تربیت فرزندان در نتیجه پذیرش مسئولیت و تلاش و هماهنگی پدر ومادر است. واگذاری تربیت فرزندان به مادر و خالی کردن میدان تربیت از پدران، فرزندان را معمولاً با مشکلات و اختلالات رفتاری غیرقابل جبران مواجه میسازد. بنابراین پدران باید در امر تربیت، نگهداری و رشد و شکوفایی کودکان نقش و مشارکت داشته باشند. معمولاً […]
تربیت فرزندان در نتیجه پذیرش مسئولیت و تلاش و هماهنگی پدر ومادر است. واگذاری تربیت فرزندان به مادر و خالی کردن میدان تربیت از پدران، فرزندان را معمولاً با مشکلات و اختلالات رفتاری غیرقابل جبران مواجه میسازد. بنابراین پدران باید در امر تربیت، نگهداری و رشد و شکوفایی کودکان نقش و مشارکت داشته باشند. معمولاً کودکان تصوری اغراقآمیز از پدر دارند او را بزرگتر، قویتر و دارای نیرویی مضاعف میپندارند که اطلاعات کافی هر زمینه و توانایی حل همه مشکلات را دارند، او را کانون ارضای نیازهای مادی، روانی، اجتماعی، عاطفی و ارتباطی و عامل امنیت خانه و خانواده میدانند. این تصورات و توقعها مسئولیتهای بزرگ و تعیینکنندهای بر عهده پدران میگذارد و آنان را وامیدارد تا در امور تربیت و چگونگی رشد و شکوفایی کودک مشارکت و نقش ویژهای داشته باشند.
در خانههایی که پدر فقط نقش نانآور را دارد و فرزندان فرصت تعامل و همانندسازی با پدر را ندارند، متاسفانه از تربیت مطلوب محروم میشوند. یکی از عوامل ضعف خانوادههای امروزی، کاهش نقش پدر در خانواده است. کودکانی که در غیبت پدر پرورش یافتهاند، زمینههای بروز بزهکاری در آنان بیشتر است. کودکانی که از تربیت و همراهی پدر در بازی و تفریح و سرگرمی برخوردار بودهاند، ضمن داشتن روابط عمیقتری با دوستان، دارای خود کنترلی و مهارت بیشتر در بیان حالات هیجان خود و تشخیص احساسات و عواطف دیگران بودهاند.
پدرانی که دخالت بیشتری در تربیت داشتهاند، فرزندان آن ها علاوه برداشتن رفتار مسئولانه، حسن مسئولیت پذیری بالاتری در مورد رفتار خودشان داشته، کمتر دیگران و شانس و اقبال بد را به عنوان مشکلات رفتاری خود مطرح میکردند. در خانوادههایی که پدر حضور نداشته و یا وجودش بیتاثیر باشد. فرزند تمایل بیشتری به الگو قراردادن رفتار مادر نشان میدهد، این امر مشکلاتی را به ویژه برای پسران به وجود میآورد.
دختران خانوادههایی که در آن ها مادر مسلط و پدر منفعل بوده است، در دوره نوجوانی و بزرگسالی و در ارتباط با مردان و تشکیل خانواده بیشتر دچار مشکل شدهاند. دختر برخورد با مرد را از پدر میآموزد، او از پدر مسائلی را میآموزد که هرگز از مادر نخواهد آموخت.