباید کودکان را به‌ گروه های‌ فعال و غیرفعال‌ تقسیم کـرد. غـالبا دلیـل غیرفعال بودن کودک‌ این است که به‌ زندگی‌ جمعی در گروه عادت‌ نـکرده‌اند‌ و بـزرگسالان‌ نـیز در‌ این‌ مورد‌ به او کمکی نمی‌کنند.

 

بازی به‌ عنوان‌ وسیله‌ای برای تربیت‌ کودکان،باید مـضمون اخـلاقی داشـته باشد. بازی های موضوع داری مضامین‌ اخلاقی‌ دارند، به پرورش و تکامل مناسبات دوستانه‌ میان‌ بازیکنان کمک مـؤثری‌ مـی‌کنند‌. تعلیم و تربیت‌ در پرورش و رشد‌ خلاقیت‌ کودک نقش عمده‌ و اساسی دارد.آغاز رشد خلاقیت در کودکان، در سـنین آمـادگی‌ و پیـش‌ از دبستان است. بازی‌ عمده‌ترین‌ شکل‌ فعالیت‌ کودک و مناسب ترین‌ شکل‌ برای‌ بروز و رشد استعداد خـلاقیت‌ بـه‌‌ شمار می‌رود، آموزگار از میل کودک به پیروی‌ و تقلید استفاده می‌کند و با تمرین و تـکرار‌،در‌ وی مـهارت بـه وجود می‌آورد. همچنین‌ مهارت‌، روح استقلال‌ و اتکای‌ به‌ نفس را در کودک‌تقویت می‌کند و تفکر انتقادی را در وی رشد مـی‌دهد.

 

  • بـازی و ارزش اجتماعی آن

بازی برای‌ کودک‌، وسیله‌ای است جهت‌ کسب تجارت اجتماعی‌. وجود‌ هـدف‌ واحـد‌ در‌ بـازی و کوشش جمعی‌ برای‌ دستیابی به این‌ هدف، همبازی ها را متحد می‌سازد. بازی به‌ کودکان آموزش مـی‌دهد کـه چـگونه افکار‌ خود‌ را‌ برای دستیابی به هدف مشترک متمرکز سازند‌ و همگی‌ در‌ همان‌ سـمت‌ عـمل‌ کنند. کودک ضمن بازی رفته رفته خود را عضوی‌ از یک جمع احساس می‌کند.بهترین راه برای‌ پرورش روح دوستی و هـمکاری مـیان کودکان و رشد استعداد سازماندهی آنان‌،کشاندن‌ کودکان به بازی هایی است که مـنعکس‌کنندۀ کـار بزرگسالان، رفتار انسان‌ دوستانه و همکاری‌ میان انسان ها بـاشد.

 

کـودک در بـازی کردن با سایر کودکان یاد می‌گیرد کـه چـطور با بیگانه‌ها روابط اجتماعی‌ برقرار‌ کند و چطور مشکلاتی‌ را که این نوع روابط بـه وجـود می‌آورند، حل‌ کند. کودک در هـنگام بـازی با دیـگر کـودکان، حـس همکاری و نوع رفتار اجتماعی با دیـگران‌ را فـرامی‌گیرد‌ و بازی‌ کردن در خانه با دیگر افراد خانواده، حس خصومت میان والدین و کـودک مـیان خواهر و برادرها را کاهش‌ می‌دهد و منجر بـه تطابق اجتماعی بهتر‌ و مـحیط‌ خـانوادگی سالمتر می‌شود.

 

بازی های نمایشی‌ کـه‌ در آن خـردسال‌ را به صحبت کردن تشویق می‌کنند،به عنوان‌ عاملی اجتماعی‌کننده عمل می‌کند و سبب‌ تـشویق کـودک می‌شود تا با سایر کـودکان تـماس‌‌ بـرقرار‌ کند. به او مـی‌آموزد‌ کـه‌ چطور با کودکان‌ دیـگر سـر کند،در فعالیت های مختلف همکاری‌ کند، نقش یک رهبر یا پیرو را بازی کند و با مـقایسۀ خـود با سایر همبازی هایش به‌طور واقع گرایانه از ارزشـهای خـود‌ و توانایی هایش‌‌ آگـاه شـود.

 

کـودکان ضمن بازی با هـمدیگر،خصائل‌ زندگی جمعی را کسب می‌کنند. خصائلی مانند: توافق با یکدیگر،احترام به اندیشه‌های سایر کـودکان، ابـراز حسن‌نظر نسبت به بازی های‌ دیگران و کـمک‌ هـمه‌ جانبه‌ بـه آن ها‌. بـاید خاطرنشان ساخت کـه تـوجه‌ بزرگسالان به فعالیت کودکان، علاوه بر اینکه‌ علاقۀ آنان را به بازی‌ جمعی افزایش می‌دهد، از امکان نـاسازگاری و قـهر کـردن آنان نیز جلوگیری‌ می‌کند‌؛ درضمن‌، کودکان را بـه‌ مـواظبت از اسـباب‌بازی هایشان عـادت مـی‌دهد.

نویسنده این مطلب :

فرزند پرتال

به اشتراک بگذارید :

دیدگاه شما